پاشنه آشیل
همه کشورهای دنیا به دنبال تقویت توان تولید داخل خود بوده و هستند و این موضوع صرفا به ما اختصاص ندارد.
علیرضا مناقبی- رییس مجمع واردات در روزنامه جهان صنعت نوشت:این، یک اصل عمومی در اقتصاد است و نمیتوان منطقهای از دنیا را پیدا کرد که مردم یا دولت آنها، مدعی باشند که به دلایلی، خواهان ارتقای توانمندیهای خود برای تولید محصولات صنعتی یا کشاورزی نیستند.
بر این اساس حال که دایره رقابت برای تولید کالا در همه کشورها گسترده است، پس واقعا چرا برخی کشورها در این مسیر موفق بودهاند و شعارها و خواستههای آنها به واقعیت تبدیل شده و برخی دیگر در دسترسی به هدف ناکام و ناموفق؟ چه عواملی سبب تضعیف دورخیز اقتصادها برای دستیابی به اهداف توسعهای شده است؟ شاید پاسخ به این پرسش بتواند کمکی به رویکردهای اتخاذ شده برای حمایت از تولیدات ایرانی کند.
در گام نخست باید اذعان داشت آنچه ضرورت دارد، آن است که کشورها باید بر اساس منابع خود، دقیقا مشخص کنند که میخواهند کدام دسته از کالاها را تولید کنند چراکه واقعیت این است که نمیتوان در تولید همه کالاها، سرآمد جهان یا منطقه شد. باید کالاها را اولویتبندی کرده و منابع و سرمایههای خود را به سمت آن دسته از کالاها سوق دهند که ارزش افزوده برای کشور ایجاد میکنند و در نقطه مقابل برای تامین سایر کالاها، از پتانسیل تجارت خارجی بهره گرفت. در چنین شرایطی است که میتوان انتظار داشت که تولید داخلی، روزبهروز باکیفیتتر و کمهزینهتر شود. بدون در نظر گرفتن چنین ملاحظاتی، همیشه کالای داخلی، در مقایسه با کالای خارجی، از کیفیت پایینتر و قیمت بالاتری برخوردار خواهد بود.
واقعیت این است که تجارت، یکی از پایههای اقتصاد و توسعه است و واردات نیز یکی از بالهای تجارت خارجی است و نمیتوان در یک کشور از ضرورت صادرات سخن گفت و در سوی مقابل درهای واردات را بسته نگه داشت. بنابراین گریزی از این واقعیت وجود ندارد که سرمایه و منابع داخلی را باید صرفا به تولید کالاهایی اختصاص دهیم که امکان تولید باکیفیتتر و کمهزینهتر برای ما وجود دارد.
در چنین شرایطی، همیشه مصرفکننده، برنده کنش و واکنشهای اقتصادی خواهد بود. از یک سو کالای داخلی به دلیل اینکه حائز مزیت است، با هزینه کمتر در اختیار مصرفکننده قرار میگیرد و از سوی دیگر در حوزههایی که تولید، صرفه اقتصادی نداشته و نمیتوانیم با کالای خارجی در رقابت و قیمت رقابت کنیم، مصرفکننده مجبور به تهیه کالای بیکیفیت داخلی نمیشود.
با وجود اینکه این موضوع کاملا بدیهی به نظر میرسد، اما متاسفانه آنچه در کشور ما دیده میشود، برخلاف این قواعد است. ما به دنبال آن هستیم که همه چیز را خودمان تولید کنیم و میخواهیم مصرفکننده را وادار کنیم که کالای ایرانی را با هر کیفیت و هر قیمت، بر کالای خارجی ترجیح دهد. ممکن است با ارائه برخی تسهیلات و سیاستهای حمایتی، دستکاری قیمتها، دیوارهای تعرفهای، وضع مقررات محدودکننده و موانع غیرتعرفهای، به طور موقت در پیشبرد این هدف موفق باشیم ولی در بلندمدت تردیدی وجود ندارد که این سبک از حمایت، از آنجا که بر شکوفایی صنعت داخلی تکیه ندارد، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و هزینههای ثانویه متعددی بر اقتصادی تحمیل خواهد کرد.