سایهروشن کهنسالی
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که پدر، مادر، پدربزرگ یا مادربزرگ خود را به سرای سالمندان فرستاده باشید یا حداقل کسی در نزدیکی شما با این شرایط حضور داشته باشد. بیشک در زمانهایی که با خودتان تنها هستید به این فکر میکنید که این کار درست است یا خیر یا شاید همذاتپنداری کنید و خودتان را در زمان سالمندی تصور کنید که فرزندتان شما را به یکی از این مراکز سپردهاند و خودشان هم مشغول کار و زندگی شخصی شدهاند. در این شرایط ترس و دلشکستگی اولین حسی است که به سراغ انسان میآید.
درد سالمندی در کنار حس کنار گذاشته شدن حتی در خیال و تصور هم دردناک است، وای به روزی که این اتفاق برای کسی رخ دهد. عدهای اما معتقدند با تغییر سبک و روند زندگی امروز سپردن سالمندان به مراکز نگهداری نهتنها کار تقبیحشدهای نیست بلکه این امکان را به سالمند میدهد تا در فضایی آرام و بدون استرس در کنار همسالان خود زندگی کند و در کنار همه این موارد از چکاپهای هفتگی و مراقبت پرستاران هم برخوردار میشود و احساس گناه هم در این موارد کاملا بیمعنی است چراکه فرزندان به جای وقتی که از والدین خود دریغ میکنند، مبلغ قابل توجهی پول را هر ماه به حساب موسسات میریزند تا پدر یا مادرشان در آرامش و رفاه زندگی کنند.
در این مورد هر کسی دیدگاه شخصی خود را دارد و قصد ما هم قضاوت در مورد درستی یا نادرستی این عمل نیست، اما کهنسالی در سایه و روشن، بخشی از زندگیاست.
با توجه به خبری که چند روز پیش منتشر شد، مبنی بر فاصله زیادی که خانههای سالمند در ایران با استانداردهای جهانی دارند؛ به همین بهانه استانداردهای خانههای سالمندان در برخی کشورهای جهان را بررسی کردیم و با تعدادی از این موسسات در تهران صحبت کردیم تا ببینیم آیا واقعا استانداردهای این موسسات با سایر کشورهای جهان تفاوت دارد؟
استانداردهای خانه سالمندان چیست
در هر اتاق باید حداکثر چهار تخت وجود داشته باشد و یک پنجره به حیاط یا بیرون از محوطه باز شود و ترجیحا تخت نسبت به پنجره دید داشته و البته باید یک صندلی شخصی برای هر نفر در کنار تخت وجود داشته باشد. فضای کافی برای حرکت دادن ویلچیر در اتاق وجود داشته باشد و هر اتاق به صورت مجزا باید دستشویی و حمام با امکان حرکت ویلچیر داشته باشد و در نظر داشته باشید در هیچکدام از اتاقها نباید به اتاق دیگری باز شود. کنار تخت هر سالمند باید حتما یک زنگ وجود داشته باشد تا در شرایط اضطراری اعلام خطر کند و بتواند با پرستاری در ارتباط باشد. آب خوردن و نور کافی برای هر تخت در نظر گرفته شود تا سالمند هنگام مطالعه در شب بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران به مطالعه بپردازد. اگر داشتن محیطی خصوصی برای سالمند امکانپذیر نبود، باید هر تخت با پارچههایی از هم جدا شوند تا فرد بتواند برای زمانهای نیازش فضای خصوصی خودش را داشته باشد و مهمترین فاکتور برای سالمند، وجود همزبان و فردی همسن به عنوان هماتاقی برای گذران روز نیاز است.
سالنهای عمومی هم باید از نور کافی برخوردار باشند و پریزهای برق یا وسایل خطرناک باید با رنگهای تند و جلبنظرکننده مشخص شوند. در سراسر سالنها باید میلههایی به دیوار نصب شده باشد تا سالمندان دستشان را به میله بگیرند و کمکی باشد برای افرادی که از ویلچیر استفاده نمیکنند اما توان راه رفتن درست را هم ندارند. مدیران موسسات باید مکانهایی را برای دیدار سالمندان یا خانوادههایشان در نظر گرفته باشند تا باعث آزار و اذیت هماتاقیهای سالمند نباشند و همچنین سالنی برای ورزش و انجام حرکات تمرینی مختص سالمندان در موسسه فراهم کنند. در کنار تمام این موضوعات باید به تهویه هوا و سالم بودن هوای که سالمند تنفس میکند هم توجه کرد و بهتر است خانههای سالمندان از مراکز شهر دور باشد و دمای هوا به صورت مرتب کنترل شود. دقت در صندلیها که شکسته نباشد یا امنیت در برابر زلزله و خطرهای احتمالی و مراقبتهای پزشکی و رژیم غذایی متناسب با سن و بیماریهای افراد و موضوعات بسیار دیگری که در اینجا نمیگنجد فقط بخشی از استانداردهای مراقبت از سالمند است که شاید حتی به ذهن خیلیها خطور نکند.
18 استاد دانشگاه در یک خانه سالمندان
برای نمونه دو خانه سالمندان در شمال و جنوب شهر تهران را انتخاب کردیم و تماس گرفتیم تا ببینیم چه میزان از این استانداردها در موسسات نگهداری از سالمندان رعایت میشود. با این فرض تماس گرفته شد که پدری پیر دارم و هیچ شرایط خاصی هم از جمله بیماری و آلزایمر و سایر موارد ندارد.
با تماس تلفنیای که با یکی از خانههای سالمندان در یکی از شمالیترین مناطق تهران داشتیم، متوجه شدیم این مرکز با هزار و 550 متر بنا بزرگترین مرکز نگهداری از سالمندان در تهران است. طبق گفتههای مسوول این مرکز، این بنا سه طبقه است و هم اتاقهای خصوصی و هم اتاقهای عمومی دارد و به تازگی بخش VIP هم در آن راهاندازی شده است. روزانه مددکاران، فیزیوتراپها و پزشکان بیماران را ویزیت میکنند و سهشیفت پرستاران از سالمندان نگهداری میکنند. هفتهای چند بار برنامه موزیک دارند و یک گروه ارکستر برای اعضا برنامه اجرا میکند. اینجا 18 نفر از اساتید بازنشسته دانشگاه ساکن هستند، برخی در اتاقهای خصوصی و برخی دیگر در اتاقهای عمومی ساکن هستند. هر اتاق خصوصی به صورت مجزا حمام و دستشویی دارد و اعضا برای دیدن تلویزیون به صورت محدود و گروههای کوچک در هر سالن که مختص به چند گروه از اتاقهای خصوصی است، در سالن جمع میشوند. با اینکه اینجا یکی از بزرگترین مراکز نگهداری از سالمندان است اما اتاقی که بتوانند در آن ورزش کنند، وجود ندارد و سالمندان نهایتا میتوانند در حیاط یا تراس هر اتاق اندکی پیادهروی کنند و طبق گفتههای خانم مدیر، اینجا آمریکا یا اروپا نیست که اتاق ورزش داشته باشیم ولی هوا که خوب باشد، با توجه به دل و دماغشان گلکاری میکنند و بعضی چند گلدان گل برای خودشان دارند. وضعیت اتاقهای عمومی اما متفاوت است. در هر اتاق چهار تا پنج نفر ساکن هستند و از دستشویی و حمام مجزا هم خبری نیست و مجبور هستند از اتاق خارج شوند. در این اتاقها فضای شخصی برای سالمند وجود ندارد و به عبارتی ضربالمثل هر چقدر پول بدهی آش میخوری، اینجا صدق میکند.
وی در مورد چکاپهای پزشکی هم گفت: «به محض ورود یکسری آزمایشهای کلی گرفته میشود و طبق آن آزمایشها پزشک از شرایط بیمار مطلع میشود. رژیم غذایی هم هر سه ماه توسط متخصص تغذیه تجویز میشود.» در آخر اگر سالمند شما بدون هیچ دردسری بخواهد یکی از اعضای اتاقهای عمومی و نه خصوصی این موسسه باشد، باید برای شروع مبلغ ناقابل سه میلیون تومان ماهانه به حساب موسسه واریز شود.
جنوب تهران تخت خالی ندارد
در فضایی کاملا متفاوت از خانههای سالمندان شمال تهران، مکانی هم در پایینترین نقطه تهران وجود دارد. در اینجا خبری از اتاق خصوصی و سالن ورزش و امثالهم نیست، هر پنج نفر در یک اتاق زندگی میکنند و هر از گاهی به عنوان برنامه تفریحی به یکی از مکانهای تفریحی اطراف مثل پارک میروند اما به گفته مدیریت به صورت دائمی از بهیار، فیزیوتراپ و پرستار بهرهمند میشوند و پزشک هم پنج روز در هفته در موسسه حضور دارد. در اینجا هر بیماری پذیرش نمیشود و رژیم غذایی هم زیر نظر متخصص تغذیه به صورت یکسان تجویز میشود. تمام غذاهایی که طبخ میشوند، کمنمک و کمروغن هستند تا تمام افراد بتوانند از آنها استفاده کنند مگر بیماران قندی که رژیم مخصوص خودشان را دارند. در این خانه سالمندان زرق و برق موسسات لاکچری بالای شهر را نمیبینید و هزینه هم به صورت قابل توجهی پایین است. مدیر موسسه میگوید: «اگر سالمند شما نیازی به ایزیلایف نداشته باشد، هر ماه باید یک میلیون و 200 هزار تومان به حساب موسسه واریز کنید.»با توجه به موضوعاتی که خواندیم و این دلیل که ایران جزو کشورهایی با جمعیت بالای بزرگسال است و به زودی این جمعیت به سمت سالمندی میرود و با توجه به سبک جدید زندگیها، شاید سالمندان مثل قبل از حمایت کامل فرزندان بهرهمند نباشند و اداره کردن زندگی به صورت مستقل کار آسانی نباشد، رعایت موضوعات مطرحشده جهت سلامت روحی و جسمی سالمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. باید به قشر سالمند بیشتر توجه شود و رفاه و آسایش این افراد را بیش از پیش فراهم کرد چراکه این عده روزگاری نهچندان دور جزیی از جمعیت فعال کشور بودهاند. چیزی که توجه را جلب میکند، این است که اکثر موسسات نگهداری از سالمندان که با قیمتی پایینتر در مناطق جنوبی تهران یا مراکز هستند، با کمبود تخت مواجه هستند و به محض برقراری تماس با این جمله روبهرو شدم که تخت خالی نداریم. این امر یعنی خواهان زیاد است و شاید به زودی این مساله به یکی از موضوعات اساسی در ایران تبدیل شود.
همچنین لازم به ذکر است شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس در جدیدترین اظهار نظر در مورد آمار بالای حرکت مردم ایران به سمت سالمندی به «جهان صنعت» اعلام کرد: تا 30 سال آینده 20 میلیون سالمند خواهیم داشت و همینطور با رشد منفی جمعیت روبهرو خواهیم بود.
منبع: روزنامه جهان صنعت- ریحانه جولایی