کیک کوچک اقتصاد ایران و این همه فشار مالیاتی
نمیدانم وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی و رییس کل سازمان امور مالیاتی خبر کوچک بودن کیک اقتصاد ایران از زبان آقای شریعتمداری وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت را در رسانهها خوانده یا شنیدهاند، اگر نشنیدهاند به عرض این دو بزرگوار میرسانم که وزیر صنعت و معدن چند روز قبل در همایش روز ملی صادرات طی سخنانی از ادبیات جدیدی در توصیف وضعیت اقتصادی کشور یاد کرد و گفت: در سه دهه گذشته کیک اقتصاد ایران کوچک شده است.
کوچک شدن کیک اقتصاد ایران حرف یک آدم معمولی، ناآگاه و مغرض نیست بلکه نظر یکی از باسابقهترین دولتمردان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که چندین سال نیز کسوت وزیر بازرگانی کشور را بر تن داشته و به همین دلایل بهتر از هر کسی نقاط ضعف و قوت اقتصاد، فضای کسبوکار و تولید و تجارت خارجی ما را میشناسد و نیک میداند که رشد کیک اقتصاد ما متناسب با رشد جمعیت کشور که امروز به 80 میلیون نفر رسیده، نبوده است.
وزیر صنعت، معدن و تجارت در آن سخنرانی به صراحت اذعان کرده در سه دهه گذشته ایران نتوانسته محصولات صنعتی تازهای را برای بازارهای صادراتی تولید کند و به همین سبب صادرات ما از محدوده فرش دستباف و پسته و خشکبار و زعفران و نفت و میعانات گازی فراتر نرفته است.
گفتههای وزیر صنعت، معدن و تجارت در خصوص کوچک بودن کیک اقتصاد و درجا زدن صادرات ما در محدوده نفت و محصولات سنتی و کشاورزی باید برای همه کسانی که در این سالها متولی امر اقتصاد، تولید، صنعت و صادرات کشور بودهاند، خبری تکاندهنده باشد و دلایل این همه درجا زدن را برای مردم توضیح دهند و بگویند چه اشتباهاتی در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای اقتصادی ما سبب شده کیک اقتصاد ما کوچک بماند و به مدت سه دهه نتوانیم محصولات صنعتی تازهای تولید و به بازارهای صادراتی صادر کنیم.
آیا بخشی از این عقبماندگی به وجود انبوه قوانین و مقررات دست و پاگیر، بزرگی بیش از حد تشکیلات دیوانسالاری دولتی، عدم سپردن تصدیگریهای اقتصادی به بخش خصوصی واقعی، مقاومت مدیران دولتی در برابر خصوصیسازی، تعدد ایستگاههای تصمیمگیری بر سر راه فعالان اقتصادی و کارآفرینان، وجود انواع و اقسام مشکلات و راهبندانها در فضای کسب و کار کشور، نبود انضباط مالی در دولتها و سیر صعودی رانتخواری و مفاسد اقتصادی در سالهای موردنظر وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت دوازدهم و عوامل مشابه دیگری که شرح همه آنها مثنوی هفتاد من کاغذ شود، نبوده است؟
آیا کوچک شدن یا کوچک ماندن کیک اقتصاد موردنظر وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت به معنای آن نیست که طی این همه سال صنعت و توان صادرات ما متناسب با رشد جمعیت و رشد تقاضا در جامعه رشد نکرده و توانمند نشده است؟
آیا این عدم رشد به معنای آن نیست که بنگاههای اقتصادی ما طی سه دهه گذشته به طور موثر از حمایت دولتها برخوردار نبودهاند و هیچ دولتی در برابر آنها فرش قرمز پهن نکرده است؟
آیا کوچک ماندن کیک اقتصاد کشور به ما نمیگوید فشارها و محدودیتهای موجود در فضای کسبوکار و نبود جاذبههای سرمایهگذاری و البته بر همه این عوامل بازدارنده داخلی، باید به عامل مخرب تحریمهای اقتصادی نیز که افق آن با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا تیره و خطرناکتر شده را اضافه کرد ولی اگر عوامل بازدارنده داخلی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی ما وجود نمیداشت، میتوانستیم با عامل خارجی تحریمها بهتر و از موضع قدرتمندتری مقابله کنیم، به همین سبب باید پرسید آیا این دلایل نیست که انگیزه خلاقیت و ابتکار برای توسعه فعالیتها و خلق و تولید محصولات صنعتی جدید را از صنعتگران و تولیدکنندگان ما سلب کرده و اجازه نداده آنها از دانش و استعداد خود به منظور ایجاد موج نوآوری در صنعت کشور به قدر کافی استفاده کنند.
بدون شک و تردید یکی از اصلیترین عوامل کوچکسازی کیک اقتصاد ما در سه دهه گذشته فشارهای مالیاتی بیش از حد و اندازهای است که بر بنگاههای اقتصادی، کارآفرینان و دیگر کسب وکارهای ما وارد شده است؛ فشارهایی که کمترین تناسبی با حد و اندازه و توانایی کیک اقتصادی مورد نظر وزیر صنعت، معدن و تجارت نداشته است.
سیستم مالیاتی کشور در سه دهه گذشته پابهپای بزرگ و پرهزینه شدن ساختار تشکیلاتی دیوانسالاری دولت، برای تامین هزینههای آن هرچه فشار در قدرت داشته بر بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی و صاحبان کسبوکارهای بزرگ و کوچک وارد ساخته و انواع تضییقات و مشکلات را هم برای آنها ایجاد کرده است. گوش مسوولان سیستم مالیاتی کشور هم به شکوه و شکایتهای فعالان اقتصادی که کمرشان زیر بار مالیات خم شده است، بدهکار نیست.
تازه فشارهای مالیاتی غیر از فشارهایی است که از ناحیه نظام تامین اجتماعی با تحمیل انواع حق بیمهها بر بنگاههای اقتصادی و کارفرمایان وارد میکند و هرچه انگیزه کار و فعالیت است را از آنها سلب کرده است.
در مملکتی که هر روز خبرهای مربوط به مفاسد اقتصادی چند صد هزار میلیارد تومانی در یک گوشه از جغرافیای گسترده تشکیلات دولت برملا میشود و کسانی که با استفاده از رانتها و ابزارهایی که در اختیار دارند، با دستاندازی به اموال عمومی بنیه اقتصادی کشور را تحلیل میبرند، جای تاسف است که نظام مالیاتی با سیاستهای جزیرهای خود و با بیتوجهی کامل به مشکلاتی که بنگاههای اقتصادی ما در آن دست و پا میزنند، این همه سختگیری و شدت عمل را نسبت به این بنگاهها و هرکس که در این مملکت کسب و کاری ایجاد کرده است، روا میدارد.
برای گردانندگان نظام مالیاتی اصلا اهمیتی ندارد که چرخهای صنعت و تولید کشور زیر فشارهای مالیاتی از حرکت بازمیایستد و هر روز صنعتگران و تولیدکنندگان بیشتری که سالهاست با وجود پرداخت مالیات حقه دولت همچنان گرفتار مشکلآفرینیهای نظام مالیاتی هستند و عمر و اعصاب آنها در راهروهای اداره مالیات دود میشود و به هوا میرود، عطای هرچه تولید و کارآفرینی است را به لقایش میبخشند، کرکره فعالیتهای صنعتی و تولیدی را پایین میکشند، جان خود را برمیدارند و از صحنه خارج میشوند.
مسوولان نظام مالیاتی ما که تنها از سیاست ما ماموریم و معذور پیروی میکنند، اصلا کاری به این ندارند که به گفته یکی از آگاهترین دولتمردان اجرایی و اقتصادی کیک اقتصاد کوچک سه دهه است رشد نکرده و کوچک مانده است.
آنها گوششان به این واقعیتهای تلخ بدهکار نیست و هیچ مسوولیتی هم در قبال رکود شدید اقتصادی حاکم بر کشور و نیمهخاموش بودن چراغ کسبوکارها در خود احساس نمیکنند.
بیاغراق میتوان گفت شیوه عمل مسوولان نظام مالیاتی و فشارهایی که به انحای مختلف بر تولیدکنندگان و صاحبان کسبوکارها وارد میکنند، نفس فعالان اقتصادی را به شماره انداخته و چنانچه این وضعیت تداوم پیدا کند، در آینده کیک اقتصاد کشور از آنچه وزیر صنعت، معدن و تجارت توصیف کرده است، کوچکتر و کوچکتر خواهد شد. جلوگیری
از بروز چنین مصیبتی تنها یک راه دارد و آن هم کشیدن ترمز فشارهای نظام مالیاتی و بعد از آن نظام بیمهای از وارد کردن فشار بر بنگاههای اقتصادی و صاحبان کسب و کار است که میتواند تا حدود بسیار زیادی به بهبود فضای کسبوکار در کشور کمک کند.
تحقق بخش مهمی از کشیدن ترمزها برعهده خود آقای وزیر صنعت، معدن و تجارت است که آژیر خطر کوچک شدن کیک اقتصاد کشور را با صراحت و شهامت به صدا درآورده است. این ترمز باید همین امروز کشیده شود که فردا خیلی دیر است.
منبع: جهان صنعت