خبرگزاری کار ایران

جهان به روایت زن‌ها

جهان به روایت زن‌ها
کد خبر : ۶۲۰۲۷۲

کافورپوش برخلاف بسیاری از رمان‌های هم نسل خود دغدغه نویی را برای گره‌افکنی در بستر رمان انتخاب کرده است.

کافورپوش نخستین رمان عالیه عطایی‌ است که توسط نشر ققنوس چاپ و منتشر شده است. کتاب توانسته برگزیده شانزدهمین دوره جایزه مهرگان و تقدیر شده جایزه ادبی واو باشد.

بحران هویت شاید نامی چندوجهی و نه چندان واضح برای سر و شکل مضمون واقعی کار باشد.

شخصیت اصلی رمان، مانی از چند سو دچار بحران و کشمکش درونی برای یافتن پاسخ برای انبوه سؤالات بی‌جواب خود است.

در ماجرای تردیدی که به همسرش نگین دارد و ماجرای عشقی که به وصال نرسیده، جریان کوچ از زندگی روستایی به زندگی شهری آن هم در پایتخت و باختن جایگاه و‌شأن جامعه فئودالی روستا، مواجهه با حقیقت مرگ مادر و در نهایت بحران جنسیت که عمیق‌ترین ضربه را وارد می‌کند.

مانی در اثر یک مشکل ژنتیکی قادر به فرزندآوری و تداوم نسل نیست و این شوک آنقدر برای او بزرگ است که او را به ورطه پریشانی و جنون می‌کشاند. نقطه قوت کافورپوش این است که در تمام طول رمان شاهد یک مونولوگ درونی هستیم. قهرمان داستان تمام جهان را از چشم خویش می‌بیند. به همه چیز ظنین و بددل است و از واگویه‌های ذهنی مکرر درباره آدم‌ها دست بردار نیست. گویی می‌خواهد از تکرار به پاسخ واقعی برسد.

اما این حجم مونولوگ آنقدر به‌صورت در هم تنیده و بدون گسست از جایی به جای دیگر و از پرسشی به پرسش دیگر به منطق مکشوف مانی می‌رسد که نه تنها متن را دچار چند پارگی نمی‌کند که باعث انسجام داستان و روایت شده و خواننده را تا انتها با خود همراه می‌سازد.

کافورپوش در سه فصل روایت می‌شود که از اوایل فصل دوم کم کم پرده‌ها فرو می‌افتد و رازها برملا می‌شود. اینکه مانی خود را نه زن می‌داند و نه مرد شاید برگردد به آن اعتقاد روانشناسان از خلقت اول و انسانی که هم زن بوده و هم مرد و آن ماجرای سرگردانی جهت یافتن نیمه گمشده. آبجی نیمه زنانه مانی است که گم شده و مانی دست از یافتنش نمی‌کشد. آبجی همه جا هست و نیست و این امر بحران هویت را بخوبی متبلور ساخته است.

کافور پوش رمان خوشخوان و متفاوتی ا‌ست و شکل روایت و بستر گسترده شخصیت‌سازی آن بخوبی نشان از نویسنده‌ای متبحر دارد.

عطایی دانش آموخته ادبیات نمایشی است و همین امر باعث می‌شود شما با رمانی فیلمنامه‌وار روبه‌رو باشید به معنای عمق در شخصیت و مکاشفه در داستان.

منبع: روزنامه ایران/ الهام فلاح -داستان‌نویس

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز