پنج رخداد نظامی جدید حکایت از طرح آمریکا و اسرائیل برای تقسیم سوریه دارد
وزارت خارجه سوریه حق دارد که حملات جنگندههای آمریکایی به نیروهای سوری و همپیمانان آنها در استان دیرالزور را که به کشته شدن ۱۵۰ تن انجامید، یک جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت بنامد چراکه نیروهای آمریکایی در خاک سوریه و عراق با بهانه از بین بردن تروریسم بالاخص داعش آمدند پس چرا پس از منتفی شدن این بهانه این کشورها را ترک نمیکنند و با این حملات هوایی به دنبال تحقق چه چیزی هستند؟
عبدالباری عطوان، تحلیلگر مشهور عرب در مقالهای در روزنامه مستقل رای الیوم با این مقدمه نوشت: پاسخ این سوال به سادگی هرچه تمامتر این است که طرح آمریکا برای تجزیه سوریه اجرا و پایگاه نظامی دائمی آمریکا در شرق فرات ایجاد شود. آمریکا در پی جدا کردن شرق آن از غرب و مرکز آن است تا این پایگاهها جایگزین پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه شود که دیگر از حضور جنگندههای آمریکایی در آن استقبال نمیشود و همچنین هدف آمریکا این است که فضایی را برای تشکیل کشور کردها ایجاد کند.
ائتلاف بینالمللی تحت امر آمریکا بامداد پنجشنبه اعلام کرد: پس از اینکه نیروهای حامی نظام سوریه یک حمله "بدون توجیه" به مرکز نیروهای "سوریه دموکراتیک" در شرق فرات در استان دیرالزور در مرز با عراق داشتند، این ائتلاف نیز حملاتی به نیروهای حامی نظام سوریه ترتیب داد. مداخله این ائتلاف برای حفاظت از نیروهای "سوریه دموکراتیک" که بیشتر آنها را نیروهای کرد تشکیل میدهند، نشانگر تمایل ایالات متحده برای تشکیل یک نظام کرد مستقل در شرق فرات است که شرق فرات را از سوریه جدا میکند و یک چتر حمایتی را برای آن به وجود آورده و ارتشی متشکل از ۳۰ هزار سرباز را برای کردها تاسیس میکند و با سلاحهای مدرن آنها را آموزش داده و تجهیز میکند.
این طرح از سوی سوریه، ایران، ترکیه و عراق مورد قبول قرار نخواهد گرفت که این مساله باعث میشود ایالات متحده و همپیمانانش در رویارویی با تمامی این کشورها قرار بگیرند و ما بعید نمیدانیم که این طرح آمریکا در صدر دستورکار نشست سران سه جانبه استانبول باشد که با حضور رهبران روسیه، ایران و ترکیه ظرف چند هفته آتی برگزار میشود.
سوریه در حال حاضر با وضعیتی از حملات آمریکایی و اسرائیلی مواجه است تا این طرفها خسارتهای بسیاری که ائتلاف در شمال غرب و مرکز سوریه و همچنین در لبنان دیدهاند، جبران کنند.
میتوان نمودهای تشدید مواضع آمریکا و اسرائیل علیه سوریه را در موارد ذیل خلاصه کرد:
نخست اینکه پنج موشک اسرائیلی ظرف چند روز گذشته از طریق حریم هوایی لبنان به سمت مواضع نظامی سوریه در نزدیکی دمشق شلیک شدند و پدافندهای هوایی نظامی سوریه توانستند چهار موشک را از میان این پنج موشک سرنگون کنند و دولت اشغالگر از موشکهایی برای هدف قرار دادن عمق سوریه استفاده کرد و آن طور که طی هفت سال گذشته عادت بر آن بود از جنگندهها استفاده نکرد که این مساله به پیشرفت و به روزرسانی پدافندهای سوریه برمیگردد.
دوم اینکه آمریکا مجددا پرونده سلاحهای شیمیایی را گشوده و بدون اینکه شواهدی داشته باشد مسؤولان سوریهای را به استفاده از گاز کلر در غوطه شرقی دمشق متهم کرده است و طبق معمول از این اتهامها به عنوان مقدمهای برای یک تجاوز آمریکایی استفاده میشود دقیقا همانطور که چندین ماه قبل آمریکا با بهانه انتقام جویی به دلیل استفاده نظام سوریه از سلاحهای شیمیایی در خان شیخون در حومه ادلب، با بیش از ۵۰ موشک به فرودگاه الشعیرات حمله کرد.
سوم اینکه نیروهای شورشیان سوری از ریف دمشق با موشکها و راکتهای جدید دمشق و مناطق نزدیک به عمق دمشق را با هدف برهم زدن ثبات و امنیت هدف قرار میدهند.
چهارم اینکه آمریکا هیئت تحریرالشام (النصره سابق) را که به صورت مستقیم یا از طریق همپیمانان عرب آن به موشکهایی دوش پرتاب مجهز کرده است که از یکی از این موشکها در سرنگون ساختن جنگنده سوخوی ۲۵ روسیه بر فراز منطقه سراقب در حومه ادلب استفاده شد و این امر پیام مشخصی را به دولت سوریه و روسیه میرساند که حریم هوایی سوریه دیگر برای پرواز آزادانه جنگندههایشان امن نیست.
پنجم اینکه تلاش اسرائیل مبنی بر ایجاد دیواری در طول مرزها با لبنان و از داخل خاک این کشور هدفش قرار دادن لبنان در عمل انجام شده است و اینکه به خواستههای اسرائیل برای تصرف میادین گازی در آبهای منطقهای لبنان در مجاورت با مرزهای فلسطین اشغالی رویکرد قانونی ببخشد.
همانطور که کاملا مشخص است آمریکا به کردها به عنوان یک همپیمان منطقهای تکیه کرده و میخواهد از آنها به عنوان یک اهرم فشار علیه چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه استفاده کند اما شانس موفقیت آمیز بودن این طرح آمریکا همانند شانس تمامی طرحهای پیشین آمریکا است یعنی تقریبا امکان موفقیت آمیز بودن این طرح وجود ندارد و آمریکا در آینده پشت همپیمانان کرد جدید خود را خالی خواهد کرد همانطور که در گذشته نیز پشت آنها و دیگر طرفها را خالی و آنها را برای رویارویی با سرنوشت دردناک خود به حال خودشان رها کرده بود.
نیروهای آمریکایی در سوریه، عراق و منبج در آینده ممکن است که از سوی این چهار کشور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم هدف قرار بگیرند و ما شکلگیری نیروهای مقاومت مسلح برای رویارویی با نیروهای آمریکایی را بعید نمیدانیم. دقیقا همانند مسالهای که پس از اشغالگریهای آمریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ رخ داد و این مساله کاخ سفید را واداشت تا تصمیمی را برای خارج کردن این نیروها اتخاذ کند تا ضررهای مادی و انسانی را کاهش دهد.
بیش از ۶۰۰۰ سرباز آمریکایی در عراق و ۲۰۰۰ نیرو در سوریه حضور دارند و آنها تبدیل به شکار ارزشمندی برای نیروهای مقاومت جدید خواهند شد. این نیروها در حال حاضر برای تحقق این هدف در حال مقدمه چینی هستند و ما بعید نمیدانیم که نیروهای حشد شعبی عراق و چه بسا گروههای سوری مسلح حامی ترکیه همانند آنچه در عفرین رخ داد یکی از ستونهای اصلی این نیروهای ویژه باشند چراکه نیروهای حشد شعبی پس از بازپسگیری موصل برنامه کاری دیگری ندارد و نیروهای سوری مسلح حامی ترکیه نیز براساس آنچه آنکارا به آنها دیکته میکند اهداف خود را تغییر میدهند.
آمریکا به جز برخی از دوستان کرد در منطقه دیگر دوستی ندارد چراکه ترکیه، سوریه، عراق را از دست داده است و اگر آمریکا گمان میکند که میتواند با مجهز کردن گروههای مسلح در سوریه به موشک باعث شود که سوریه به افغانستان جدیدی تبدیل شود و این چهار کشور را و همچنین روسیه را شکست دهد باید بگوییم که آمریکا سخت در اشتباه است چراکه این چهار کشور طرفهای منطقهای اصیلی هستند نه آنکه همچون نیروهای شوروی در قالب یک نیروهای اشغالگر و غیراصلی ظاهر شوند و دولت سوریه بخشی از منظومه منطقهای و بینالمللی قدرتمند است یعنی همانند نظام کمونیست ضعیف افغانستان نیست که از سوی طرفهای منطقهای و بینالمللی محاصره شده باشد.
نیروهای آمریکایی ظرف هفتهها و ماههای آتی به جای داعش به عنوان اهداف نیروهای مقاومت در منطقه قرار میگیرند و چه بسا نتایج بد اقدامات آمریکا دامن خودش را بگیرد. زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
منبع: ایسنا