از بیقراری شما تا ناآرامی آنان
نمایشگاه مطبوعات فرصتی ایجاد میکند تا فعالان رسانهای به جای دریافت دیدگاهها و نظرات مقامات و مسئولان کشور از موضع گوینده با بازدیدکنندگان نمایشگاه سخن بگویند. دست کم در مواردی برای من اینطور است.
سعید تقی پور در جهان اقتصاد نوشت: در این فرصت و به مناسبت ناآرامیهای روزهای اخیر میخواهم بحثی را مطرح کنم که در آن روزها با مسئولان بازدیدکننده از غرفه جهاناقتصاد در نمایشگاه مطبوعات مطرح کردم و خوشبختانه اغلب ایشان با من همعقیده بودند. بحث را با یک پرسش شروع کردم که ناکارآمدی در دستگاههای اجرایی و یا مجلس و سایر نهادها چطور شروع شده و چطور میتوان برای رفع آثار و نتایج آن اقدام کرد؟
هر یک از مخاطبان این پرسش به نوعی و از موضع موقعیت و مسئولیت خود پاسخی داشتند اما وجه مشترک این پاسخها اذعان به فراگیر شدن ناکارآمدی در اغلب بخشها و نهادهای کشور بود. من نمیخواهم این موضع را تعمیم بدهم و از آن نتیجه منفی و ناامید کنندهای بگیرم اما میخواهم پاسخی که به آنها دادم را بار دیگر با توجه به رویدادهای اخیر و ناآرامیهای بروز کرده در شهرهای مختلف بازخوانی کنم.
به آنان گفتم که از شما انتظار میرود همانطور که بااطلاع کافی از سنگینی بار مسئولیتی که در روز نخست پذیرش مقام خودتان مدیریت بخشی از دستگاههای متولی خدمت به مردم را بر عهده گرفتید با همان اندازه از این پس هم نسبت به ناکارآمدی دستگاه تحت مدیریت خودتان نگران باشید و از بروز ناکارآمدی و بیاثری اقدامهای خودتان و مدیران زیردست و کارشناسان دستگاه خودتان ناراحت باشید.
اگر کار مهمی میخواهید انجام دهید و دستگاه اجرایی تحت مدیریت خودتان را ناکارآمد میبینید، دست از کار نکشید، نا امید نشوید و این مسأله را هم به مسأیلی که باید حل کنید اضافه کنید.
چطور میشود ناکارآمدی را به عنوان یک معضل اساسی شناسایی نکرد، تن دادن به اداره یک سازمان و نهاد ناکارآمد نهایت تسلیم و تصمیمگیری برای تنبلی و رضایت دادن به اینکه کارها بدون دخالت شما هم همین اندازه به پیش خواهد رفت را تداعی میکند.
در چنین شرایطی باید به این پرسش پاسخ دهید که شما در این نهاد و یا سازمان چهکارهاید؟ این سازمان پیش از شما و بعد از مدیریت شما چه فرقی کرده است؟
اگر همان چیزی را که تحویل گرفتهاید به مدیر بعدی تحویل دهید، در کارنامه شما چه چیزی باید بنویسند؟
از همه اینها گذشته آیا در برابر آثار طولانیمدت تداوم ناکارآمدی تشکیلاتتان آگاهی کافی دارید؟
اگر مردمی که باید از شما خدمتی را دریافت کنند، همواره از دریافت خدمات مورد نیازشان ناامید باشند، به کجا باید مراجعه کنند؟ کارهای خودشان را چطور انجام دهند و حتی اگر بنا باشد که همه دستگاهها با همین شیوه بر ناامیدی آنان بیافزایند آنا به کجا میتوانند پناه ببرند؟
آنان پناهی غیر از دستگاهها و نهادهای حاکمیتی ندارند. اگر از اینها نامید باشند، برای بهبود معیشت و برای یافتن شغل و سرپناه و درمان و بهداشت و آموزش و خیلی چیزهای دیگر چه راهی پیش پای آنان باقی میماند؟ در چنین شرایطی اگر فریادی از سر استیصال و زمینگیری برکشند، چه پاسخی برای آنان خواهید داشت؟
توصیه من به مخاطبانم در بحثهای نمایشگاه مطبوعات که پیشتر به آن اشاره کردم بیقراری بود. هنگامی که مدیر ارشد یک مؤسسه از ناکارآیی مؤسسه خود رنج ببرد، و اراده کافی برای غلبه بر شرایط نامناسب نهاد تحت مدیریت خود را داشته باشد، به طور طبیعی باید حالت بیقراری به او دست بدهد و آرامش خود را در غلبه بر شرایط نامناسب و دستیابی به هدفهای ارزشمند و گسترش دامنه خدمترسانی به مردم بداند. چنین بیقراری همواره مانع جدی در برابر ناآرامی مردمی خواهد بود که انتظار دریافت خدمات و برنامهریزی برای بهبود معیشت، بهداشت، آموزش و سلامت و در درجه فوریتری اشتغال برای خودشان دارند.
اگر شما بیقرار باشید آنان آرامش خواهند داشت و بر عکس اگر آرامش ناشی از بیتوجهی به هدفهای نظام و دولت بر شما غلبه کند، آنان ناآرام خوهند بود. ناآرامی مردم تنها برای شما اضطراب و بیاعتمادی ایجاد نمیکند بلکه ممکن است آینده نسلهای جوان کشور را هم به مخاطره بیاندازد. بنا براین لطفا بیقرار باشید.