راز شکستناپذیری تیم ملی از زبان علیرضا جهانبخش
«دلایل بسیاری دارد. یکی از آنها حس تیم بودن است که بین بازیکنان شکل گرفته و همه از جان مایه میگذارند که ابتدا کلینشیت کنیم و سپس شکست نخوریم. دلیل دیگر انسجامی است که در تیم ملی به وجود آمده. همانطور که دیدید، با دو تیم مختلف مقابل پاناما و ونزوئلا بازی کردیم و هر دو حریف را شکست دادیم. در تیم ملی فلسفهای جا افتاده که با تغییر مهرهها آنچنان تغییر نمیکند. این فقط نامها هستند که در پستهای مختلف جابهجا میشوند وگرنه شکل و استراتژی تیم ملی همانی است که کادر فنی در نظر دارد.»
روزنامه ایران نوشت: «ورزشگاه گوفرت، آغاز جاده خوشبختی جهانبخش در هلند بود؛ بازیکنی که پس از درخشش در تیم جوانان و البته داماش گیلان، به انایسی نایمخن رفت و به بازیکنی کلیدی برای این باشگاه هلندی بدل شد. جهانبخش بارها در ورزشگاه گوفرت گل زد و پاس گل داد تا هواداران انایسی مجبور شوند برای حمایت از او پرچم ایران به دست بگیرند و راهی ورزشگاه شوند. حدود ۳، ۴ سال بعد، جهانبخش با پیراهن تیم ملی ایران به ورزشگاه گوفرت رفت و باز هم گل زد. این بار مقابل ونزوئلا در دیداری تدارکاتی. گوفرت برای جهانبخش خوشیمن بود. این گل و پیشنهاد ناپولی به او که در رسانههای ایتالیایی منتشر شده، بهانهای است برای صحبت با جهانبخش؛ با او که حالا یکی از بازیکنان مؤثر و کلیدی تیم ملی است.
برای بازی با ونزوئلا به یک شهر خاطرهانگیز رفتی. نایمخن و ورزشگاهی به نام گوفرت. آنجا برای تو خاطرههای خوبی رقم خورد. برای انایسی هم گل میزدی و هم پاس گل میدادی. چه حسی داشتی وقتی با پیراهن تیم ملی در این ورزشگاه بازی کردی؟
بعد از مدتی به ورزشگاه گوفرت برگشتم. آن هم با تیم ملی که اتفاق ویژهای برایم بود. در این ورزشگاه همیشه خاطرههای خوب داشتم. هم بازیهایی که انجام میدادم و هم حمایت هواداران که برای من سنگ تمام میگذاشتند. هر وقت با پیراهن آلکمار هم به این ورزشگاه آمدم، هواداران انایسی مرا تشویق کردند. برای بازگشت به این ورزشگاه حس خوبی داشتم و خیلی امیدوار بودم که مثمرثمر باشم. خدا را شکر این اتفاق هم افتاد و این حس خوب به گلزنی ختم شد.
البته به تعداد گلهایت در این ورزشگاه یکی دیگر هم اضافه کردی.
ورزشگاه گوفرت برای من خوشیمن بود. هم زمانی که در انایسی بازی میکردم و هم حالا که در ترکیب آلکمار حضور دارم. البته از نظر تیمی هم فوقالعاده کار کردیم و یک بازی کم نقص انجام دادیم.
اما تماشاگری در ورزشگاه نبود که بازی زیبای تو و تیم ملی را از نزدیک ببیند.
تماشاگران زیبایی فوتبال هستند و اگر بازی پشت درهای بسته برگزار نمیشد، قطعاً مردم به تماشای این بازی میآمدند و فوتبال ما هم بیشتر به چشم میآمد. به خصوص که ایرانیها نشان دادهاند در همه جای جهان از تیم ملی حمایت میکنند.
اگر بازی با حضور تماشاگر برگزار میشد، هواداران به خاطر تو به ورزشگاه گوفرت میآمدند یا تیم ملی؟
قطعاً به خاطر تیم ملی میآمدند. در هلند، آلمان و بلژیک ایرانیهایی بودند که علاقه داشتند این بازی را از نزدیک ببینند. آنها پیگیر بودند که بازی کجا و چه ساعتی برگزار میشود. به نظرم اگر بازی با حضور تماشاگر برگزار میشد، صندلیهای بسیاری از ورزشگاه اشغال میشد.
اگر بازی با عراق را که چند ماه قبل برگزار شد و البته جنبه رسمی هم نداشت کنار بگذاریم، تیم ملی حدود دو سال و ۸ ماه است که شکست نخورده. دلیلش چیست و چه مسألهای پشت این شکستناپذیری وجود دارد؟
دلایل بسیاری دارد. یکی از آنها حس تیم بودن است که بین بازیکنان شکل گرفته و همه از جان مایه میگذارند که ابتدا کلینشیت کنیم و سپس شکست نخوریم. دلیل دیگر انسجامی است که در تیم ملی به وجود آمده. همانطور که دیدید، با دو تیم مختلف مقابل پاناما و ونزوئلا بازی کردیم و هر دو حریف را شکست دادیم. در تیم ملی فلسفهای جا افتاده که با تغییر مهرهها آنچنان تغییر نمیکند. این فقط نامها هستند که در پستهای مختلف جابهجا میشوند وگرنه شکل و استراتژی تیم ملی همانی است که کادر فنی در نظر دارد. اینها دلایلی است که باعث شده موفقیتهای پی در پی به دست بیاوریم و خیلی کم شکست بخوریم. الان در آسیا ۴-۳ سال است که نباختهایم و در بازی مقابل تیمهای دیگر هم همانطور که گفتید، ۲ سال و خردهای.
در اردوی تیم ملی و قبل از بازی با پاناما ویدئویی منتشر شد که بازیکنان تیم ملی را کنار کیروش نشان میداد. همه دور سرمربی تیم ملی حلقه زده بودند و به حرفهای او گوش میدادند. کیروش میگفت باید برای برد تمام انرژیتان را بگذارید و قصد داشت از نظر روحی روی شما تأثیر بگذارد. صحبتهای او مؤثر بود؟
قبل از هر بازی چنین جلسه کوتاهی را برگزار میکنیم. شاید این برای اولین بار بود که ویدئو در اختیار رسانهها قرار گرفت. کیروش همیشه از دلایل برگزاری بازی، هدفمان و این که چطور بازی کنیم، صحبتهایی را برای بازیکنان انجام میدهد. او با صحبتهای خود حس خوبی به ما بازیکنان میدهد. وقتی اسم ایران را میآورد، ما به زمین میرویم، حداکثر انرژیمان را میگذاریم تا بازی را ببریم.
چند ماه دیگر دومین حضور در جام جهانی را تجربه خواهید کرد. فکر میکنی این حضور دوباره تکرار شود؟
فعلاً تلاش میکنم در فهرست نهایی باشم و بتوانم در جام جهانی بازی کنم. اگر این اتفاق رخ بدهد، قطعاً تلاش میکنم بازیکن موثری برای تیم ملی ایران باشم. به همین دلیل الان نمیتوانم بگویم چند جام جهانی دیگر را میتوانم تجربه کنم.
یعنی هنوز مطمئن نیستی که در فهرست نهایی کیروش باشی و به جام جهانی بروی؟
کسی نمیتواند مطمئن باشد که در فهرست نهایی هست یا نه. نمیخواهم بدبین باشم، فقط واقعبینانه صحبت میکنم. شرایطی چون مصدومیت و محرومیت برای هر بازیکنی پیش میآید و همین مسأله نمیتواند حضور یک بازیکن را قطعی کند. اگر در فهرست نهایی باشم، سعی میکنم از تجربه جام جهانی قبل استفاده کنم و بازیکن مؤثری برای تیم ملی باشم.
در اردوی تیم ملی که بودی، رسانههای معتبر ایتالیا از علاقه ناپولی به جذب تو خبر دادند. این پیشنهاد رسمی است؟
من در اردوی تیم ملی بودم و هنوز به باشگاه نرفتهام تا ببینم پیشنهاد رسمی بوده یا نه. پس حالا نمیتوانم حرف خاصی درباره حضور در ناپولی بزنم. هر وقت این پیشنهاد رسمی شد، دربارهاش صحبت میکنم.
در صورت رسمی بودن پیشنهاد از آلکمار جدا میشوی تا به ناپولی بروی؟
من شرایط فوقالعادهای در آلکمار دارم. اینجا راحت هستم و روزهای خوبی را سپری میکنم. هر وقت پیشنهاد رسمی شد، میتوانم بگویم جدا میشوم یا نه اما بعید است در زمستان این اتفاق بیفتد و آلکمار را ترک کنم.
در اردوی تیم ملی که بودید زلزله دردناک کرمانشاه رخ داد. در این مورد صحبت میکنی؟
واقعاً متأثر شدیم. باید آنجا باشیم تا بدانیم مردم چه شرایط سختی را تجربه میکنند. ما هم برای همدردی با زلزلهزدهها، بازوبند مشکی بستیم اما فقط این و حضور در فضای مجازی کافی نیست. باید کمک کنیم. حضوری یا غیر حضوریاش فرقی ندارد. دست به دست هم بدهیم تا مردم به شرایط عادی زندگی برگردند و کرمانشاه مثل سابق شود.