روزگار آقای میانجی
روزنامه شهروند، فعالیتهای مجازی و دیدارهای عزتالله ضرغامی با چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب را بررسی کرده است.
عزتالله ضرغامی مدتهاست که نامی آشنا در فضای سیاسی و فرهنگی ایران است؛ نشستن بر سریر صداوسیما به مدت ١٠سال میتواند برای برندکردن او کفایت کند اما همه ماجرا در صندلی ریاست سازمان صداوسیما محدود نمیشود. اگر دوران ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما- برای اصحاب سیاست- را با برنامههای «چراغ» و «هویت» میشناسیم، ضرغامی را با بخش خبری جنجالی «٢٠»، مستندهای سیاسی «دیروز، امروز و فردا»، «رو به فردا» و «شناسنامه» میشناسیم.
در این نکته تردیدی وجود ندارد که مشی سیاسی ضرغامی اصولگرایی است. او در سالهای اخیر اگرچه سعی کرده در پارهای اوقات سخنان راضیکننده دو جریان سیاسی بزند اما هرگز نمیتواند فردی اصلاحطلب باشد. البته این رویکرد اعتقاد شخصی او نیز هست که «سیاستمداران به مرد و نامرد تقسیم میشوند که در هر دو دسته اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارند.»
بعضی از سیاستمداران اصلاحطلب معتقدند که آرا و نظرات ضرغامی مثل غربال است؛ او در سالهای اخیر سعی کرده از تقویت گزینههای تندرو بهعنوان نامزدهای نهایی اصولگرایان جلوگیری کند. به این واسطه، او را رقیب خردمند و منصفی خطاب میکنند.
ضرغامی، این روزها با ادبیاتی بسیار متفاوت از رویه پیشیناش درباره مسائل، افراد و رخدادهای کشور اظهارنظر میکند و به این دلیل جایگاهی در رسانهها پیدا کرده است. شوخطبع، خونسرد و خوشبرخورد است و نشان داده که چرخش و تغییر را یک نقطهضعف نمیداند.
گویی سالها حشر و نشر با اهالی هنر در روحیات او چندان بیتاثیر نبوده است. با فرزند ارشد مهدی کروبی از محصوران حوادث ٨٨ چایی میزند، به سرو شام به منزل محمود احمدینژاد میرود و دیدارها و البته مواضع خاصی را در موضوعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دیپلماسی و بینالمللی دارد.
شام در محضر احمدینژاد
عزتالله ضرغامی از زمانی که از صداوسیما بیرون آمده، دیدارهای نابهنگامی با چهرهها و افراد مختلف داشته است. برخی معتقدند که او در این دیدارها به نوعی نقش لابی یا میانجی بازی میکند و به نوعی حامل پیامهایی است که در واقع ماموریت آنها را برعهده گرفته است. خودش البته میگوید؛ این دیدارها دوستانه و عاری از ماموریتهای سیاسی است.
دیدار اخیر وی با محمود احمدینژاد ازجمله این دیدارها بود. ضرغامی در روایت خود از این دیدار میگوید: «سه هفته قبل منزل آقای احمدینژاد بودم. ایشان به ما شام هم دادند که این دیدار در حدود چهارساعت به طول انجامید. دونفر دیگر هم بودند که از ذکر نام آنها معذورم. بحثهای ما در فضای سیاسی کشور بود. دوست داشتم دیدگاههای آقای احمدینژاد را پس از دستگیری آقای مشایی و بقایی بشنوم و به همین دلیل نیز در این زمینه صحبت کردیم. بنده تلاش کردم در این دیدار شرایط مصالحه و برطرفکردن برخی از سوءتفاهمها را مهیا کنم».
دیدار با مینو خالقی
به بهانه یادداشت «حصر آشغالی»
ضرغامی در کانال تلگرامی خود از دیدار با مینو خالقی در فروردینماه سالجاری نوشته که یادداشت «حصر آشغالی» در فضای مجازی، باعث شد تا سرکار خانم مینو خالقی با ارسال پیام کتبی به صفحهام، پیشنهاد ملاقات و گفتوگوی بیشتر درخصوص «محیطزیست» را مطرح کنند.»
او درباره این دیدار در کانال تلگرامی خود نوشت که «فکر نمیکردم پس از کدورتهای انتخاباتی در اصفهان برای ایشان دل و دماغی مانده باشد. از روحیه و انگیزه بالای ایشان در عرصه خدمات اجتماعی خوشم آمد و او را تحسین کردم. محورهایی چون تولید زباله، جمعآوری محیطی، مسأله بازیافت و خطرات پلاستیک و تخریب گسترده محیطزیست و استفاده از ظرفیتهای موجود و مزیتهای نسبیمان مورد بحث و جمعبندی قرار گرفت.»
دیدار با فرزند «مهدی کروبی»
در یک دستش استکان چای و در دست دیگرش نعلبکی بود. میزی کوچک مقابلش است و ظرفی میوه روی آن؛ این فضا تصویری از دیدار رئیس سابق صداوسیما با فرزند ارشد مهدی کروبی در ٣٠ شهریور سال گذشته بود. ضرغامی در حیاط روبهروی حسین، فرزند مهدی کروبی نشسته بود. عکس فضایی دوستانه را به تصویر کشیده بود و اتفاقا رئیس سابق صداوسیما در شرحی که در کانال تلگرامی و توییتر شخصیاش بر عکس نوشت هم گویا اصرار بر تصویر چنین فضایی در ذهن مخاطب داشت.
ضرغامی در دیدار با حسین کروبی اینکه در چه موضوعاتی صحبت کردهاند، گفته که «گفتوگو و بحثهای مختلف از فرهنگی- اجتماعی تا سیاسی و قاعدتا حوادث ٨٨؛ من نگاه خودم را یک دور دیگر راجع به آن حوادث طرح کردم و با هم مرور کردیم. من معتقدم بین آقای کروبی و دیگران باید تفاوتی قایل شویم و این را جاهای مختلف هم مطرح کردهام. معتقدم آقای کروبی در حوادث ٨٨ یک اشتباه مشخص کرد و برخلاف همیشه نتوانست موضع مستقل ولو مخالفش را حفظ کند و عملا در زمین آقای موسوی بازی کرد.»
انتخابات ٨٨
همچنانکه اشاره کردیم، یکی از ویژگیهای ضرغامی، موضعگیریهای وی در موارد مختلف بوده است. حوادث ٨٨ ازجمله موضوعاتی است که وی به آن واکنش نشان داده است. انتخابات سال ٨٨ و حوادث مربوط به آن در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ماندگار خواهد بود و به همین دلیل روایت ضرغامی بهعنوان رئیس سازمان صداوسیمای وقت، خالی از لطف نیست.
ضرغامی در گفتوگو با فارس در مورد سیزده آبان در پاسخ به سوالی ضمن تشبیه سالهای ٨٤ و ٨٨ اظهار میکند که «یک عده روشنفکر تصورشان این بود که رأی تهران باید به کل کشور تعمیم یابد؛ یعنی یک تفکر غیرتودهای و غیرمردمی داشتند.»
وی همچنین در مورد عملکرد صداوسیما در حوادث ٨٨ نیز گفته که «راهپیمایی دوشنبه، ٢٥ خرداد ابتدا غیرقانونی اعلام شد اما این راهپیمایی برگزار شد و ما گزارش و خبر از این راهپیمایی رفتیم؛ البته بعد از این راهپیمایی اتفاقاتی افتاد که حدود ٣٠ نفر در آن شب کشته و شهید شدند، درواقع اینها یک اقدامات کاملا تحریککننده بود.»
مورد چهگوارا
صحبتهای ضرغامی درباره چهگوارا، انقلابی مارکسیست کوبایی غوغایی در محافل اصولگرایی به پا کرد.
او در پاسخ به این انتقادات نوشت که «به من اشکال گرفتند که چرا یک موی چهگوارا را به هزار نماز شبخوان منحرف ترجیح دادهام. مرحوم آیتالله منتظری میگوید، حضرت علی(ع) در جنگ نهروان ۴هزار فتنهگر نماز شبخوان را گردن زد.» او درباره حضور بازیگر پیش از انقلاب، ناصر ملکمطیعی در صداوسیما نیز علیرغم مواضع صریحش علیه جریان فیلمفارسی نوشت: «شرایط دهه اول سینمای بعد از انقلاب، مرزبندیهایی را بین هنرمندان سینما ایجاد کرد؛ این مرزبندیها تا امروز هم ادامه دارد. دلیل خاصی هم وجود ندارد که مثلا چرا فلان بازیگر قبل از انقلاب مجاز است و دیگری غیرمجاز! مدیران بعدی سینما و تلویزیون هم تا حدی مقهور این مرزبندیها شدند. ازجمله خود من! یک جایی هم در کشور وجود ندارد تا ارزیابی حرفهای و صادقانهای از سیاستهای متفاوت اجراشده در این ۴۰سال ارایه دهد!»
این شرحی از مهمترین مواضع عزتالله ضرغامی بود. آینده سیاسی رئیس سابق صداوسیما در هالهای از ابهام است؛ باید دید و به انتظار نشست که مرد معتدل اصولگرا با رویکرد و استراتژی جدیدی که اتخاذ کرده، به شطرنج سیاسی کشور باز خواهد گشت یا خیر.