بازخوانی مصاحبه با فضانورد "نمره ۳" روسیه!/عکس
ولادیمیر لیاخف فضانوردی که همکارانش او را مردی با نمره ۳ از او یاد میکردند درگذشت. لیاخف در سه پرواز فضایی شرکت کرد و در هر سه پرواز با مشکلات عجیبی روبرو بود.
ولادیمیر لیاخف روز ۱۹ آوریل در سن ۷۷ سالگی در شهر مورد علاقهاش، آستراخان درگذشت آنچه میخوانید مصاحبه یکی از خبرنگاران ایرانی حوزه فضا است که چند سال قبل با این فضانورد استثنایی انجام شده است:
این بار ماهیگیر به قلاب افتاد!
دسترسی به بعضی فضانوردان سختتر از شکار کردن یک ماهی مشخص از میان توده دسته جمعی آنها در مسیر مهاجرت ماهیان است. به خصوص آنکه خود او هم ماهیگیر ماهری باشد. ولادیمیر لیاخف از آن دسته است.
او که از آخرین پروازش به فضا ۳۰ سال میگذرد به کلی از صحنه فضانوردی خارج شده و مشغول به زندگی شخصی است. اما همه از او به عنوان فضانوردی توانا نام میبرند که ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
میدانستم که او پروازهایی استثنایی داشته و میتوان گفت صفحههای مهمی از تاریخ حوادث فضایی، در زندگی او رقم خورده است.
مدتها بود که دنبال راهی برای تماس با او بودم. امکان چنین تماسی ممکن نمیشد چون لیاخف در دوران بازنشستگی دست و مرتباً در سیر و سفر. بالاخره با کمک الکساندر الکساندروف کیهان نوردی که با او در ایستگاه فضایی سالیوت-۷ همسفر بوده، توانستم با وی هماهنگی کنم و به ملاقاتش بروم.
محل ملاقات را «خانه کیهان نوردان «در شهرک ستارهای» انتخاب کردیم که برایش سخت نباشد و در محل موزه این شهرک به دیدنش رفتم. آنچه میخوانید حاصل این ملاقات است.
شما در کجا به دنیا آمدید و چطور از مرکز آموزش فضانوردان سر درآوردید؟
من در شهر آنتراتسیت در ناحیه وروشیلووگراد به دنیا آمدم تحصیلاتم را در آموزشگاه عالی خلبانی خارکف به پایان رساندم. جزو گروهی بودم که در پروازهای "بوران" باید شرکت میکردم و سفرهای فضاییام در حقیقت باید پایههایی برای ماموریتهای بوران میبود. اما برنامه بوران در چند نوبت به تعویق افتاد و یا تعطیل شد و گروه ما به پروازهای دیگر منتقل شد. من برای نخستین پرواز فضایی ۱۲ سال آموزش میدیدم...
دوازده سال؟ چرا اینقدر طولانی؟
طولانی؟ من فکر میکنم این خیلی زیاد نیست. بعضیها حتی ۲۵ سال آموزش میدیدند اما پروازی نداشتند. اما در مورد من، دلیل این طولانی شدن آموزش گروه ما برای پرواز با کیهان پیمای بوران بود. طرح بوران همانگونه که گفتم چند بار به تعویق افتاد. برای همین بود که مالیشف ۱۳ سال و کیزیم ۱۵ سال صبر کردند. من از همه کمتر منتظر پرواز بودم.
نخستین سفر شما، آغازی با مسایلی پرهیجان و دور از انتظار روبرو بود.
درست است. نخستین سفر با سفینه سایوز-۳۲ بود. من فرمانده بودم و والری ریومین مهندس پرواز. این ماموریت ۱۸۵ روز طول کشید. در زمان خود طولانیترین پرواز بشمار میرفت بلکه پرواز طولانی که فقط ۲ نفر به تنهایی انجام دادند. در طول این زمان، کسی به دیدار ما نیامد. قرار بود با سایوز ۳۳ کیهاننوردی شوروی و بلغارستان بیایند که نیامدند و ما با ناو بدون سرنشین سایوز۳۴ به زمین بازگشتیم بعد از به پایان رساندن برنامه پروازمان.
در جریان این پرواز، ما یک راهپیمایی فضایی هم انجام دادیم که آنتن راداری «ک.ار.ت» را در فضا رها کنیم. این آنتن، در جریان پرواز ناو بدون سرنشین پروگرس به یکی از دو سکوی الحاق چسبیده بود و باید رها میشد. این عملیات در ۱۲۷مین روز پرواز صورت گرفت. ما گرچه برای چنین راهپیمایی آمادگی نداشتیم و تمرین نکرده بودیم. اما به دلیل آنکه این عملیات ضرورت داشت، مرکز هدایت پرواز تصمیم گرفت و ما پذیرفتیم و انجام دادیم.
در پرواز بعدی نیز با وقایع غیرمنتظرهای مواجه شدید.
(با خنده): درست است. پرواز بعدی در ۱۹۸۱ با سایوزتی-۹ با الکساندر الکساندروف انجام دادم که ۱۵۰ روز طول کشید. ما در حقیقت برای پروازی ۵۰ روزه آموزش دیدیم و قرار بود ماموریتی کوتاه داشته باشیم. اما به ۱۵۰ روز تبدیل شد. حتماً میدانید برای چه بله؟
- بله برای حادثه سایوز تی-۱۰آ
ماموریت بسیار سخت و پیچیده بود زیرا ما تنها آمادگی پروازی ۱۵۰ روزه را داشتیم و برنامه سفر کیهاننوردان بعدی را هم انجام دادیم. راهپیمایی در فضا داشتیم که در جریان آن لباس فضایی صدمه دید و خیلی از مشکلات عجیب و غریب دیگر... پرواز بعدی من با سایوز تی ام-۶ صورت گرفت همراه من یک پزشک به نام پولیاکف به فضا میآمد و فضانورد افغان عبدالاحد مومند. ما توانستیم خود را به ایستگاه مداری میر برسانیم به آن متصل شویم و برنامه پیشبینی شده را انجام دهیم. در زمان بازگشت، بنا به رسم آن زمان و به دلیل عمر ۱۰۰ روزه پیشبینی شده برای ناوهای سایوز ما سفینه خودمان را برای کیهاننوردان مجتمع مداری گذاشتیم و من و مومند با سایوز تی ام-۵ به زمین بازگشتیم. البته نه به این راحتی زیرا در سامانه ناوبری سفینه مشکل فنی پیش آمد و ما دو نفر در وضعیتی اضطراری و خطرناک قرار گرفتیم. یک شبانه روز را مجبور شدیم در سفینهای به سر بریم که برای بازگشتی ۶-۵ ساعته در نظر گرفته شده بود. به این ترتیب، به رغم مشکلات بوجود آمده، هر سه با عاقبت خوش پایان یافت اما پروازهای بسیار دشوار و پر درگیری بود. هر سه ماموریت را کارشناسها جزو سختترین پروازهای مداری میدانند.
آموزش و سفر به فضا در روابط خانواده دشواری ایجاد نمیکرد؟
البته دشواریهایی داشت زیرا بچهها کوچک بودند و برای خانمم خیلی سخت بود. آماده شدن و تمرین و آموزش زمان زیادی را میبرد و در این زمان خیلی سخت میگذرد. بعد هم که پرواز پیش میآید برای همه اعضای خانواده مخصوصاً برای خانمم مشکلات زیادی را بوجود میآورد.
چه احساسی دارید که فرد مشهوری هستید؟
ای وای!! چه حرفهایی میزنید! نه اصلاً من خودم را فرد مشهوری حس نمیکنم اصلاً داشتن این سابقه و حتی مشهوری حس نمیکنم. اصلاً داشتن این سابقه و حتی داشتن دو مدال قهرمان ملی نتوانسته است در اخلاق و رفتار من تاثیری بگذارد. در حقیقت باید بگویم که سوالتان را درباره خودم صحیح نمیدانم. من هم یک شهروند عادی این کشور هستم مثل بقیه و نمیدانم «فرد مشهور» چطور فردی است. نه آن زمان که به دنیا آمدم، نه زمانی که دبیرستان را تمام کردم نه وقتی که دانشکده را به اتمام رساندم و نه در آن زمان که فضانورد شدم اخلاق من عوض نشد.
شنیدهام که دوستان به شما لقب «نمره ۳» داده اند. چرا؟؟
(با خنده): به من لقب « نمره ۳» دادهاند! (در روسیه ۳ تایی لقب بچه تنبلهایی است که با گرفتن نمره سه – از پنج نمره- به زور به مرز قبولی میرسند) چون ۳ پرواز داشتهام در سه سفینه مختلف. به سه ایستگاه فضایی، سه راهپیمایی فضایی، ۳۳۳ شبانه روز در فضا بودم و ۳ مدال قهرمان شوروی دارم.
فضانوردان در فضا اوقات فراغت را چگونه میگذرانند؟
هر کسی سرگرمی خودش را دارد. هرکسی اوقات فراغت را هر طور دوست دارد میگذراند البته اگر داشته باشد. واقعیت را اگر بخواهید باید بگویم، اوقات فراغت در فضا بیشتر یک لطیفه است چون آنجا اصلاً اوقات فراغتی وجود ندارد. اگر شنیدید فضانوردان مثلاً روز یک شنبه استراحت میکنند باور نکنید آنجا زمان بیکاری بیمعنا است. در هر پرواز فضایی کارهایی جمع میشود که در پرواز قبلی به هر دلیلی انجام نشده. ممکن است دستگاه فلان آزمایش به موقع آماده نشده یا برنامهاش آماده نبوده و غیره. اگر حتی یک وقت اضافه هم بوجود بیاید کارهایی باید انجام شود که قبلاً صورت نگرفته و باقی مانده است. به همین دلیل اوقات فراغتی وجود ندارد.
در مقایسه با دیگر مشاغل فضانوردی را چگونه میسنجید؟
دادن نمره به کار خود بسیار سخت است. این یک حرفه بسیار دشوار است و شغل بسیار پر درد سر و خطرناکی است.
در چه شرایطی حاضرید زندگی زمینی را رها کرده و در فضا زندگی کنید؟
تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام این کار نیستم. من انسانی زمینی هستم و میخواهم در این سیاره بمانم. بعضی افراد که میگویند من حاضرم به مریخ سفر کنم و در آنجا برای همیشه بمانم متوجه نیستند چه میگویند.
خوب اگر اگر پیشنهاد بدهند به مریخ سفری داشته باشید دوست دارید با کدام یک از فضانوردان به این ماموریت بروید؟
من کلاً آدمی زودجوش هستم و توان سازگاری با همه را دارم. این است که هر کس باشد فرقی نمیکند. یک طوری با هم کنار میآییم تنها چیزی که مهم است فرد مشکل روانی نداشته و دانش و تجربه او مناسب این سفر باشد. در این صورت میتوانم با هر انسانی سفر کنم.
نظرتان درباره پرواز فضانوردان زن چیست؟
خانمها هم به فضا پرواز میکنند. آنها هم انسانهای شجاعی هستند مثل مردها. اما من معتقدم این کار، حرفهای مردانه است حرفهای بسیار سخت و دشوار، جالب، پیچیده.
آیا فضانوردان زن میتوانند در یک سطح با مردان مشغول به کار شوند؟
در بعضی موارد نه مثلاً انجام کارهای فیزیکی که نیاز به قدرت دارد. همچنین در یک سری از کارهای دارای اضطراب که تصمیم گیری فوری را میطلبد. بطور مثال مواردی پیش میآید که باید بین ۱ تا ۳ ثانیه تصمیم نهایی را گرفت و وارد عمل شوند. بطور کلی، من معتقدم زنها برای سفر به فضا خلق نشدهاند ولی میتوانند این کار را انجام دهند.
برنامه آینده شما چیست؟
من بازنشسته شدهام. البته از فضانوردی دور نیستم و پرواز ها را دنبال میکنم و در جریان تمام فعالیتها هستم ولی خودم دیگر توان این کار را ندارم و اجازه سفر به فضا را به من نمیدهند. سنم اجازه نمیدهد.
جایگاه فضانوردی را در دنیای امروز چگونه میبینید؟
میتوانم به شما بگویم که پاسخ به این سوال کار سختی است زیرا تشریح جایگاه عظیم فضانوردی در دنیای امروز ساعتهای متمادی وقت میطلبد. ذکر تمامی موهبتهایی که فضانوردی به دنیای امروز داده بسیار سخت است. این پیشرفت همچنان ادامه دارد و هدیههای فضانوردی به انسان روز به روز افزایش پیدا میکند. به برکت این علم و فناوری، امروزه همه کشورهای دنیا میتوانند بدانند که در هر لحظه در دیگر نقاط جهان چه اتفاقهایی در حال وقوع است. مثلا در زمان پرواز ما در سایوز-۳۲، ماهیگیران صنعتی، در شکار دچار مشکل شدند و نمیدانستند تودههای عظیم ماهیان در کجا قرار دارند. ما از آن بالا اقیانوس را رصد کردیم و محل مناسب را از روی رنگ دریا تشخیص دادیم. با این کار آنها توانستند در فصل صید، فعالیت مناسبی داشته باشند. امروزه حاصل پژوهشهای فضایی در طیف وسیعی از زمینه های مختلف فناوری و علوم از جمله پزشکی، زیست شناسی، فیزیک ، اخترفیزیک به کار گرفته می شود. به همین دلیل تشریح جایگاه فضانوردی در توسعه فناوری و علوم، همچنین نقش آن در زندگی بشر بسیار سخت است.
در مورد برنامههای فضایی آینده چه نظری دارید؟
پروازها ادامه خواهد یافت طبیعتاً مدت آن و برنامه کاری سختتر میشود. هدفی که میگذارند عوض میشود و اهداف دیگری دنبال خواهد. مثلاً تحقیقات درباره مریخ و ماه. همه چیز در حال پیشرفت است و ما نباید متوقف شویم. بشر به فراسوی جو زمین راه پیدا کرده و دیگر کسی نخواهد توانست او را در این مرز نگهدارد.
در دو دهه گذشته روسیه و آمریکا رقابت ها را کنار گذاشتند و قرار داد همکاری بستند. نظرتان در این باره چیست؟
در گذشته و طی دوران به اصطلاح "جنگ سرد"، هر یک از دو کشور طبق برنامه فضایی خود مسیر جداگانهای داشت. آمریکاییها بر روی شاتلها کار کردند و ما در زمینه ایستگاههای مداری. الان این مسیرها یکی شده و برای یک هدف تلاش میکنیم. در جریان انفجار کلمبیا پروازهای آنها به ایستگاه فضایی بینالمللی قطع شد. به دلیل همین قرارداد همکاری، ما کمک کردیم پرواز ها تعطیل نشود و کیهان نوردان روس و آمریکا با سفینههای سایوز به ماموریتها ادامه دادند. ایستگاه فضایی خالی نماند و برنامه قطع نشد. به همین دلیل من معتقدم این اتحاد نه تنها برای روسیه و آمریکا، بلکه برای تمام افراد بشر مفید است. چون نتیجههای پروازها منتشر میشود و همه جامعه جهانی میتوانند از آن استفاده کنند. الان آمریکاییها بار دیگر شاتل را راه انداختهاند و کارهای مهمی در سال های اخیر انجام شده است. خیلی تجهیزات مفید و دستگاههای جدید آوردند و الان مشارکت دو جانبه صورت میگیرد.
در سالهای اخیر دانشمندان و مهندسان روسی با ناوهای آمریکایی بیشتر آشنا شدند. چه تفاوتی بین آنهاست؟
نمیشود کلی صحبت کرد. باید نمونههای دقیقتری گفت. مثلاً لباس راهپیمایی ما راحت تر است زیرا لباس آنها را به تنهایی نمیشود پوشید. اما نمونه روسی را یک نفر به تنهایی میتواند بپوشد و با آن به راهپیمایی بپردازد. اما در مورد سامانههای مختلف دیگر، همانطور که گفتم، بطور کلی نمیشود قضاوت کرد، بلکه باید هر مورد جداگانه مورد بحث قرار گیرد. این مقولهای است که باید تک به تک مقایسه کرد، به آنها نمره داد و بهترینها را جدا نمود.
بعضی میگویند میر کهنه بود و بعضی معتقدند که نباید از بین میرفت. نظر شما چیست؟
میر دیگر از بین رفته و درباره آن صحبت بیفایده است اما اگر تصمیم گیری با من بود اجازه این کار را نمیدادم. حیف شد که آن را سرنگون کردند. من در آن پرواز کرده بودم میدانستم هنوز میتوانست پرواز کند. اما آن دوران دوران تاریکی بود و ما پول کافی برای نگهداری آن نداشتیم. الان اگر بود میتوانستیم از آن بهره برداری زیادی کنیم.
در باره ناو جدید روسیه چه اطلاعاتی را میتوانید به ما بدهید؟
همانطور که می دانید با توجه به قدمت ناو سایوز و این که توانایی حمل ۳ نفر را دارد، کارشناسان روسیه در صدد ساخت ناو جدیدی هستند که به روز تر بوده و توانایی حمل ۵ نفر را داشته باشد.
ممکن است بیشتر توضیح دهد؟
(با خنده): حتماً میخواهی همه اطلاعات را در اختیارتان بگذارم!! ما قبلاً چنین سفینهای داشتیم و پرواز هم کرد. تنها مشکلی که داشت آن بود که از انتها به ایستگاه باید متصل میشد و نه از قسمت جلو. در آن ناو ۵ کیهان نورد می توانست پرواز کند. جای فرمانده سفینه چپ بود و مهندس سفینه راست و سه محل هم در عقب ناو. همانطور که گفتم این ناو قبلاً درست شد ولی یک سری مشکلات داشت که باید برطرف شود.
آینده فضانوردی روسیه را چگونه میبینید؟
ما ۱۰-۱۵ سال گذشته، دورههای سختی داشتیم. میخواهم از تمام مهندسان ، فضانوردان و دانشمندان که در طول این مدت کار کردند تشکر کنم. زمان سختی بود و من خیلی از آنها سپاسگزارم که نگذاشتند پیشرفت فضانوردی روسیه متوقف شود. گذر بسیار سختی بود که ما توانستیم سرفراز بیرون بیایم الان داریم به آهستگی از آن دشوارهای در میآییم و آینده را خیلی موفق و روشن میبینیم با کیفیت خیلی بالا. من به تمام افرادی که در این دوره سخت تلاش کردند تا کیهان نوردی روسیه تعطیل نشود تعظیم میکنم.
نظرتان درباره فضانوردی بینالمللی چیست؟
با سفینههای شوروی شهروندان بیشتر از ۲۶ کشور و بعضی از کشورها چندین بار به فضا سفر کردهاند. این یعنی فضانوردی بین المللی. با آمریکاییها، فرانسویها، آلمانیها چندین بار پرواز کردهایم . خیلی از کشورهای دیگر نیز با سایوز به فضا رفتهاند. بطور کلی میتوان گفت که فضانوردی دیگر بین المللی شده است.
در حال حاضر اوقات فراغتتان را چگونه میگذرانید؟
من ماهیگیری و شکار را درست دارم. این علاقه در خون من است . همه ساله در فصل ماهیگیری به آستراخان می روم. آنجا میشود یک ماهیگیری واقعی. اگر اینجا در مسکو بتوانی حتی یک ماهی هم بگیری باید کلاهت را بالا بیندازی. این روزها با شکار و ماهیگیری و آموزش نوهام در این زمینه اوقات فراغتم را میگذرانم. او هم ماهیگیر بدی نیست. ما با هم به تعطیلات میرویم.
درباره ولادیمیر لیاخف
ولادیمیر لیاخف به تاریخ بیست ژوئیه سال ۱۹۴۱ در شهر "آنتراسیته" واقع در استان "وروشیلوف گراد" متولد شد. وی پس از به پایان رساندن دورهی تحصیل در آموزشگاه عالی نظامی خلبانان در سال ۱۹۶۴ به خدمت نیروی هوایی در آمد. دارای تخصص به عنوان خلبان نظامی درجه یک و خلبان آزمایشگر درجه سه بود. لیاخف در سال ۱۹۶۷ به عنوان فضانورد، پذیرفته شد و همزمان با آموزش فضانوردی در دانشگاه عالی نیروی هوایی، شرکت کرد و به سال ۱۹۷۵ با درجه عالی از این محل، فارغ التحصیل شد. لیاخف در دو پرواز فضایی دیگر شرکت داشته است.
پرواز نخست او به مدت ۱۷۵ شبانه روز در سال ۱۹۷۹ با سفینه سایوز-۳۳ در ایستگاه مداری سالیوت-۶ بود و پرواز دوم به مدت ۱۵۰ شبانه روز در سال ۱۹۸۳ با سفینه سایوز تی-۹ در ایستگاه مداری سالیوت-۷ بود. سومین پروازش را به همراه کیهان نورد افغانستان بر عرشه سایوزتی-ام-۶ در ۲۹ اوت ۱۹۸۸ آغاز کرد و سفری به مجتمع مداری میر داشتند که در بازگشت به زمین، ناو آنها دچار اشکال فنی گردید ولی او و همراهش به شکل معجزه آسایی نجات یافتند. این سفر او ۸ روز و ۲۰ ساعت و ۲۶ دقیقه طول کشید.
کل مدت اقامت لیاخف در فضا به ۳۳۳ روز و ۷ ساعت و ۴۷ دقیقه می رسد که شامل سه بار راهپیمایی در فضا به مدت ۷ ساعت و ۷ دقیقه می شود.
وی نود ویکمین فضانورد جهان و چهل و پنجمین فضانورد شوروی بشمار میرود.
او در ۷ سپتامبر ۱۹۹۴ از فضانوردی کناره گیری کرد.
منبع: ایسنا