خبرگزاری کار ایران

اتحاد غیرمولدها و رسانه‌های رانتی علیه منافع مردم

اتحاد غیرمولدها و رسانه‌های رانتی علیه منافع مردم
کد خبر : ۵۵۱۸۱۴

از نظر آن چیزی که اقتصاد رفتاری روی آن پافشاری می‌کند، یعنی نقش سازه‌های ذهنی در فرآیندهای ذهنی و تخصیص منابع، ما اکنون با اتحاد شومی در بین غیرمولدها علیه منافع مردم و تولیدکنندگان روبرو هستیم و متاسفانه این اتحاد شوم هم اکنون با استفاده از اهرم آگهی دادن یا ندادن، بیشترین سرمایه‌گذاری را روی رسانه‌ها انجام می‌دهد تا سازه‌های ذهنی مردم و مسئولین را دستکاری کند.

فرشاد مومنی در حاشیه بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات در گفتگو با جهان اقتصاد با اشاره به نقش خطیر رسانه‌ها اظهار کرد: به نظر من رسانه‌های مستقل و شرافتمند در شرایط کنونی از این جنبه مسئولیت تاریخی و سرنوشت سازی را برعهده دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه یک رکن بسیار مهم دیگر از منشاهای اصلی گرفتاری‌های کنونی ایران فروپاشی نسبی طبقه متوسط درآمدی در دو‌ره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و گسترش و تعمیق بی سابقه فقر و نابرابری در اقتصاد سیاسی ایران است، تصریح کرد: متاسفانه گروه‌های منفعت‌جو و رانت‌جو و ضد توسعه‌ای در پیوندی که با برخی از رسانه‌ها برقرار کرده‌اند، تلاش سازمان یافته‌ای در زمینه حساسیت‌زدایی نسبت به این بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌ها و فقر گسترش یافته صورت می‌دهند که امیدوارم رسانه‌های ما با هوشمندی اقتضاهای زمانه را درک کنند و مسئولیت خطیر اجتماعی انسانی و اجتماعی  و ملی خودشان را که از ناحیه ارزش‌های دینی هم مورد تاکید قرار گرفته است، آشکار و برملا کنند؛ چرا که راه نجات ایران جز از مسیر توسعه عادلانه و از بین بردن نابرابری‌های ناهنجار ساز در توزیع قدرت و ثروت و منزلت محقق نیست.

وی با اشاره به انتشار کتاب جدید خود گفت: هفته آینده کتابی با عنوان «عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز» به قلم بنده منتشر می‌شود که با همین هدف نوشته شده است و من در آنجا نشان داده‌ام که چگونه بی‌مسئولیتی‌ها و بی‌دقتی‌ها و سهل‌انگاری‌هایی که در در دوره حسن روحانی نسبت به این موضوع مشاهده می‌شود، روی دیگر سکه احمدی‌نژاد است که او هم از طریق بد دفاع کردن از عدالت، کشور را به ورطه بحران‌های بسیاری کشاند.

مومنی در ادامه با تاکید بر ضرورت بررسی ابعاد گوناگون مشکلات اقتصادی ایران گفت: این سخن که اقتصاد ایران به طرز غیر متعارفی دچار از کارکرد افتادگی شده، سخن قابل تاملی است و واقعا نیازمند پیگیری بحث‌های جدی درباره طول و عرض این مسئله به طور مبسوط هستیم.

وی افزود: برای نشان دادن اهمیت این موضوع به داده‌های سرشماری سال ۱۳۸۵ و مقایسه آن با داده‌های سرشماری سال ۱۳۹۰ اشاره می‌کنم. دلیل تاکید من بر داده‌های سرشماری این است که در آن سال‌ها متاسفانه ابعاد بی سابقه ای از دستکاری آمار و اطلاعات مشاهده می‌شد و چون غالبا داده‌‍‌های سرشماری داده‌های قابل اعتماد تری هستند، من به آنها استناد می‌کنم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در تشریح نتایج سرشماری این سال‌ها گفت: در داده‌های پردازش شده و تطبیقی این دو سرشماری یکی از یافته‌ها این است که با وجود اینکه در آن دوره شش ساله یعنی از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران تزریق شده است اما خالص فرصت‌های شغلی ایحاد شده در این دوره در بخش صنعت منفی ۴۱۵ هزار نفر بوده است؛ مفهوم خالص فرصت‌های شغلی یعنی جمع جبری شغل‌های ایجاد شده و شغل‌های نابود شده.

وی افزود: این موضوع یکی از تکان دهنده ترین پدیده‌های تجربه شده صنعت زدایی در تاریخ اقتصادی ایران به حساب می‌آید که متاسفانه به اندازه اهمیت آن مورد توجه قرار نگرفته است.

مومنی با اشاره به اهمیت اقتصاد رفتاری در ریشه‌یابی گرفتاری‌های اقتصادی کشور و یافتن راه‌هایی برای برون رفت از آنها توضیح داد: بدون تردید اقتصاد رفتاری به اعتبار نگرش بین رشته‌ای حاکم بر آن و به اعتبار برجسته کردن نقش و اهمیت ملاحظات روان شناختی در عملکرد اقتصادی می‌تواند دستاوردهای بسیار قابل اعتنایی در بر داشته باشد. اما حلقه تکمیلی چنین نگرشی، اضافه کردن رویکردهایی است که از زاویه اقتصاد سیاسی هم ایده‌های اقتصادی ما را زیر ذره بین قرار می‌دهند.

وی خاطرنشان کرد: از منظر استفاده از رویکرد اقتصاد سیاسی برای فهم پیچیدگی‌های کنونی اقتصاد ایران و پشت کردن آن به هدف، علیرغم هدر دادن حجم عظیمی از منابع انسانی و مادی، به نظر من آموزه نهادگرایی می‌تواند بعنوان مکمل رویکرد اقتصاد رفتاری در دستور کار قرار بگیرد. اگرچه به اعتبار نقش مهمی که نهادگراها برای سازه‌های ذهنی انسانها قائل هستند، بسیاری از متفکران بزرگ، اقتصاد رفتاری را یکی از شعبه‌های اقتصاد نهادی به شمار می‌آورند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان تصریح کرد: در اینجا تاکید من بر این است که در چارچوب آموزه نهادگرایی، پیوند اقتصاد و سیاست به یکی از جامع‌ترین صورت‌های خود پشتوانه نظری پیدا کرده است و به اعتبار اینکه ساختار ایران هم اکنون با ناموزونی‌ها و ناهنجاری‌‌های غیر متعارف در فرآیندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع روبرو است و در واقع سوء عملکرد اقتصاد ایران بیش از هر چیز تابع از کارکرد افتادگی‌ها است، به نظر من با ترکیب این نگرش‌ها می‌توانیم به فهم نظری عالمانه از ریشه‌های گرفتاری‌های موجود و ساز و کارهای ثمربخش و راهگشا برای برون رفت از گرفتاری‌های موجود دست پیدا کنیم.

محمد مهدی میثمی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز