آشوبگری مواد مخدر در بازار «ارز»
قاچاقچیان برای واردات مواد مخدر وکالای قاچاق، روزانه میلیونها دلار ارز مورد نیاز خود را از بازار سیاه تامین میکنند.
مهدی اسحاقیان، روزنامه نگار درباره میزان اثرگذاری بازار قاچاق مواد مخدر بر بحران نوسانات بازر ارز در ایران پرداخته است. وی در روزنامه گسترش صنعت نوشته است؛ بازار پول ایران آشفته است. این بازار بهشت سوداگران و قاچاقچیان است. گاهی هم که اهتمامی برای کنترل این بازار از سوی دولت یا نهادهای دیگر میشود، لابیها ازسوی گروههای ذینفع دست به کار میشوند تا مانع برقراری یک ساختار نظارتی شوند.
تلاطم در بازار ارز کشور مانند بحران اخیر در فصلهای خاصی از سال که تقاضای ارز شدیدتر میشود، نشان میدهد در شرایط عادی عرصه برای تامین ارز مورد نیاز قاچاقچیان فراهم است اما با افزایش اندک تقاضا یا تحریک غیراقتصادی، بازار متلاطم میشود.
درحالحاضر کشورهایی که مبادلات پول در بازار آنها آزاد است نیز از سیستم نظارتی بسیار گسترده و قوی برخوردارند.
اگر بر بازار پول نظارت نشود به مکانی امن برای پولشویی قاچاقچیان و تروریستها تبدیل میشود.
در گزارشی که در صفحه ۲ روزنامه در تاریخ سهشنبه ۲۴ بهمن با عنوان «جنگ ارز»چاپ شد به جریان بیمهار نقدینگی خارج از سیستم نظارت مدیریت بازار پول در ایران اشاره شد که سر بزنگاه تومار اقتصاد را در کشور میپیچد.
در آن گزارش اشاره شد که دستگاههای نظارتی بازار پول در جهان بهویژه در کشورهایی با اقتصاد نئولیبرال نیز به هرگونه گردش مالی ناگهانی در نظام بانکی حساس میشوند و گزارش آن به نهادهای نظارتی ارسال میشود تا از کم و کیف فعالیت انجامشده آگاه شود. در این دستگاههای نظارتی منشا و مقصد مبادلات پولی نیز به طور کامل رصد میشود.
در ایران اما فقط در یک مورد گردش مالی خارج از کنترل ۲۰هزارمیلیارد تومانی ابتدا اقتصاد و بازار را تحت تاثیر شدید خود قرار میدهد و پس از مداخله نیروی قهریه ۷۵۵ حساب دلالان ارزی بلوکه و مسدود میشود.در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که چرا این سیل نقدینگی در این برهه زمانی به بازار ارز هدایت شده است؟ این گردش مالی ازسوی چه بخشهایی در داخل کشور انجام میشود؟ چرا بهجای کنترل بخشهایی از نهادهای مالی مستظهر به خلأ دستگاه نظارتی انگشت اتهام را بهسوی سرمایههای خرد مردمی نشانه میرود که تلاش میکنند با رفتارهای غیرعقلانی بازار پول که ارزش پولشان را روزانه و بلکه هر ساعت کاهش میدهد مقابله کنند؟ مردم عادی هم اگر برای حفظ ارزش سرمایههای خردشان در این بازار اقدام کرده باشند کد ملیشان هنگام خرید ارز بهوسیله صرافی ثبت شده است. بنابراین میزان مراجعه این افراد برای خرید قابل شناسایی است اما صحنههای مشاهدهشده در ماه گذشته که از صبح علیالطلوع با حضور صفی افراد خاص در مقابل صرافیها آغاز میشد، نشانمیداد که دلالان این دلارها را به سفارش منابع خاص میخرند. پرسشی که در این مرحله قابل طرح است این است که چرا این تلاطم در بازار ارز در این برهه زمانی رخ داد؟ اگر تلاطم در طول سال همیشگی بود، ریشههای بروز آن با منطق اقتصادی قابل تحلیل بود اما چرا این حجم از نقدینگی اکنون چنین پیامدهایی را ایجاد میکند؟
پاسخ به این معما نیازمند نگرشی پیرانگرانه به بازار سیاه در اقتصاد کشور است. در گزارش سه گانهای به بازار سیاه در اقتصاد کشور اشاره میشود: ۱-بازار قاچاق مواد مخدر ۲-بازار قاچاق کالا ۳-بازار قاچاق ارز و درنهایت ۴-بازار ارزهای در صندوقچه خانهها
در این شماره به میزان اثرگذاری بازار قاچاق مواد مخدر بر بحران نوسانات بازر ارز در ایران اشاره میشود.
۱-بازار قاچاق مواد مخدر
مواد مخدر خانمانسوز است. پیشفرض علم اقتصاد بر این مبنا قراردارد که رفتارهای انسانها عقلانی است. مسلم است که تحلیل نظام انگیزشی در حیطه علم روانشناسی قرار دارد. بر این مبنا در مقابل نقد روانشناسان، اقتصاد عصبی (neuro economics) شکل گرفته که خود را فقط به فرض عقلانیت محدود نکرده است. پدیده قاچاق مواد مخدر و گستره اعتیاد در ایران سالهاست هزینههای مادی و معنوی گزافی به مردم ایران وارد میکند. هزینههای معنوی این پدیده خانمانسوز غیر قابل جبران است اما فقط برای تامین روزانه یک قلم آن (تریاک)که به داخل کشور قاچاق میشود براساس یک محاسبه ساده حدود ۱/۵میلیون دلار باید هزینه شود. در این زمینه یک محکوم به حبس ابد مواد مخدر میگوید:
-قیمت تریاک کیلویی بین یک تا یک میلیون تومان است
*داخل کشور؟
-نه، بیرون مرز
*چرا اینقدر تفاوت قیمت؟
-بستگی به جنس و مشتری دارد
* با چند کیلو تریاک دستگیر شدی؟
-۲۰۰کیلو
*چطور آزاد شدی؟
-در تجدید نظر مدت زندان به ۲۰ سال کاهش یافت
*چقدر حبس کشیدی؟
-۵سال زندان بودم و با خوشرفتاری باقیمانده حکم زندانم را خریدم.
وی میگوید کارش را با شاگردی راننده اتوبوس در مسیر کرمان - اصفهان آغاز کرده است، سپس به قاچاق سیگار روی آورده و با وسوسه همکارانش برای یک شبه ثروتمند شدن، قاچاق تریاک را شروع کرده که پس از مدتی با اشتباه شریکش، لو رفته و دستگیر شده است. از نرخ خرید و فروش در داخل اظهار بیاطلاعی میکند.
ابتدا باید آماری از میزان مصرف روزانه مواد مخدر در کشور تهیه میشد؛ بنابراین بهدست آوردن آمار تعداد معتادان به تریاک و کراک و هروئین، برای تخمین میزان مصرف و محاسبه ارز مورد نیاز برای خرید از آن سوی مرز، ضروری بود. بهدست آوردن آمار واقعی امکانپذیر نیست.به این منظور به آمار رسمی مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر استناد کردم. به گفته حمیدرضا صرامی « امروز ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در ایران بهعنوان مصرفکننده موادمخدر شناخته میشوند که الگوی مصرف تریاک بهعنوان ماده مخدر سنتی ۵۳/۳درصد، گل و حشیش ۱۱ درصد و شیشه ۸/۱ درصد است.» و البته این شامل کسانی میشود که براساس گزارشهای مراجع رسمی اعلام شده است. آمار غیررسمی و بهویژه مصرف مواد و از جمله تریاک بهطور تفننی حکایت از مصرف تریاک ازسوی بیش از ۲میلیون و ۵۰۰هزارنفر دارد. در این زمینه نیز یک مصرفکننده مواد مخدر از نوع تریاک گفت:
-۱۳ سال است تریاک مصرف میکنم.
- روزی چند گرم مصرف میکنی؟
- الان روزانه ۳ گرم.
-مگر قبلا چقدر مصرف میکردی؟
- با یک گرم از روی تفنن شروع کردم تا الان که ۳گرم مصرف میکنم.
- پس الان حرفهای هستی؟
-نه حرفهایها و پولدارها روزانه۵ تا ۶گرم مواد مصرف میکنند.
-گرمی چند میخری؟
-نوع معمولی ۳ هزار تومان.
-مرغوب چی؟
-برو بالا(قیمت بالاتر)
بنابراین اگر تعداد مصرفکنندگان تریاک را با توجه به آمار معتادان و مصرفکنندگان تفننی حدود ۲میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم و میانگین مصرف روزانه ۳گرم باشد، حدود ۷هزار و ۵۰۰ کیلوگرم تریاک مصرف روزانه کشور است. با محاسبه میانگین ۷۵۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم تریاک در آن سوی مرز باید روزانه۵میلیارد و ۶۲۵میلیون تومان نقدینگی وارد بازار ارز شود تا ارز مورد نیاز تامین شود تا ارز حاصل از آن برای تهیه این مقدار تریاک فقط فراهم شود. درحالحاضر با احتساب دلار ۵ هزار تومانی، برای تهیه این مقدار تریاک باید حدود یک میلیون و ۱۲۵ هزار دلار روزانه از بازار سیاه ارز کشور تامین شود؛ یعنی هر ماه ۳۳ میلیون و ۷۵۰هزاردلار و سالانه ۴۰۵ میلیون دلار. اما این حجم از نقدینگی چگونه از طریق نهادهای مالی رسمی و نیمهرسمی به گردش در میآید. درصورتی که بخواهیم سایر واردات با پوشش توتونهای آغشته به مواد مخدر و...را هم در این زمینه محاسبه کنیم ارز لازم برای تهیه آنها که باید در داخل تهیه شود رقمی بیش از یک قلم مادهای که در اینجا محاسبه شد، لازم است. این میزان ازگردش پول ونقدینگی در این تجارت سیاه و درنتیجه سرازیر شدن آن به بازار پول آشفته ایران و در مقاطعی که دیگر تقاضاها به آن افزوده میشود، باید چنین متلاطم شود.
مراکز پوششی برای پولشویی
نقدینگی حاصل از درآمدهای نامشروع ازجمله قاچاق مواد مخدر با پوشش مراکزی که گردش مالی سریع روزانه دارند، به شبکه بانکی نفوذ میکند. یکی از این مراکز فروشگاههای بزرگ است. نقدینگی کلان بهتدریج به شکل واریزیهای خرد وارد شبکه بانکی شده و تطهیر میشود. در روش دیگر موسسههای مالی که برای پذیرش و جابهجایی پول شرایط آسانتری نسبت به بانکها دارند، انتخاب میشوند. بازار سهام، خرید اوراق قرضه، طلا و به ویژه معاملات در بازار سیاه ارز از دیگر روشهای تطهیر درآمدهای نامشروع است. از آنجا که معاملات برونمرزی به ویژه در زمینه قاچاق مواد مخدر بهطور معمول با ارز انجام میشود، بازار سیاه ارز همواره بهترین و آسانترین راه فراهم کردن سرمایه مورد نیاز برای فعالیتهای این نوع سوداگری است.
بازار ارز در ایران بهدلیل نبود شبکه نظارتی در بازار پول به بهترین مرکز پولشویی تبدیل شده است. پول کثیف با ایجاد بحران در این بازار افکار بخشهایی از جامعه را به این سمت هدایت میکند تا در پوشش آن بتواند عملیات گسترده خود را انجام دهد. سرعت گردش مالی این بازار در اقتصاد رکود زده ایران هر کسی را اغوا میکند.
سوءاستفاده از ناآگاهی مردم
یک بررسی ساده در بازار خرید و فروش ارز نشان میدهد نه تنها افراد متفرقه؛ یعنی مردم که وارد این بازار میشوند اطلاعی از پیامدهای حضور در این بازار را ندارند، بلکه صرافیها نیز آنها را آگاه نمیکنند. براساس مقررات مالیاتی افراد در صورت خریدهای متوالی ارز از صرافیها نامشان در فهرست بدهکاران مالیاتی قرار میگیرد. دلالان نیز از این ناآگاهی افراد استفاده میکنند و با کارت ملی کسانی که آن را در ازای مبلغ ناچیزی در اختیارشان قرار دادهاند، خریدهای متناوب انجام میدهند. با مراجعه به یک صرافی حقیقت ماجرا مشخص میشود.
- ببخشید تا چند دلار میتونم بخرم؟
- تا ۵ هزار دلار
- لطفا
- الان بیشتر از هزار نداریم
- تا قبل از من که ۵ هزار دلار میفروختید
- باقیمانده همینه. فردا صبح بیا
در این شرایط کسی که ریسکپذیر است و اهتمامی برای حفظ ارزش پول خود دارد، وضعیت را بهترین فرصت میداند. در چنین روزهای بحرانی که سود هر دلار بین نرخ صرافی با بازار آزاد به ۵۰ تومان در هر دلار میرسد، بهدست آوردن درآمد ۲۵۰ هزار تومان در هیچ بخش اقتصاد ایران به جز بازار سیاه ارز امکانپذیر نیست. اما بنابر سنجش دانش اقتصاد رفتاری، بیشتر انسانها ریسکگریزند. مشاهدات در بازار صرافیها و بازار سیاه نیز این نظر را تایید میکند. بانک مرکزی نیز میتواند با مراجعه به مشخصات خریداران ارز در این روزها هویت حقیقی فعالان در بازار ارز را مشخص کند.
در هنگام فروش ارز ممکن است کنترلی از طریق کارت ملی خریدار در یک صرافی انجام شود اما خرید صرافیها از افراد در هیچ جایی ثبت نمیشود. بنابراین جریان تبادل ارز در این بازار چه از نظر ریالی، چه از نظر ارزی خارج از نظارت است و در این بازار آشفته امکان هر گونه پولشویی یا اقدامهای غیراقتصادی وجود دارد.
اتهام به دولت
با شروع بحران در بازار ارز کارشناسان اظهار نظر گوناگونی درباره آن ارائه دادند. یک نظر قائل به این بود که دولت برای تامین کسری بودجه نرخ دلار با تزریق نکردن به موقع نرخ آن را بالا برده است تا سپس با نرخ بهای جدید آن را بفروشد و از این محل کمبود درآمدهای خود را جبران کند. درباره این موضع در گزارش پیشگفته(جنگ ارزی) پرداخته شد. معاون اقتصادی رئیسجمهوری در پاسخ به این شبهه که در اتاق بازرگانی حضور یافته بود نظر ارائهشده در گزارش روزنامه را تایید کرد. نهاوندیان گفت: اولا دولت کسری بودجه ندارد و دوما به هیچ وجه به دلیل کسب سود زودگذر حاضر نیست دستاورد ۴ سالهاش یعنی کنترل و کاهش نرخ تورم از۴۰ درصد در سال ۹۲ به پایینتر از ۱۰ درصد را قربانی کند. تامین پول کارمندان، عیدی، پرداخت بدهیهای انباشته قبلی و تامین بودجه مورد نیاز ایجاد اشتغال که قرار بود با افزایش حاملهای انرژی در سال آینده به دستاید اما با تصمیم نمایندگان حذف شد از جمله دلایل دیگری بود که از سوی دیگر کارشناسان درباره علل افزایش نرخ ارز مطرح شد.
افراد مجهولالهویه
ضرورت بازنگری در اقتصاد ایران روزبهروز شدیدتر میشود. دیگر نمیتوان پشت درهای بسته و با پارامترهای کلیشهای برای شرایط دائم و متغیر امروز برنامه غیرمنعطف داد.
بسیاری از رفتارهای افراد در اقتصاد امروز را نمیتوان با استناد به عقلانیت اقتصادی توجیه کرد. به همین مناسبت شاخههای اقتصاد رفتاری به کمک علم اقتصاد آمده است.
رئیس بانک مرکزی در آخرین موضعگیری خود در قبال این نابسامانیهای بازار پولی بهویژه بازار ارز از فعالیت افراد مجهولالهویه نام برده است.
وی با انتقاد از کسانی که برخورد با اخلالگران ارزی را به معنی امنیتی کردن اقتصاد تلقی میکنند، گفت: «برخورد با افراد مجهولالهویه که با فعالیتهای سوداگرانه تخریبهای فراوانی برای اقتصاد کشور ایجاد میکنند، برمبنای عرف جهانی است.»
هفته گذشته نیز وی به برخی از نهادهای عمومی و حاکمیتی که در هفتههای اخیر به سرمایهگذاری در بازار ارز روی آورده بودند، هشدار داده بود.
اما واژه «مجهولالهویه» شامل چه افراد یا نهادهایی میشود؟ از چه نظر این افراد مجهول هستند؟ آیا مجهولان کسانی هستند که نمیتوان با نام از آنها یاد کرد؟
به هر حال حضور افراد مجهول در معاملات بازار پول و بهویژه ارز که با بالا بردن نرخ ارز اقتصاد و زندگی مردم را دچار تلاطم میکند، ناشی از ضعف شبکه نظارتی در بازار پول ایران است.
به نظر نگارنده، نهتنها عوامل اقتصاد(تولیدکننده، مصرفکننده و...) نیازمند مجهز شدن به اقتصاد رفتاری هستند بلکه خلأ این رشته با توجه به نظام اقتصاد متمرکز ایران بیش از همه بخش در میان تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی خود را نشان میدهد.
بازار پول در ایران اگر براساس نظارت کافی و علمی مانند سایر کشورها انجام شود، دیگر نیازی برای بکارگیری روشهای فراموششده داس و درفش نیست؛ همانگونه که در نهاد قضایی نیز باید اینگونه باشد.
ورشکستگی موسسههای اعتباری که باعث آن همه هزینه برای کشور و مردم شد نیز از نبود همین شبکه نظارتی به وجود آمد. رها کردن بازار برای حضور افراد مجهولالهویه ضعفی است که هرچه سریعتر باید مهارشود.