در تهران رخ داد؛
قتل مرد جوان پس از ارتباط پنهانی با دختر قاتل
پدر غیرتی وقتی متوجه رابطه پنهانی مرد جوان با دخترش شد در یک تعقیب و گریز چاقو را به سمت وی پرت کرد و قاتل شد.
به گزارش ایلنا, 19 تیر سال 96، مأموران پلیس ورامین از مرگ مشکوک پسر 25سالهای به نام فرید در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان میداد پسر جوان در جریان درگیری با پدر دختر مورد علاقهاش با ضربه چاقو به سینهاش مجروح و به بیمارستان منتقل شده، اما به دلیل شدت جراحات فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، عامل قتل تحت تعقیب مأموران شناسایی و بازداشت شد. مهران 50ساله در بازجوییها به جرمش اقرار کرد و در توضیح به مأموران گفت: «فرید با دخترم رابطه داشت و من از این موضوع بیخبر بودم. روزی که او را در خانهام دیدم شوکه شدم، به همین دلیل روز حادثه با او قرار گذاشتم و با هم درگیر شدیم. در آن درگیری فرید قصد فرار داشت که یک چاقو با غلاف را به سمت او پرتاب کردم اما نمیدانستم باعث مرگ او میشود.»
به این ترتیب، مهران بعد از بازسازی صحنه جرم به اتهام قتل عمد روانه زندان شد و پرونده بعد از کاملشدن تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح روز گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی توکلی و مستشار محمدی قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد، سپس پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «پسرم مهندس IT بود و از نخبههای یکی از دانشگاههای دولتی بود. داغ او کمر مرا شکست به همین دلیل برای متهم درخواست قصاص دارم.» در ادامه مادر مقتول نیز درخواست قصاص کرد. سپس متهم بنا به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه از محل کارم مرخصی گرفته بودم تا کمی زودتر به خانه بیایم. وقتی نزدیک در خانه شدم، پسرجوانی را دیدم که وارد خانه ما شد. همسرم خیاط است، به همین دلیل وقتی فرید را دیدم فکر کردم پسر یکی از مشتریهای همسرم است که برای تحویل لباس مقابل در خانه آمده است. دقایقی در خیابان ایستادم، اما خبری از پسر جوان نشد. آنجا بود که مقابل در رفتم و زنگ زدم. وقتی دخترم در را باز کرد، سراغ پسر جوان را گرفتم اما دخترم دستپاچه شد. همان موقع فرید را دیدم که از دستشویی بیرون آمد و فرار کرد. صدایش کردم و دنبالش دویدم اما نتوانستم او را بگیرم. همان موقع با همسرم تماس گرفتم که گفت برای تعویض پلاک خودرو رفته است. وقتی موضوع را برایش تعریف کردم مرا آرام کرد و دقایقی بعد به خانه برگشت.»
متهم ادامه داد: «آنقدر این ماجرا مرا شوکه کرده بود که مدام در خانه راه میرفتم و فحاشی میکردم. همان موقع مرد همسایه وارد حیاط خانهمان شد تا مرا آرام کند. مشغول صحبت با او بودم که فهمیدم همسرم در حال صحبت با فرید است.
بلافاصله تلفن را از همسرم گرفتم و از فرید خواستم به خانهمان بیاید تا با هم صحبت کنیم. قبول کرد و تا آمدن او در خیابان قدم میزدم و سیگار میکشیدم و در انتظارش بودم. چند دقیقه بعد فرید را دیدم که وارد خانه ما شد.» متهم در خصوص قتل گفت: «داخل خانه رفتم و با او درگیر شدم. مقتول در آن درگیری بار دیگر پا به فرار گذاشت. در آن لحظه چاقوی غلافداری را که در حیاط بود، برداشتم و به سوی او پرتاب کردم. مقتول به سمت خیابان رفت، اما ناگهان در چاله افتاد. خودم را به آنجا رساندم که متوجه شدم چاقو به سینه او برخورد کرده است. به اصرار همسرم میخواستم او را به بیمارستان برسانم، اما همسایهها دور ما جمع بودند و خواهر مقتول هم همان موقع در محل حاضر شد. او با دیدن این صحنه مدام روی ماشین میکوبید و فریاد میکشید به همین خاطر اجازه نداد تا به سمت بیمارستان بروم. فکر میکرد قصد فرار دارم. وقتی به کلانتری رفتم و در بازداشتگاه بودم فهمیدم فرید در بیمارستان فوت کرده است.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید فکر نمیکردم پرتاب چاقوی غلافدار باعث مرگ مقتول شود.»
در ادامه متهم در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه به نظر میرسد شما از همسرت درخواست کردی تا با پسر جوان قرار بگذارد و او را به خانهات بکشاند، گفت: «نه چنین تصمیمی نداشتم. در آن لحظه غیرتی شده بودم و میخواستم او را ادب کنم.»
در پایان بعد از اظهارات متهم، جلسه رسیدگی به جلسه بعدی موکول شد تا بعد از اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر علت دقیق فوت و حضور چند شاهد حادثه در جلسه، هیئت قضایی حکم لازم را صادر کند.