چطور تهدیدهای ترامپ را خنثی کنیم؟
تهدیدهای ترامپ میتواند به فرصتهایی برای بازسازی وحدت ملی از طریق گفتوگو و تفاهم میان نخبگان جامعه و دولت بدل شود.
دکتر هادی خانیکی نوشت:
خروج امریکا از برجام بویژه با رویکردی که ترامپ از ابتدا اعلام کرد و به گونههای دیگر در روزهای بعد بر فرازهایی از آن تأکید داشت بیشتر فضایی روانی-سیاسی را به وجود آورد که همه عناصر موجود در این فضای سیاسی-روانی باید مبنای واکنشهای مناسبی از سوی جامعه ایرانی، نخبگان و نظام سیاسی قرار گیرد.
اگرچه از جمله پیامدهای این موضعگیری، پیدایش شرایط جدید در اقتصاد و روابط بینالمللی است اما به وضوح روشن است که بسیاری از پیامدها با نقض عهدها و کارشکنیها و تهدیدهای دولت ترامپ پیش از این عملاً تحقق یافته بود. به عبارت دیگر، نحوه اعلام تصمیم ترامپ بیشتر تلاش برای بزرگنمایی و تبلیغات سیاسی و روانی درباره چیزی بود که ماهها جاری و ساری شده و ابعاد عملی آن در عرصههای اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی به منصه ظهور رسیده است. پس، پیدا است که هر گونه واکنش در برابر این عهدشکنی دولت امریکا باید در وهله نخست ناظر بر همین وجه جدید سیاسی-روانی باشد. برخی از اقتضائات چنین واکنشی را میتوان در این موارد برشمرد:
۱. اقدام ترامپ که در سطح افکار عمومی جهانی و در متن تقریباً تمامی میدانهای سیاسی بهعنوان اقدامی نسنجیده، پیمانشکنانه و جنگطلبانه معنا شده، متقابلاً فرصتی برای سنجیدگی دیپلماتیک، شفافیت و تعهد به قراردادهای بینالمللی برای ایران بهوجود آورده است. این فرصت و ظرفیت مهم دیپلماتیک را نباید با هیجانزدگی، تندرویی، تنشآفرینی و تسویهحسابهای داخلی در معرض تهدید قرار داد. خروج ترامپ از برجام، موقعیتی ضعیف و ناخوشایند را برای او و اندک همپیمانان منطقهایاش به وجود آورده است. نباید با اقدامهای نسنجیده و بیفرجام در داخل کشور به خروج آنان از انزوا کمک کرد.
۲. به یاد داشته باشیم که از این پس بزرگترین میدان برای مقابله با سیاستهای امریکا «میدان دیپلماسی» و تلاش برای تابآوری اقتصادی است. گرانیگاه این سیاست و برنامه، تکیه بر «تدبیر»، «انسجام» و «وحدت ملی» است.
۳. آنچه در متن سیاست ستیزآمیز ترامپ نهفته است تلاش برای «بی افق کردن آینده ایران» و ایجاد تزلزل در تصور عمومی نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی ایران است. نقطه مقابل آن «آیندهنگری» و «پیشبینیپذیر کردن وضعیت آینده» است که همگامی و مشارکت همه نهادهای رسمی و جریانهای سیاسی و نخبگی را طلب میکند.
۴. چکیده و عصاره همه این ضرورتها و اقتضائات را میتوان در چند کلمه خلاصه کرد: تلاش برای «گفتوگو»، «تفاهم» و «انسجام ملی» به گونهای که دستاوردهای اجتماعی و اقتصادی برآمده از سنجیدگی دیپلماتیک و اعتمادسازی ایران در خلال برجام و پس از آن به «داشتهای معتبر» تفسیر شود نه «نداشتهای متزلزل». به این اعتبار، تهدیدهای ترامپ میتواند به فرصتهایی برای بازسازی وحدت ملی از طریق گفتوگو و تفاهم میان نخبگان جامعه و دولت بدل شود.