حسن رسولی در گفتوگو با «آرمان امروز» مطرح کرد
تغییر استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان
اصلاحطلبان برای جایگزینی آیتا... هاشمی در فضای سیاسی ایران چه تدابیری اندیشیدهاند؟ در این زمینه استراتژی اصلاحطلبان چه خواهد بود؟
آیتا... هاشمی دارای نقش بی بدیلی در فضای سیاسی ایران و جریان اصلاحات بودند و به همین دلیل پیدا کردن یک جایگزین مناسب برای ایشان بسیار سخت و دشوار است. آیتا... هاشمی چه در زمان حیات حضرت امام (ره) و چه در دوران رهبری حضرت آیتا... خامنهای همواره وزنه موثر و مورد اعتمادی برای نظام سیاسی بود و به همین دلیل دارای جایگاه ویژهای در تاریخ انقلاب است. از سوی دیگر آیتا... هاشمی هیچ گاه و در هیچ زمانی وجه لایتغیر هیچ کدام از جریانهای سیاسی اعم از اصلاحطلب و یا اصولگرا نبوده است.ایشان همواره با توجه به مقتضیات زمان، میزان دوری و نزدیکی خود به جریانهای سیاسی را مشخص میکردند و هیچ گاه خود را در قالب یک جریان خاص تعریف نمیکردند. شرایط به شکلی بود که در هر مقطع زمانی جریانهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب نقش متعادل کننده ایشان را در فضای سیاسی ایران پذیرفته بودند و به همین دلیل به ایشان به چشم یک نقطه کانونی و اجماعی نگاه میکردند. در نتیجه اصلاحطلبان نمیتوانند در شرایط کنونی از بین گزینههای مطرح موجود برای ایشان یک جایگزین پیدا کنند. به نظر من پس از درگذشت آیتا... هاشمی اصلاح طلبان بهتر است مستقیم با مقام معظم رهبری ارتباط داشته باشند.
این اتفاق باید به چه شکل و شیوهای رخ بدهد؟
در شرایط کنونی به دلیل اتفاقات منطقهای و بینالمللی و همچنین دغدغههای جریانهای سیاسی، فضای سیاسی ایران به یک نقطه کانونی و وحدت بخش نیاز دارد که این نقطه کانونی میتواند حول محور آیتا... خامنهای به عنوان رهبری نظام شکل بگیرد.امروز منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری متشنج و آشفته است. در شرایط کنونی بسیاری از کشورهای خاورمیانه مانند یمن،سوریه،افغانستان،ترکیه و عراق وضعیت متشنجی دارند و مردم این کشورها با دشواریهای زیادی روبهرو هستند. از سوی دیگر با روی کارآمدن راست گرایان افراطی در ایالات متحده آمریکا و در راس آنها دونالد ترامپ، به نظر میرسد کشور بیش از هر زمان دیگری به وحدت و انسجام ملی نیاز دارد تا بتواند با مشکلات پیش روی خارجی مقابله کند.به نظر من همانگونه که آقای عارف در سخنان خود بیان کردند، جریانهای سیاسی باید هر چه زودتر از اتفاقات پس از انتخابات سال 88 عبور کنند و اجازه ندهند این اتفاقات سبب انشقاق و دودستگی در فضای سیاسی کشور شود. اجماع نخبگان سیاسی زیر چتر رهبری نظام به عنوان یک استراتژی و نه به عنوان یک تاکتیک، در شرایطکنونی میتواند کشور را به اهداف خود در زمینههای داخلی و خارجی برساند.نکته مهم دیگری که در شرایط کنونی دارای اهمیت است این است که جامعهشناسان سیاسی باید مراسم تشییع آیتا... هاشمی را به صورت کمی و کیفی تجزیه و تحلیل کنند. بدون شک از نظر کمی پس از تشییع پیکر حضرت امام(ره) هیچ مراسمی به این شکوه و عظمت در کشور برگزار نشده است.از سوی دیگر تشییع پیکر آیتا... هاشمی ترکیب و اطلسی از همه نحلهها و خط مشیهای فکری و سیاسی جامعه بود.این در حالی است که بسیاری از این نحلههای فکری در بسیاری از جهات با هم اختلافات فکری و دیدگاهی دارند. جمعیت میلیونی در حالی در تشییع آیتا... هاشمی حضور پیدا کرد که افراطیون در 7 سال گذشته به شکلهای مختلف و از تریبونهای مختلف علیه آیتا... هاشمی هجمه و ایشان را تخریب میکردند. پس از سال 88 بسیاری از تریبونهای رسمی و از در جمله صداوسیما به صورت محترمانه آیتا... هاشمی را ممنوع التصویر کرده بودند و تصاویر و اخبار مرتبط با ایشان را نشان نمیدادند.
آیا جریان اصلاحات پس از درگذشت آیتا... هاشمی انتظار دارد آقای روحانی نقشی فراتر از ریاست جمهوری ایفا کند و نقطه اتصال جریان اصلاحات با هسته مرکزی قدرت باشد؟
عملکرد آقای روحانی در چهار سال گذشته موفقیت آمیز بوده و به همین دلیل اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 از ایشان حمایت خواهند کرد.با این وجود ایشان در تحقق برخی از وعدههای انتخاباتی خود ناتوان بوده است.بدون شک اگر آقای روحانی درطول چهار سال گذشته به برخی از وعدههای انتخاباتی خود مانند آزادیهای سیاسی و مدنی عمل میکردند و نقش پررنگ تری به احزاب و تشکلهای سیاسی در فضای تصمیم گیری سیاسی میدادند، امروز جایگاه بهتری در بین اقشار مختلف مردم داشتند. ایشان به مردم قول داده بودند اوضاع نابسامان اقتصادی را ساماندهی کنند و اقتصاد کشور را به ثبات و آرامش برسانند که در نهایت نیز موفق شدند به وعدههای خود عمل کنند و تورم40 درصدی را به 8 درصد رسانند. آقای روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی عنوان کردند که از ظرفیتهای انسانی هر دو جریان سیاسی در اداره کشور استفاده میکنند. این در حالی است که در شرایط کنونی اعضای کابینه دولت تدبیر و امید از بین هر دو جریان سیاسی کشور انتخاب شدند و این وعده نیز تا حدود زیادی محقق شده است.به نظر من در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و به ویژه اصلاحطلبان باید نگاهی معقول و متناسب به جایگاه آقای روحانی داشته باشند. به هر حال آقای روحانی در ادامه مسیر خود با مشکلات زیادی مواجه است و نمیتوان انتظار داشت که ایشان نقشی فراتر از ریاست جمهوری برای جریان اصلاحات ایفا کند. بدون شک همین مساله که ایشان در اهداف برنامه ریزی شده خود موفق عمل کند و بتواند مطالبات مردم را مرتفع کند تا حدود زیادی مطالبات جریان اصلاحات را نیز برآورده کرده است.آقای روحانی و جریان اصلاحات نباید در اتفاقات سال88 متوقف شوند، بلکه باید با حفظ هویت اصلاحطلبانه خود به مسیر پیش رو ادامه بدهند.به نظر من اتفاقات سال 88 تا حدود زیادی به توسعه وحدت و تفاهم ملی آسیب رسانده است.به همین دلیل مهمترین راهبرد جریانهای سیاسی درباره اتفاقات سال 88 باید نگاه به آینده باشد، نه نگاه به گذشته. متاسفانه برخی گمان میکنند گفتمان رادیکال باقیمانده از محمود احمدینژاد که در سال 88 یکی از اضلاع اتفاقات بود باید حتما در سیاست نقش ویژه داشته باشد و به عنوان الگوی اصلی شناخته شود. این در حالی است که انتخابات سال94 و آرای معنادار مردم و همچنین تشییع جنازه آیتا... هاشمی، که پس از سال 88 مورد هجمههای فراوانی از سوی تندروها قرار گرفته بود، نشان میدهد که مردم به دنبال گفتمان دیگری هستند و از گفتمان عقلانیت و اعتدال حمایت میکنند. اگر مردم به دنبال گفتمان افراطیگری بودند چرا آقای حداد عادل در انتخابات مجلس در تهران نفر سیام میشود و چرا تشییع پیکر آیتا...هاشمی به صورت میلیونی و با شکوه و عظمت بسیار زیادی برگزار میشود؟ دلیل این مساله چیست که طیفهای مختلف فکری همگی در روز تشییع جنازه آیتا... هاشمی زیر یک چتر واحد جمع میشوند؟ بدون شک دلیل این مساله دوری از افراط و تفریط در مدیریت کشور است.مردم به خوبی به ماهیت و نتایج افراطیگری پی بردهاند و نتیجه آن را دیدهاند. به خاطر همین دوست ندارند این اتفاقات دوباره در کشور تکرار شود و به همین دلیل به صورت میلیونی در تشییع آیتا... هاشمی شرکت کردند تا نشان دهند که به دنبال راه و روش آیتا... هاشمی که همان اعتدال و میانه روی است خواهند بود.
صولگرایان قصد دارند با چند کاندیدا وارد رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شوند تا از یک طرف آقایروحانی را تحت فشار قرار دهند و از سوی دیگر باعث شکستن آرا شوند و در مرحله دوم روی یک گزینه در مقابل آقای روحانی اجماع کنند. به نظر شما اصلاحطلبان همچنان باید با یک گزینه، یعنی آقای روحانی در انتخابات حاضر شوند؟
بنده در مصاحبه قبلی خود با روزنامه «آرمان» عنوان کردم که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری به دنبال این هستند که در طول آقای روحانی گزینه معرفی کنند. با این وجود در آن مقطع زمانی هنوز مشخص نبود که آیا آقای روحانی در انتخابات شرکت میکنند و یا خیر. . از سوی دیگر برخی به صراحت عنوان میکردند که احتمال عدم تایید صلاحیت آقای روحانی در انتخابات وجود خواهد داشت. با این وجود ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اتفاقات در فضای سیاسی ایران به سرعت در حال ظهور است و هر لحظه ممکن است اتفاق جدیدی رخ بدهد.در شرایط کنونی برای ما تقریبا مسجل شده است که آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده حضور خواهند داشت و اطلاعاتی که بنده در اختیار دارم براین مساله تاکید میکند. در نتیجه فرض اول من این است که آقای روحانی قطعا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکند. از سوی دیگر فرض دوم بنده نیز این است که شایعاتی مبنی بر عدم حضور آقای روحانی در انتخابات یک تاکتیک هدف گذاری شده از سوی رقبای انتخاباتی ایشان است.تلاش رقبای آقای روحانی در مرحله اول این بود که با ایجاد شایعاتی مبنی بر عدم حضور ایشان در انتخابات، زمینه را برای این کار مهیا کنند و آقای روحانی را بر سر دوراهی قرار بدهند.بدون شک رقبای انتخاباتی آقای روحانی با گفتمانهای متفاوتی از گفتمان ایشان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهند کرد.این در حالی است که قانون انتخابات بر خلاف انتخابات مجلس شورای اسلامی به کاندیداهای ریاست جمهوری این اجازه را میدهد که از رسانه ملی برای تبیین برنامهها و اهداف خود استفاده کنند.به نظر میرسد در چنین شرایطی آقای روحانی اگر به تنهایی در انتخابات شرکت کند از سوی کاندیدای رقیب تحت فشار قرار بگیرد و این مساله ممکن است در سرنوشت انتخابات تاثیرگذار باشد. در نتیجه عقل سیاسی حکم میکند که جریان اصلاحات در موازات و در طول آقای روحانی کاندیدا و یا کاندیداهایی را در انتخابات معرفی کند.
به نظر شما بهتر است اصلاحطلبان یک گزینه در کنار آقای روحانی معرفی کنند و یا چند گزینه داشته باشند؟
من معتقدم در شرایط کنونی چند گزینه بهتر میتواند اصلاحطلبان را به اهداف خود نزدیک کند. با این وجود مساله مهم در این زمینه این است که کاندیداهایی که جریان اصلاحات در انتخابات معرفی میکند باید از این ظرفیت برخوردار باشند که مانند آقای عارف در انتخابات سال92 هر زمان که جریان اصلاحات تشخیص داد که باید صحنه را ترک کنند، بیدرنگ به این کار مبادرت ورزند و زمینه را برای پیروزی نهایی اصلاحطلبان در انتخابات فراهم کنند. در نتیجه در شرایط کنونی جریان اصلاحات باید استراتژی انتخاباتی خود را تغییر بدهد و به جای اینکه با یک گزینه در انتخابات شرکت کند، با چند گزینه در کنار آقای روحانی و به موازات ایشان در انتخابات حضور یابد. گزینههایی که در کنار آقای روحانی معرفی میشوند باید در فضای انتخاباتی در جهت تببین و اشاعه گفتمان اصلاحات حرکت کنند و مسیرهای جدیدی را پیش روی اصلاحطلبان باز کنند.
اگر کاندیداهایی که در کنار آقای روحانی معرفی شدند، در حین برگزاری انتخابات حاضر نشوند به سود ایشان کنار بروند و مدعی رای آوری شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این یک اصل اساسی است که همه کاندیداهای اصلاحطلب باید آن را بپذیرند.بدون شک اگر این اتفاق رخ ندهد جریان اصلاحات حمایت خود را از این گونه کاندیداها برخواهد داشت و روی شخص دیگری تمرکز خواهد کرد.یک اصلاحطلب واقعی باید منافع ملی را برمنافع جریانی و جناحی ترجیح بدهد و به شکلی رفتارکند که مردم احساس کنند جریان اصلاحات در راستای اهداف ملی و رویکرد وحدت آفرین حرکت میکند.این اتفاق در سال 92 رخ داد و آقای عارف بدون در نظرگرفتن منافع جریانی و با توجه با منافع ملی از صحنه انتخابات کناره گیری کردند تا آقای روحانی در نهایت به پیروزی دست پیدا کنند. اگر لازم باشد این اتفاق باید در سال 96 نیز تکرار شود.به عبارت دیگر کاندیداهای اصلاحطلبان پشت سر آقای روحانی و با مدیریت ایشان قرار خواهند گرفت. در واقع مدیریت استراتژیک فضای انتخابات نیز بر عهده آقای روحانی است.