قیمت ستارههای روی بیلبوردها
روزنامه سازندگی در گزارشی به بررسی عملکرد ستارههای ورزش در حوزه تبلیغات پرداخت.
ستارهها روی بیلبوردها؛این حسرتی بود که در تمام دهه 80 و نیمی از دهه 90 حسرتش به دل خیلی از ستارهها ماند. یک راه ساده برای پول در آوردن از شهرت، برای شان ممنوع شده بود اما از سال 1394 با مصوبه ای از وزارت ارشاد دولت روحانی، این اجازه به ستارهها داده شد تا روی بیلبوردها برگردند. اگرچه همچنان این محدودیتها در رسانه ملی وجود داشت.
قبل از این هم تنها یک مورد و در جام جهانی قبلی ، برای تبلیغ جواد نکونام برای روغن موتوری به نام کاپیتان، مجوزی موقت از رسانه ملی و ارشاد گرفته شده بود. قراردادی که برای یک سال رقمی حدود 500 میلیون تومان برای کاپیتان وقت تیم ملی داشت و به نوعی سد شکن بود چون بعد از آن رضا گلزار و علی دایی با تصویب و ابلاغ مصوبه جدید، خیلی سریع روی بیلبوردها رفتند.
ابتدا قرار بود تنها تبلیغات برای محصولات ایرانی آزاد باشد اما خیلی زود، آزادی برای کالاهای خارجی که نمایندگی داخلی داشتند هم اعمال شد و حالا تقریبا خیلیها قراردادهای تبلیغاتی دارند یا در پروژه محبوب این روزها در علم تبلیغات یعنی «تبلیغات اثرگذار» سهمی داشتهاند.
حالا از کارلوس کیروش تا کریم باقری، علی دایی، عابدزاده، کیمیا علیزاده، بهرام رادان، رضا یزدانی، سیروان و زانیار خسروی تا رضا گلزار را در تبلیغات تلویزیونی یا روی بیلبوردها هستند و ارقامی که میگیرند، کم هزینه مناسبی برای گذران زندگیاشان شده است. گاه این قراردادها نجومی است مثل قرارداد کیروش اما به صرفه است برای شرکتی که قرارداد را بسته و گاه ارقامی ناچیز است برای برندهای کوچک و دارای مخاطب خاص.
کارلوس کیروش
بیشک گرانترین قرارداد تبلیغاتی میان یک ستاره و یک صاحب تبلیغ بین سرمربی تیم ملی و بانک سامان بسته شده. قراردادی که به نظر نمیرسد مدتش یک سال هم به طول بیانجامد اما کاملا هدفمند و برای بازه جام جهانی طراحی شده است. این بانک که پیشتر درست در سال ورود تیم ملی والیبال به لیگ جهانی قراردادی 15 میلیارد تومانی را با ستارگان والیبال داشت و حسابی دیده شد، سال قبل به سراغ یک کوهنورد رفت و با رقمی نچندان بالا، از عظیم قیچی ساز حمایت کرد و حالا در سال جام جهانی با کمپین «مربی باش» کی روش را بیش از آنکه به بازیهای لیگ برود، به همایشهای استانیاش میبرد. در تبلیغات تلویزیونی وادارش کرده بعد از 6 سال چند جملهای را فارسی بگوید و اقلا در سال پایانی قراردادش کمی فارسی حرف زدن را نشان علاقمندانش بدهد.
اگرچه مومنی مدیر روابط عمومی بانک سامان حاضر به گفتوگو با سازندگی نشد اما درباره این قرارداد، اهالی فوتبال اخبار موثقی دارند. میگویند این تفاهم دو جانبه از رستوران لئون پایهگذاری شده است. برنارد عزرائیلیان که سابقه کار تبلیغاتی طولانی در دهه 70 با برندهای سرشناس صوتی و تصویری داشته است، کارلوس کیروش را با بانک سامان مرتبط میکند. قراردادی که رقمش گفته شده حدود یک میلیون دلار است.
این کمپین برای بانک سامان خیلی ارزانتر از تیم والیبال است اما به شدت دیده شده. نکته جالب اما این است که مهدی تاج هم بعد از دیدن بیلبوردهای کیروش در خیابانها تازه در جریان قرارداد قرار گرفته اما او به سازندگی در اینباره میگوید:«این قرارداد کاملا قانونی است و این اجازه را در بندهای توافقش با ما داشته و تخلفی انجام نداده است.» این قرارداد این روزها به سوژه منتقدان کی روش بدل شده است.
علی دایی دو میلیاردی!
نزدیکترین قرارداد بین ورزشیها به کیروش را با فاصلهای چشمگیر، علی دایی دارد. او برای جدیدترین قراردادش که قرارداد با یک تاکسی اینترنتی است را به مبلغ 2 میلیارد تومان در سال بسته است. دایی از قدیم گرانترین ستاره فوتبال ایران بوده. او به دلیل دایره بزرگ رفقای تجاریاش همیشه گرانترین قراردادها را میبسته است. مثلا برای فعالیت و همکاری در هر یک از مجتمعهای تجاری معروف تهران، به او یک واحد میدهند تا نامش کنار آن مجموعه باشد. فعالیتهای اقتصادیاش از بازار طلا در فرشته، بولوار ارتش یا کریم خان تا رستورانداری در تجریش، همه بر اساس توافقهای اینچنینی بودهاند.
همین حالا ستارههای دیگری از ورزشیها در تبلیغات هستند. مثلا کریم باقری خمیردندان بنسر را تبلیغ میکرد، بیآنکه اثری از دندانهایش در تبلیغات باشد. او غیر از بیلبوردها در تبلیغات تلویزیونی این محصول هم حضور داشته. رقم قرارداد کریم را حدود 400 میلیون تخمین میزنند. احمدرضا عابدزاده هم دو تبلیغ مجزا در این مدت داشته که هر کدامشان رقمهایی حدود 300 میلیون برایش عایدی داشتهاند.
علیرضا جهانبخش سفیر کلییر شده و قرار است به جای تبلیغات کریس رونالدو، در زمان جام جهانی کلیپهای او از رسانه ملی پخش شود. این قرارداد رقمی 500 میلیونی دارد. فرمول تبلیغات مهدی مهدوی کیا و مهدی رحمتی با شرکت میهن هم به صورت فروش درصدی و رقم ثابت است که احتمالا به همین حدود 500 میلیون تومان در سال میرسد. این قرارداد اما یک توافق سه ساله است. از بین ورزشیها شاید کمترین دریافتی را بهداد سلیمی و کیمیا علیزاده داشتهاند که رقم قراردادهای شان حدود 100 میلیون تومان تخمین زده شده است.
مهدی مهدوی کیا یکی از سلبریتیهایی است که چند ماهی است تصاویرش را روی بیلبوردها در سطح شهر میبینیم. او که از ستارگان تیم ملی نوستالژیک جام جهانی 1998 فرانسه است این روزها به خاطر راهاندازی آکادمی فوتبال کیا و موفقیتهای شاگردانش در عرصههای بینالمللی مورد توجه است. این بازیکن پیشکسوت فوتبال درباره تبلیغات در دنیا و ممنوعیت چندساله آن در ایران میگوید: «بحث تبلیغات از طرف سلبریتیها مخصوصا فوتبالیستها در دنیا یک امر طبیعی است که در همه جای دنیا روند خیلی خوبی را داشته متاسفانه در کشور ما چندین دهه بود که این اتفاق نیفتاده بود و این راه برای بازیکنان فوتبال مخصوصا بسته شده بود و شرکتهای خوب و معتبر هم از این مساله محروم بودند و نمیتوانستند تبلیغات انجام دهند. مثل بسیاری از اتفاقاتی که در کشور ما میافتد این هم برخلاف اتفاقاتی که در دنیا در حال انجام است و باعث تعجب بود که چرا این مورد در کشور ما ممنوعیت داشت و این حق را از سلبریتیها و مخصوصا فوتبالیستها گرفته بودند.»
اما کاپیتان کیای معروف چه معیاری برای انتخاب و قبول پیشنهادات تبلیغاتی دارد. او دراین باره میگوید:«اول اصالت آن محصول خیلی مهم است. من درباره کاری که خودم انجام داده بودم شرکت میهن یکی از شرکتهایی است که سالهاست در ایران فعالیت دارد و کارنامهاش مشخص است. آقای پایداری شخصی است که از صفر شروع کرده. اصالت محصول خیلی مهم است که شما چه محصولی را تبلیغ میکنید. بالاخره فقط عدد و رقم و پول نیست. مردم باید به شما اعتماد کنند و محصولی که معرفی میکنید واقعا دارای کیفیت باشد و بعدها مشکلی برایش به وجود نیاید. این قرارداد دو ساله است و امیدوارم ادامهدار هم باشد چون اتفاقی که در کنار این کار رخ میدهد خیلی مهم است.»
مهدوی کیا در ادامه درباره اتفاقاتی که در کنار قرارداد با این شرکت برایش رخ میدهد میگوید: «همانطور که میدانید من حدود سه سال است که آکادمی کیا را به وجود آوردهام و با توجه به اینکه تمام هزینهها برای بچهها به صورت رایگان است و بچهها بیشتر از قشر محروم، از شهرستانها و جاهای دورافتاده هستند، در هر صورت من باید هزینههای آکادمی را بدهم و یکی از دلایلی که این شرکت را انتخاب کردم این بود که خود جناب پایداری به کمک کردن به این بچهها علاقمند بودند و خیلی برای من مهم بود که بتوانم امکانات بیشتری را در اختیار این بچهها قرار بدهم و هر کاری هم میکنم در همین راستاست.
اتفاق مهم دیگری هم که رخ داده چون بیشتر بچهها از شهرستان و جاهای دورافتاده میآیند و شاید خانوادههایشان برای همراهی با آنها کارشان را از دست میدهند، شرکت میهن یک کار خیلی خوب انجام داده که خانوادههای آنها میتوانند در اولویت کار کردن در شرکت میهن قرار بگیرند و با توجه به مدارک و تحصیلاتی که دارند کاری را شروع کنند. این هم یک کار خیلی خوبی بوده که توانستیم با شرکت میهن به توافق برسیم و جا دارد که بابت آن تشکر کنم.»