ناگفتههای عابدزاده از همه اتفاقات چند سال اخیر فوتبالش
امیر عابدزاده، سنگربان جوان تیم ماریتیمو در مصاحبه با نشریه آبزرور، پرده از اتفاقاتی که در سالهای اخیر برایش رخ داده برداشت.
به گزارش "ورزش سه"، نمایش بسیار خوب امیر عابدزاده در تیم ماریتیمو باعث شده توجه رسانههای پرتغالی حالا بیش از همیشه به او جلب شود و حالا نشریه آبزرور در مصاحبهای بلند، با این سنگربان جوان صحبت کرده است. امیر عابدزاده فرزند سنگربان افسانهای فوتبال ایران نیز از روزهای حضور در پرسپولیس، تصمیم برای مهاجرت به اروپا و هدف بزرگ خود یعنی انتقال به رئال مادرید صحبت کرده است.
سلام امیر (بین صحبت به زبان فارسی و انگلیسی، من گزینه دوم را انتخاب میکنم) آیا مایلی قهوه میل کنی؟
بله پیشنهادت را قبول میکنم.
من فقط در مورد تو این را میدانم که پدرت یکی از افسانههای جام جهانی 1998 بوده است؛
(خنده بلند) میدانم، همه این موضوع را به من میگویند.
تو در زمان برگزاری جام جهانی 1998 چند ساله بودی؟
فقط 5 سال داشتم
آیا چیزی به خاطر داری؟
در ذهن دارم که فضای هیجان انگیزی وجود داشت و مردم در خانههای خود بازیها را تماشا میکردند. اما خاطراتی در مورد جزئیات، سبک بازی، حراست پدرم از دروازه ایران ندارم و اغلب مردم در مورد آن اتفاقات به من توضیح میدهند. از بازی تاریخی در استرالیا که ما بازی 0-2 باخته را به تساوی کشانده و مجوز صعود به جام جهانی را دریافت کردیم.
بعد از آن چه اتفاقی رخ داد؟
ایران موفق شد در مرحله گروهی یکی از حریفان خود را مغلوب کند.
ایالات متحده آمریکا، درست است؟
بله ما 1-2 آنها را شکست دادیم و پدرم یک نمایش فوق العاده ارائه داد. همه در مورد آن بازی و عملکرد پدرم به من میگویند، این باور نکردنی است.
و شما، چگونه پاسخ میدهید؟
با افتخار و غرور. داشتن چنین پدری یک منبع همیشگی الهام بخش برای من بوده و عشق به فوتبال را مدیون او هستم.
قدیمیترین خاطرهای که از پدرت در ذهن داری چیست؟
من خاطرات خوبی را در مورد پدرم به یاد میآورم و شاید تنها بازگویی اتفاقات در خاطرم مانده باشد. شاید 6 یا 7 بار با او بر سر تمرین رفته باشم. ما با هم به تمرینات میرفتیم و من پشت دروازه سعی میکردم حرکات پدرم را تقلید کنم (با خنده)
پس پدرت در برابر ضربات عکسالعمل نشان میداد و تو در آسمانها حرکات او را تکرار میکردی؟
بله، تقریبا یک چنین چیزی (خنده)
عکس العمل مادرت چه بود؟ حالا او 2 سنگربان در خانه دارد.
(خنده)، مادرم بارها از این موضوع گله میکرد. وقتی پدرم بعد از انجام بازیها به خانه میآمد، مادرم مجبور به پانسمان و باندپیچی زخمهای پای او بود و بعد از خداحافظی پدرم این اتفاق برای من تکرار شد؛ چه زندگی دشواری!
صحبت از زندگی دشوار شد. تو هم یک مرد خودساخته هستی؛ از روزهای حضور در آکادمی تاتنهام و لس آنجلس بلوز بگو؟
اگرچه 90 درصد سنگربانهای ایرانی پدرم را الگوی خود قرار داده بودند و البته من نیز در بین همین جمعیت قرار داشتم، اما من علاقمندم راه خودم را طی کنم.
به همین دلیل، تصمیم گرفتم برای ادامه این حرفه به خارج از ایران مهاجرت کنم و زمانی که فرصتی پیش میآید، شما باید آن را بپذیرید. این راهی بود که من طی کردم. برای مثال، در ایالات متحده من باید 4 تا 5 ماه منتظر میماندم تا 18 ساله شده و قرارداد حرفهای امضا کنم تا قادر به بازی کردن باشم اما من این مسئله را پذیرفتم و تبدیل به جوانترین بازیکن لیگ شدم. اتفاقی مهمی برایم رخ داده بود زیرا هیچ تیمی روی یک گلر 18 ساله قمار نمیکند.
اما آنها به خاطر نام خانوادگی من حاضر به انجام چنین ریسکی شدند و من برای کنار آمدن با این شرایط سعی کردم تلاش خود را بیشتر کنم.
بعد از آن تو به ایران بازگشتی؟
بله من از قبل با پرسپولیس قرارداد خود را امضا کرده بودم.
بعد از آن چه اتفاقی رخ داد؟
در ادامه من با برخی از دوستان پدرم در راه صعود به جام جهانی 98 و اسطورههای فوتبال ایران ارتباط پیدا کردم. به عنوان مثال مهدی مهدوی کیا که زننده گل پیروزی ایران برابر ایالت متحده نیز بود، در فصل آخر دوران بازی خود هم اتاق من بود و در این فهرست ستارههای دیگری چون علی کریمی، کریم باقری و علی دایی نیز حضور داشتند.
من از زمان کودکی آنها را میشناختم اما حالا با این ستارهها همبازی شده بودم. در تمرینات روزانه، آنها نکات زیادی را به من یاد میداند و در خاطرم هست زمانی که با پرسپولیس قرارداد امضا کردم، هر کدام در صفحه رسمی خود متون زیبایی برای خوشامدگویی به من نوشتند.
چرا سال 2016 به پرتغال آمدی؟
من نیاز به رشد داشتم، سبک بازی من نیاز به تحول داشت و من همیشه اروپا را به عنوان یک مقصد ضروری در نظر داشتم. وقتی در آمریکا بازی میکردم چنین حسی داشتم و وقتی دوباره به ایران برگشتم این ایده در من تقویت شد. من در پرسپولیس بازی نکردم و پس از آن احساس کردم که در راه آهن چیزی یاد نمیگیرم، پس به خودم گفتم که حضور در پرتغال فرصت خوبی برای شروع کردن است و به همین دلیل باریرنسه را انتخاب کردم.
چرا باریرنسه؟
بنتو، مانوئل بنتو. آیا او را میشناسید؟ میدانستم که بنتو نیز چنین مسیری را طی کرده و تبدیل به سنگربانی بزرگ شده است. پس با خودم گفتم چرا چنین اتفاقی برای من رخ ندهد؟ اگرچه پیشنهادات دیگری نیز داشتم اما تصمیم گرفتم به خاطر بنتو، باریرنسه را انتخاب کنم.
آیا باریرنسه را دوست داشتی؟
خیلی زیاد، آیا میدانید وقتی تصمیم می گیرید چه اتفاقی برای شما رخ می دهد؟ برای من همه چیز خوب پیش رفت زیرا وارد یک کشور جدید شده، یک زبان جدید آموختم و فرآیندهای رشد را طی کردم.
چه چیزی را در کلمات پرتغالی آموختی؟
با تشکر از شما
و بیشتر؟
درست است
و بیشتر؟
دیگر ادامه نمیدهم چون چند شوخی را نیز یاد گرفتهام (با خنده)
آیا شما باریرو زندگی میکردید یا در لیسبون؟
ماه اول در لیسبون اما باید هر روز قایق میگرفتم که البته باور کن جالب بود. اما بعد از آن دیگر در باریرو ساکن شدم.
یک سال بعد به شهر ساحلی مادیرا هم سفر کردی؟ میدانی که آنجا محل تولد کریستیانو رونالدو است؟
فقط نام این شهر را شنیده بودم و حتی نمیدانستم چقدر زیباست. اینجا اگر حتی در آسمان هم بود من بسیار خوشحال بودم که بازی میکردم.
هدف نهایی تو چیست؟
پیوستن به رئال مادرید، بازی در اسپانیا. من هر روز در مورد این موضوع صحبت میکنم و البته برخی افراد با من شوخی میکنند و شاید من را مورد تمسخر قرار میدهند، اما من این هدف را بسیار جدی میدانم زیرا از زمانی که خردسال بودم، رئال مادرید تیم مورد علاقهام بود.
و تیم ملی ایران، همگروی با مراکش، پرتغال و اسپانیا را چگونه میبینید؟
4 سال پیش، کاستاریکا در گروه ایتالیا، انگلیس و اروگوئه قرار داشت اما صعود کرد و چرا چنین اتفاقی برای ما رخ ندهد؟ ما همیشه و همیشه راه امید را طی میکنیم و معتقدیم هیچ چیز غیرممکن نیست اما ما تنها باید به هدف خود ایمان داشته باشیم.
در سال 2014، ما تقریبا در حال متوقف کردن آرژانتین بودیم و اگر در دقیقه 90 گل لیونل مسی به ثمر نرسیده بود، ما یک نتیجه تاریخی را جشن میگرفتیم.
حالا گزارشگران تلویزیونی میگویند اگر در همه بازیها 0-2 ببازیم خیلی هم بد نیست اما این نگرش اشتباه است. ما باید با اعتماد به نفس باشیم و باید به پیروزی فکر کنیم. فراموش نکنید ما 1-2 موفق به غلبه بر شیلی که 2 بار قهرمانی کوپا آمریکا بوده شدیم. ما بازیکنانی هستیم که هدف بزرگی داشته و سرمربی بزرگی هدایت تیم ملی ایران را بر عهده دارد.
کارلوس کی روش؛ او را چگونه ارزیابی میکنی؟
شخصیتی بزرگ. او مردی است که ما را به 2 جام جهانی متوالی برده و خود این به تنهایی یک شاهکار خارق العاده است. کی روش یک رهبر به معنای واقعی کلمه است. همچنین او یک سنگربان بزرگ بوده و من ترفندهایی را از او میآموزم.
منبع: آبزرور/ترجمه: آریا فاطمی مقدم