هادی غفاری از دادگاه هویدا و نحوه برخورد خود با دولت موقت میگوید
هادی غفاری میگوید: عمده نقد من به بازرگان این بود که آقای بازرگان سال ۵۷ مثل سال ۳۲ میاندیشید و باور نمیکرد که سال ۵۷ است. ۵۷ را نمیتوانست بفهمد. بازرگان خودش را مصدق میدانست و امام را کاشانی. تا آخر هم دردش همین بود. نمیتوانست باور کند که نه خودش مصدق است نه امام، کاشانی.
«حضورش در دادگاه هویدا و معمای قتل او بعد از سالها هنوز هم پر حرف و حدیث است اما او همچنان اصرار دارد که بگوید هیچ نقشی در قتل نخست وزیر رژیم پهلوی نداشته و تنها نظارهگر یک دادگاه به ریاست قاضی خلخالی بوده است. «جرم من این بود که بغل دست آقای هویدا نشستم و عکس انداختم.»
«قطعا ما هم در جاهایی از تاریخ تندرویهایی داشتیم، فریادهای بیخود زدیم، البته آن زمان آن را بیخود نمیدانستیم ولی الان میفهمیم.»
«یک سخنرانی از من پیدا کنید که من در دفاع از اعدام حرفی گفته باشم.»
«من نمیگویم باید اعدام میکردیم، میگویم باید متفکرانه عمل میکردیم. آقای خلخالی محصول زمان خودش است. محصول شلاقهایی است که خورده و تبعیدهایی است که کشیده یا حصرهایی است که داشته.»
«من به شخصه خدمت آقای بازرگان رفتم. آقای صباغیان هنوز زنده است و خدمت ایشان هم رفتم، خدمت دکتر یزدی و دکتر سحابی هم چندین بار رفتم و از آنها حلالیت طلبیدم. گفتم من جوان بودم، اگر تندروی کردم یا حقوقی از شما ضایع کردم من را حلال کنید.»
منبع: خبرآنلاین