واکاوی دلایل پیروزی حزبالله در لبنان
احمد دستمالچیان، سفیر سابق ایران در لبنان مطلبی در روزنامه ایران درباره پیروز حزبالله و اینکه این انتخابات چه خصوصیاتی داشته نوشته است.
نتیجه به دست آمده در انتخابات روز یکشنبه لبنان و پیروزی حزبالله در آن، با ویژگیهای خاص این انتخابات، به چهار دلیل قابل پیشبینی بود.
1- شرایط منطقهای و اقداماتی که ائتلاف صهیونیستی، امریکایی و عربی در طول سالهای گذشته در منطقه انجام دادند و با کمک تروریستهای تکفیری در عراق و سوریه جنگهای نیابتی به راه انداختند، باعث شد مردم نسبت به این مثلث شوم و جناح وابسته به آنها درجهان عرب بدبین شده و درنتیجه نگاه خود را به جبهه مقاومت و اقدامات ضد تروریستی آن معطوف کنند.
حزبالله لبنان که بخشی از فرماندهی اقدامات ضدتروریستی را در سوریه در دست داشت، نه تنها مانع ورود جریان تکفیری به لبنان شده و آرامش را به این کشور هدیه داده بلکه محیط ژئوپلیتیکی کشور را نیز از لوث وجود آنان پاکسازی کرد. چیزی که از دید مردم لبنان پنهان نماند.
2- قانون انتخابات لبنان که قانونی تحمیلی و عربستانی بود و در طائف به نام توافق طائف شکل گرفت و از برخی طوایف خاص جانبداری میکرد، با تلاش حزبالله در پارلمان لبنان اصلاح شد.
با این اصلاحات و بازنگریها انتخابات به جای اینکه بهصورت طایفهای برگزار شود، به صورت منطقهای برگزار شد. این امر باعث شد حزبالله با نفوذ مردمی خود، یک گام جلوتر از رقبا قرار گیرد.
بویژه که حزبالله سعی داشت با جوانگرایی و بدون تکیه بر طایفهها، کسانی را که صلاحیت داشتند، وارد عرصه رقابت کند.
3- دیگر عاملی که حزبالله با هوشمندی از آن بهره گرفت، انتخاب شعار مهم «سازندگی و عمران و آبادانی لبنان» به عنوان شعار انتخاباتی و وعدههای خود بود.
این تنها شعاری بود که ائتلاف 8 مارس به رهبری جناح مقاومت سر داد و توجه مردم را جلب کرد. سایر گروهها و طوایف غافل از مشکلات مردم بهدنبال منافع جناحی و طایفهای خود بودند.
4- چهارمین و مهمترین عامل نیز نقش منفی عربستان طی سالهای گذشته و دخالتهای آشکار و وقیحانه آن بود.
لبنان طی 9 سال گذشته با دخالتهای بیجای ریاض که از نفوذ قابل توجهی بر سعد حریری برخورداراست، ساختار حکومتی مناسبی نداشت.
در راستای همین دخالتها بود که بارها شاهد تعطیلی دولت، پارلمان و ریاست جمهوری بودیم. اما اوج این دخالتها استعفای تحمیلی سعد حریری بهعنوان نخستوزیر لبنان با آن شکل مفتضح در ریاض بود. عربستان تصور میکرد با این کار به حزبالله و جایگاه جبهه مقاومت ضربه زده و میتواند جنگ داخلی به راه بیندازد. اما در واقع با تحقیری که بر حریری روا داشت، به اعتبار و آبروی او ضربه زد و در نهایت در باتلاق محاسبات اشتباه خود به دام افتاد.
ضمن آنکه جناح المستقبل نیز در این سالها با توجه به ماهیت سیاسی و اخلاقی اعضای خود که اغلب بوروکراتیک و گرفتار فساد هستند و وجهه مردمی ندارند، نتوانست خواستههای مردم را برآورده کند.
مجموع این عوامل باعث شد کفه انتخابات به سمت ائتلاف مقاومت سنگینی کرده و جناح مقابل یعنی 14 مارس شکست را متحمل شود.
اما پیروزی حزبالله در شرایط فعلی بسیار معنادار است. همین امروز برخی مقامات صهیونیستی و رسانههای این رژیم پیروزی حزبالله را شکست بزرگی برای خود و دوستانشان در منطقه دانستند و اعلام کردند باید محاسبات جدیدی را برای مقابله با فرآیند رو به رشد مقاومت اتخاذ کنند.
این پیروزی، در شرایطی که تروریستهای تکفیری شکست خورده و سوریه و عراق امن شدهاند، حاکی از آن است که جبهه مقاومت علاوه بر پیروزی در عرصه نظامی، در عرصه سیاسی منطقهای نیز پیروز شده و ابتکار عمل منطقه در دست آن است.
بویژه که پیشبینی میکنم شاهد همین رخداد در انتخابات هفته آتی عراق نیز باشیم. از این پس بازیگران غربی و عربی منطقه باید با این واقعیت تمامعیار که با نفوذ مؤثر و مسئولانه ایران ادامه مییابد، مواجه باشند.
قلدرمآبان جهانی هرگز نباید با زبان زور و تهدید صحبت کنند چون با باخت بیشتری روبهرو خواهند شد.