خبرگزاری کار ایران

ضلع سوم مثلث ظریف- سلیمانی چه کسی است؟

ضلع سوم مثلث ظریف- سلیمانی چه کسی است؟
کد خبر : ۵۷۴۶۶۶

معاون اول رییس جمهور در هفته گذشته و در دیدار با اعضای فراکسیون اشتغال مجلس گفت: کشور از ناکارآمدی مدیریت اقتصادی رنج می‌برد.

مسعود یوسفی، روزنامه نگار در روزنامه تجارت نوشت: اذعان نفر دوم اجرایی کشور که از قضا از مدیران باسابقه و با تجربه اقتصادی و اجرایی کشور است به ضعف و ناکارآمدی مدیریت اقتصادی، از حقیقت تلخی خبر می‌دهد که دیریست بر ارکان و اجزاء دستگاه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی و صنعتی کشور سایه انداخته و تبعات ناگوار اقتصادی و اجتماعی آن همچون بیکاری، گرانی، فقر، طلاق، فروپاشی خانواده‌ها، اعتیاد و بسیاری آسیب‌های روحی و روانی دامن‌گیر اجتماع شده است.

طی سال‌های اخیر صاحب‌نظران واقتصاددانان پیشنهادها و راهکارهای بسیاری به منظور رفع بحران اقتصادی ارائه داده‌اند اما در مجموع هیچ آبی از این راهکارها و پیشنهادها گرم نشده و گره‌های اقتصادی کم و بیش فروبسته مانده‌اند.

در این میان اما کمتر کسی به این صرافت افتاده است که برای داشتن یک اقتصاد خوب و پربار باید مدیران اقتصادی خوب و کارآمد داشت و تا کارگردانان و مجریان محکم و قوی پای کار نیایند کار اقتصاد مملکت هم راست نخواهد آمد و بهبود پیدا نخواهد کرد؛ هرچند بهترین برنامه‌ها و راهکارها و پیشنهادها هم در دسترس متولیان و دست اندکاران امر اقتصاد و معیشت مردم وجود داشته باشد.

اذعان معاون اول رییس جمهوری به ضعف و ناکارآمدی مدیریت اقتصادی در کشور را باید از معدود دفعاتی دانست که یک مقام ارشد اجرایی و دولتی به آن اشاره کرده است.

حالا این اقرار و اعتراف را چه در زمره خودانتقادی‌های اخیر بهارستان نشینان همچون مسعود پزشکیان و محمود صادقی و مصطفی کواکبیان و دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی بدانیم که فریادشان از بابت بی‌عدالتی‌ها و مشکلات موجود جامعه بلند شده بود و حالا به دولت هم تسری پیدا کرده است و چه ناشی از واقعیت‌های بغرنج اقتصادی و اجتماعی بدانیم که اسحاق جهانگیری را مجبور به بیان آن کرده است و چه به هر دلیل دیگر، در هر حال یک امر مسلم و بدیهی است که برای اجرای یک هدف و برنامه خوب به یک مجری توانمند و کارآمد نیاز هست.

از این رو همان طور که سردار سرلشگر حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک ژنرال ورزیده و مقتدر نظامی توانسته است صفحه جدیدی در مناسبات دفاعی و نظامی کشور و منطقه بگشاید و دوست و دشمن را به تحسین و تمجید خود وادارد تا آنجا که باراک اوباما رییس جمهور پیشین آمریکا در دیدار با حیدر العبادی نخست وزیر عراق در سال 2014 گفته بود: « او دشمن من است ولی من برای او احترام قائل هستم» و همانطور که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه فرهیخته و توانمند کشورمان پس از یک دوره طولانی تحمل تحریم‌های سنگین و ظالمانه قدرت‌های غربی و علی‌رغم همه سنگ اندازی‌ها و هجمه‌های شمنان خارجی و بدخواهان داخلی با قبول یک مسئولیت سنگین و طاقت فرسا و در پیش گرفتن یک دیپلماسی هوشمندانه و مهندسی شده نه تنها موجبات تنش زدایی میان ایران و غربی‌ها را فراهم آورد، که انزوای آمریکا و رژیم صهیونیستی را نیز باعث شد و اقدامات او تا آنجا تاثیرگذار بود که دشمن قسم خورده‌ای همچون هنری کسینجر استراتژیست قهار و کهنه کار آمریکایی را ناچار به تحسین کرد؛ آنجا که او در صفحه نخست کتابی که به وزیر امور خارجه کشورمان هدیه کرد نوشت: «تقدیم به دشمن قابل احترامم؛ محمدجواد ظریف».

بر اساس این، اگر سرلشگر قاسم سلیمانی و محمد جواد ظریف وزیر را دو راس مثلث توسعه کشورمان محسوب کنیم، راس سوم آن به طور حتم بایستی یک مدیراقتصادی کاربلد، دوراندیش، اصلح و شایسته باشد.

پس در شرایط فعلی به نظر می‌رسد اولی‌ترین و منطقی‌ترین اقدامی که مسئولان بایستی در پی آن باشند کادرسازی و شناسایی و انتخاب افراد با استعداد و تربیت آنها برای در دست گرفتن مناسب اقتصادی در آینده‌ای نزدیک و زمینه سازی برای تامین امنیت اقتصادی کشور است.

نقل است که ماهاتیر محمد معمار مالزی نوین و نخست وزیر پیشین این کشور وقتی به نخست وزیری رسید، یک اقتصاددان عملگرا را به عنوان وزیر اقتصاد برگزید و به او گفت: « من از اقتصاد هیچ نمی‌دانم، فقط یک چیز می‌دانم. توسعه اقتصادی نیاز به آرامش و امنیت دارد. من این دو را فراهم می‌کنم و تو کشور را توسعه ببخش».

همین تدبیر باعث شد تا مالزی از یک کشور تک محصولی به یک کشور توسعه یافته در جنوب شرق آسیا تبدیل شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز