تعدیل اقتصادی، عامل افزایش فقر
فقر ... فقر... فقر..؛ این واژه بسیار ملموس است، به خصوص وقتی خیابانها و مغازههایی را میبینید که تنها نظارهگر عابرانی هراسانند که بیمهابا هیچ انگارهای از فقر خود ندارند اما به خوبی آن را لمس میکنند.
حالا جهان شبیه جامعه روزگار «آنتونیو» همان شخصیت مستآصل فیلم دزد دوچرخه فدریکا دسیکا فیلمساز برجسته ایتالیایی شده است. فیلمیکه ایتالیای پس از جنگ را نشان میدهد که جامعه دچار بحران بیکاری وفقر مطلق شده است و تنها برای زنده ماندن تلاش میکنند. ایران نیز با وجود آنکه بیش از 28 سال از جنگ را سپری کرده است همچنان با فقر دسته و پنج نرم میکند.
حالا اقتصاددانان نهادگرا بر مشارکت مردم و حضور چشمگیر دولت برای از بین بردن این مسئله تاکید دارند و بر این عقیدهاند که سیاست تعدیل اقتصادی همان موضوعی است که موجب دامن زدن به فقر و گسترش ناآگاهی مردم درباره فقر میشود.
در این زمینه علی دینی ترکمانی، اقتصاددان در نشست دین واقتصاد به این موضوع اشاره کرده و گفته است: چالشهایی درباره فقر وجود دارد که به طور اصولی بیان میکند که فقرچیست و فقر دارای تعاریف متفاوتی است. به طور مثال اگر ما فقر را فقط در تهیه غذا آن هم رفع گرسنگی در نظر بگیریم فقر به شدت با این تعریف میانگین آن پایین میآید اما اگر ترکیب آن را متنوع کنیم، نرخ فقر به شدت با افزایش مواجه میشود.
بنابراین درصد فقر حداقلگرا و یا حداکثرگرا با تعاریف آن سنجیده میشود.
به گفته این پژوهشگر اقتصادی، نکته بعدی در مطالعات به دست آمده این است که باید ببینیم که چقدر فقر در جامعه قابل تعمیم است و در این باره موضوع خطوط فقر در نقاط مختلف جغرافیایی بررسی میشود. یعنی یک خط فقری که ما بر اساس شرایط تهران محاسبه کنیم، یک جور قابل تعمیم است و اگر برای میانگین همه کشور در نظر بگیریم نوع دیگری از تعمیم فقر را مشاهده میکنیم. یعنی امکان بالاتر وجود دارد. به طور کلی میتوانیم در روستاها یک خط فقر را بررسی کنیم و براین نقاط شهری و کلان شهرها نیز خطوط دیگیری درنظر بگیریم.
اما موضوعی که وجود دارد این است که عملیاتی کردن آن بسیار سخت است و براساس سیاستگذاریهای دولتها باید این موضوع نهایی شود.
به عبارتی موضوع فقر نباید فقط مختص به نرخ برخی شاخصها شود بلکه باید مسائل جزییتر را نیز محاسبه کرد.
دینی ترکمانی به پدیده فقر پرداخته و در این باره گفته است: برخی فقر یک پدیده عینی و بعضی دیگر فقر را ذهنی در نظر میگیرند و البته رویکرد متعارف اقتصادی درباره فقر پدیده ذهنی است؛ اما در اندیشه پست مدرن بر عینی بودن آن تاکید دارد.
وقتی پدید فقر چند بعدی شود آنگاه میتوان مسائل را بر اساس سیاستگذاریهای جامعه و به دور از فردگرایی محاسبه کرد.
به گفت وی در رویکرد پولی مطلوبیتگرایی در اقتصاد اینگونه تعریف میشود که درآمدهای خودشان را چگونه هزینه کنند و اگر پول پرداخت میشود مطلوبیت بیشتری مییابد و این امر باعث افزایش درجه آزادی افراد میشود و آنها بر اساس نیازشان هزینه میکنند. کنار گذاشتن یارانههای غیرقیمتی و مطرح شده است در سال 68 تاکنون این رویکرد در کشور در حال اجراست. به عبارتی در این رویکرد بیان میشود، لازم نیست قیمتها کنترل شود، بگذارید رها و یارانه نقدی پرداخت شود.
این فضایی که در اقتصاد ایران به خوبی به صورت تک بعدی به اقتصاد نگاه میشود و مبتی بر رویکرد پولی به فقر است.
به عبارتی بهتر در سیاست رویکرد پولی که بر اساس سیاستگذاری تعدیل اقتصادی پایه گذاری شده است، آزادسازی بازار کالا و خدمات، آزادسازی بازارارز است. یعنیبنگاهها با افزایش حاشیه سود مواجه و به تبع آن با رشد انباشت سرمایه روبه رو میشوند و در نتیجه سطح تقاضا روند رو به رشدی به خود میگیرد و دیگر کیک اقتصاد گسترش و بزرگ میشود. به عبارتی دیگر ارتقا بهرهوری از نگاه فردگرایی و بدون موقعیتسازی. و دیگر دولتها نیاز به بازتویع ندارند.
فقر یک پدیده چند بعدی است و در رویکرد محرومیت اجتماعی بیشتر توسط جامعه شناسان مطرح میشود وتاکید این است پیوندهای اجتماعی افراد بیشتر شود. آسیبپذیرترین افراد جامعه در حاشیههای شهر زندگی میکنند و عمدتا از کسانی هستند توانایی ادغام در جامعه را به دلایل متفاوت گفته شده ندارند. این اقتصاددان معتقد است: طرفدارهای رویکرد مشارکتی بر این باورند که خود مردم بازیگران مهمیهستند و خودشان باید ایفای نقش کنند و با آگاه سازی آنها به جنگ فقر رفت.
گفته این اقتصاددان به خوبی این موضوع را مشخص میکند که در اقتصادی امروزه ساختار قدرت اقتصادی همچنان یکه تازی کرده و به فقر همچنان تک بعدی نگاه میکند.
منبع: روزنامه تجارت- ایلیا پیرولی