خبرگزاری کار ایران

تردیدهای رئیس‌جمهور ابدی

تردیدهای رئیس‌جمهور ابدی
کد خبر : ۶۲۰۲۸۸

روز گذشته ولادیمیر پوتین رسما چهارمین دوره ریاست‌جمهوری‌اش را آغاز کرد. او حدود یک‌ماه‌ونیم پیش با کسب بیش از 75 درصد آرا توانست بهترین عملکرد انتخاباتی خود را رقم بزند و حضور خود در قدرت را تا سال 2024 تضمین کند. با این اوصاف او بعد از جوزف استالین، اولین سیاست‌مداری نام می‌گیرد که دو دهه در قدرت حضور خواهد داشت.

همین مسئله باعث می‌شود تا انتظار تغییر مهمی را در روسیه نداشته باشیم. البته با توجه به شرایط بین‌المللی و تشدید تنش مسکو با غرب و همچنین افزایش نارضایتی‌های داخلی، پوتین در شش سال آینده با چالش‌هایی در داخل و خارج روسیه مواجه است.

اما در ورای این مشکلات، مرد اول کرملین باید به یک سؤال اساسی درباره آینده خود پاسخ گوید؛ آیا او در سال 2024 برای همیشه از قدرت کنار خواهد رفت؟

براساس قانون اساسی فعلی روسیه، پوتین نمی‌تواند برای سومین بار متوالی نامزد ریاست‌جمهوری شود. برخی تحلیلگران بر این باورند که پوتین مسیر چین و شی جینپینگ، رئیس‌جمهور و رهبر حزب کمونیست این کشور را در پیش خواهد گرفت و با تغییر قانون اساسی، در قدرت باقی خواهد ماند.

این مسئله‌ای است که خود او در پاسخ به یک خبرنگار، آن را احمقانه خوانده و تغییر قانون اساسی برای این منظور را منتفی دانسته است. البته از آنجا که پوتین تاکنون چندین‌بار قانون اساسی را تغییر داده است، تصور تغییر دوباره آن نیز چندان دور از انتظار نخواهد بود. بااین‌حال باور این مسئله سخت است که در 2024 سیاست را بی‌خیال شود و به دنبال ماهیگیری و شکار برود.

از دیگر سو، حضور طولانی در قدرت می‌تواند پوتین را به سرنوشت رابرت موگابه، رئیس‌جمهور آفریقای‌جنوبی دچار کند که بعد از 37 سال حضور در قدرت به شکلی ناخوشایند از قدرت کنار گذاشته شد.

راه دیگر پوتین می‌تواند این باشد که بعد از 2024 در پست و مقام دیگری حضور خود را در قدرت حفظ کند؛ یعنی همان کاری که در سال 2008 و با صحنه‌آرایی برای ریاست‌جمهوری دیمیتری مدودوف انجام داد. بعد از 2024 نیز او می‌تواند فردی را روانه کرملین کند اما در عمل رهبر روسیه در پشت پرده باقی بماند. اما این مسئله می‌تواند به چیزی شبیه اعتراضاتی بینجامد که در سال 2012 و با بازگشت پوتین به قدرت به وقوع پیوست.

برخی دیگر نیز بر این باورند که پوتین می‌تواند به سادگی یک جانشین برای خود تعیین کند. به نظر می‌رسد حلقه نزدیکان پوتین، از سیاست‌مداران عالی‌رتبه، فرماندهان نظامی و تجار بانفوذ منتظر چنین تصمیمی هستند و خود را رفته‌رفته برای کناررفتن پوتین آماده می‌کنند.

البته جانشینی پوتین تبعاتی را نیز به دنبال دارد؛ زیرا جایگزین‌کردن پوتین به معنای تغییر بخش‌هایی از نظام حکومتی اوست که این مسئله می‌تواند تضاد منافع را در حلقه نزدیکان او به دنبال داشته باشد. در دولت پوتین، دو گروه اصلی بر سیاست روسیه تسلط دارند؛ تکنوکرات‌ها و مقامات امنیتی‌ها. در سال‌های گذشته، همواره تنش‌ها و نزاع‌هایی میان این دو گروه برای به‌دست‌آوردن قدرت و نفوذ بیشتر در جریان بوده است. ابهام درباره جانشینی پوتین نیز می‌تواند بر آتش این اختلافات بیفزاید. همین حالا نیز نشانه‌هایی از علنی‌شدن این دعواهای پشت پرده به گوش می‌رسد. به نظر با نزدیک‌شدن به سال 2024 و زمان برای تصمیم‌گیری درباره آینده پوتین، شاهد علنی‌شدن شمار بیشتری از این نزاع‌های پشت پرده خواهیم بود.

در این میان، پوتین حکم سیاست‌مداری را دارد که گروه‌های مختلف انتظار برآورده‌کردن آروزهای خود را از او دارند. درحالی‌که لیبرال‌ها و عملگرایان امیدوارند پوتین بتواند اصلاحات اقتصادی را به اجرا درآورد، محافظه‌کاران سرمایه‌گذاری بیشتر در تسلیحات نظامی، سیستم‌های نظارتی و اتخاذ یک سیاست خارجی تندخویانه‌تر را از او طلب می‌کنند.

بنابراین در شش سال پیش‌ِرو نیز پوتین برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها باید به ترکیبی از این خواست‌ها پاسخ دهد. از دیگر سو بعید به نظر می‌رسد پوتین بخواهد از نقش فعلی خود عدول کند و بعد از پایان چهارمین دوره ریاست‌جمهوری‌اش بی‌توجه به آینده روسیه، به کل سیاست را رها کند.

کنارکشیدن پوتین از عرصه سیاسی روسیه، خلأ قدرتی را ایجاد می‌کند که هیچ‌کدام از حلقه نزدیکان او به تنهایی و به‌واسطه فقدان مشروعیت و تجربه سیاسی قادر به پرکردن آن نخواهند بود.

در چنین شرایطی پوتین احتمالا به آزمودن گزینه‌های مختلف از هر دو گروه برای جانشینی خود دست خواهد زد؛ هرچند انتقال قدرتی که پوتین در 24 سال حضورش در قدرت در دستان خود انباشته به فردی دیگر، بسیار دشوار خواهد بود. زیرا چنین فردی می‌تواند به یک تهدید برای خود پوتین بدل شود.

این مسئله به چالشی برای هر فردی بدل خواهد شد که سودای جانشینی او را در سر داشته باشد. در 18 سال گذشته، پوتین در کار ساختن نظامی بوده که خود در مرکز آن قرار دارد. به‌عبارت دیگر، تمام رأی‌هایی را که روس‌ها در سال‌های گذشته به‌نفع او به صندوق ریخته‌اند، نباید به معنای رضایت از وضعیت کنونی دانست. اما پوتین این نظام را چنان خوب بنا کرده است که هیچ جانشین یا آلترناتیوی برای قدرت بلامنازع او باقی نمی‌گذارد.

به عبارتی، پوتین اکنون به زندانی نظام اقتدارگرای خود بدل شده است. این پیچیدگی‌ها باعث می‌شود که تمام گزینه‌ها از تغییر قانون اساسی و انتخاب جانشین گرفته تا ایجاد یک پست جدید و پشت پرده، همچنان تا سال 2024 روی میز باشد.

منبع: روزنامه شرق/ جوناس اسپیترا . تحلیلگر مسائل آسیا

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز