غلامرضا انصاری در گفتوگو با «آرمان امروز»:
شهرداری مسئول حادثه پلاسکو است
پلاسکو فروریخت و دهها نفر در این حادثه جان خود را از دست دادند. چه شخص و نهادی در مورد این حادثه که غیرمترقبه هم نبوده و قابلپیشگیری بود، پاسخگوست؟
ضمن عرض تسلیت به آتشنشانان عزیز و عرض سپاس از آنها به خاطر گذشت، ایثار و اقدامات شجاعانه کارکنان خدوم این سازمان در اطفای حریق ساختمان پلاسکو، لازم است نکاتی در مورد مدیریت شهر تهران به اطلاع مردم تهران برسد. مسئول اتفاقات مثبت و منفی شهر تهران، مدیریت شهری و شخص شهردار تهران است. وظیفه مدیریت یک شهر 12میلیونی مانند شهر تهران این است که مشکلات شهری را بهگونهای شناسایی کند تا بتوان منابع شهر را در این اولویتبندیها تقسیم کرد. شهردار تهران باید بتواند از حداقل امکانات حداکثر بهرهبرداریها را انجام دهد. وضعیت اعتباری شهر تهران به لحاظ منابع درآمد وضعیت مناسبی نبود، در نتیجه یک شهردار آگاه، مدیر و مدیر، با اولویتبندی همین بودجه فعلی باید برخی امور را در شهر تهران در اولویت قرار دهد. یک مدیر باید تمام هموغم خود را در حوزه مسئولیتش قرار داده و تلاش کند کوچکترین آسیبها را مدنظر قرار دهد. با کمال تأسف، مدیریت شهری تهران در طول یک دهه گذشته، دچار یک بیماری خودبزرگبینی شده است.
شهرداری تهران از زمان آقای احمدینژاد به سکویی برای پرتاب به پاستور تبدیل شده است، نگاه سیاسی به مدیریت شهری تهران چه آسیبی به آن وارد میکند؟
نوع نگاه مدیریت شهر تهران به مدیریت شهری، موجب شده مدیریت شهر تهران گرفتار آسیبهایی شود و امنیت شهروندان مانند حادثه پلاسکو به خطر بیفتد و مسئولیتپذیری مدیران شهری به حداقل ممکن برسد. اگر به نوع مدیریت شهری تهران در یک دهه گذشته با چشم ظاهر نگاه کنیم، آنچه مشاهده میشود واقعا مطلوب است. زیرا پلها، تونلها، بزرگراهها و فضای سبز به وفوردیده میشود، اما در امور زیربنایی عملا هیچ اتفاق مثبتی در طول این ده سال نیفتاده است. زیربنای شهر تهران در این مرحله با توجه به حادثه قبلی در خیابان جمهوری که موجب مرگ هموطنانمان شد، لزوم تجهیز آتشنشانی به تجهیزات روز دنیاست که هیچ توجهی از سوی شهردار تهران به این مورد در حد مطلوب و استانداردهای جهانی صورت نگرفته است. اگر روزی اتفاقاتی مانند پلاسکو به صورت همزمان در تهران به وقوع بپیوندد با تجهیزات ابتدایی تهران، عملا آتشنشانان مانند حادثه پلاسکو قربانی خواهند شد. باید دهها سال تجهیزات آتشنشانی را انباشته کرد و آتشنشانان را آموزش داد تا وقتی حادثهای به وقوع میپیوندد، نتیجه تمامی آن تلاشها در طول یک دهه تجهیز آتشنشانان به رخ شهروندان کشیده شود.
تونلهای نیایش و صدر ازجمله طرحهای دوران مدیریت آقای قالیباف هستند که به بهرهبرداری رسیدهاند. اگر این دو پروژه به تأخیر میافتاد و منابع آن مثلا در زیرساختهای مترو هزینه میشد، آیا تحولی در مترو ایجاد میشد؟
بله، تونل نیایش و پل صدر در دوران آقای قالیباف به بهرهبرداری رسیدهاند. اگر منابع عظیم این دو پروژه به زیرساختهای حملونقل شهری و برای مثال به خطوط مترو منتقل میشد، حداقل دو خط مترو با هزینه این دو پروژه به بهرهبرداری میرسید و شاید هم امروز تمام خطوط مترو براساس برنامه به بهرهبرداری رسیده بود. اگر به دنبال کارهای نمایشی در مدیریت شهری تهران نبودیم، امروز بخش قابل توجهی از مشکلات شهری کاسته شده بود. به عنوان نمونه تهران به پارکینگ بزرگی تبدیل شده است. حملونقل و توسعه شهر پاک در تهران مورد اولویت مدیریت شهری تهران نیست. اگر مدیریت شهر تهران به فکر کاهش مشکلات شهری بود، قطعا بلندمرتبهسازی را در نقاطی انجام میداد که امروز شاهد بحران در نتیجه ساخت آسمانخراشها در تهران نبودیم. وقتی به دنبال منابع گسترده برای بهرهبرداری از پروژههای نمایشی هستیم، فجایایی به وجود میآید، ازجمله اینکه در یک خیابان 10متری مجوز برجسازی داده میشود. متاسفانه حقوق شهروندی و حق افرادی که در منطقه برجهای بلند زندگی میکنند، مورد نظر مدیران شهری نیست.
آقای انصاری! اعضای شورای شهر تهران نباید در مورد این حادثه پاسخگو باشند؟ آیا آنها مسئولیتی در این ارتباط ندارند؟
واقعا برای خودم و همکارانم متأسفم. باید چنین فاجعهای از سوی اعضای شورای شهر پیشبینی میشد. ما در ابتدای شکلگیری شورای شهر فعلی در قالب فراکسیون اصلاحطلبان شورای شهر این هشدار را به آقای قالیباف دادیم که باید براساس قانون به مدیریت شهر تهران بپردازد. البته باقی ماندن آقای قالیباف در این دوره مشکوک بود. براساس قانون انجمنهای شهر بیش از دو دوره فردی نمیتوانست شهردار تهران باشد، اما به این هشدار قانونی از سوی اصولگرایان شورای شهر توجهی نشد. بهرغم اینکه اصلاحطلبان شورای شهر به آقای قالیباف رای ندادند، اما به وی هشدار دادند که تمام توجهش باید به مسائل زیربنایی شهر تهران باشد. در طول این سه سال هم به آقای قالیباف از سوی اعضای فراکسیون اصلاحطلبان بارها تذکر داده شد که باید در زمینه زیرساختهای اصلی شهر تلاش کند. وظیفه نمایندگان شورای شهر طبق قانون تذکر دادن است. اصلاحطلبان تلاشهای زیادی برای اصلاح برنامههای شهری انجام دادهاند که کیفیت برنامه توسعه تهران افزایش یابد. اصلاحطلبان بارها و بارها به شهردار تهران تذکر دادند. در آتشسوزی قبلی خیابان جمهوری هم اصلاحطلبان بیشترین تذکرات قانونی را به آقای قالیباف دادند.
مدیران آقای قالیباف تا چه اندازه به امور زیربنایی شهر تهران اهمیت میدهند؟
بخش قابلتوجهی از مدیران منتسب به شهردار فعلی، سیاسی هستند. در چنین شرایطی از مدیران متخصص در امور شهری کمتر استفاده میشود. آقای قالیباف در طول سه سال گذشته مدیران مختلف را چندین بار تغییر داد و دلایل این تغییرات توسط وی به اعضای شورای شهر کمتر توضیح داده شده است. مدیران سازمان آتشنشانی چند مرتبه در طول چند سال گذشته تغییر یافتهاند. سوال این است که آیا برمبنای ارزیابی خاصی مدیران آتشنشانی در سه سال گذشته تغییر کردند. به چه علت این مدیران تغییر کردند؟ این موارد هیچگاه توسط آقای قالیباف مطرح نشد. مسئول مستقیم فاجعه پلاسکو شخص آقای قالیباف است و حداقل کاری که وی میتواند انجام دهد استعفاست.
اما رسانهها در مورد تحرکات آقای قالیباف در این ماجرا خبرهای زیادی را منتشر میکنند. حال چگونه ممکن است قالیباف استعفا دهد؟
امپراتوری رسانهای در خدمت آقای قالیباف است. در حادثه چند ماه پیش در ناوگان ریلی، بیشترین هجمه به دولت و شخص رئیسجمهور توسط مجموعه رسانهای آقای قالیباف صورت گرفت که چرا رئیسجمهور پاسخگو نیست و چرا وزیر راه استعفا نمیدهد؟ امیدواریم توصیه اخلاقی که رسانههای آقای قالیباف در حادثه ناوگان ریلی به رئیسجمهور و وزیر راه داشتند را شخصا آقای قالیباف بررسی کرده و استعفا دهند. وظیفه یک مدیر پیشگیری است. چرا آقای قالیباف و عواملش اقدامات لازم را در مورد ساختمان پلاسکو انجام ندادهاند؟ یک واحد صنفی کوچک اگر تخلفی انجام دهد شهرداری آن مکان را پلمپ میکند، چرا با وجود تذکر به هیاتمدیره ساختمان پلاسکو، شهردار تهران از اختیارات خود استفاده نکردند و از وقوع حادثه پلاسکو جلوگیری نکردند؟ آقای قالیباف پاسخ دهند چرا تجهیزات آتشنشانی را بهروز نکردند؟ چرا اعتبارات مصوب شورای شهر در اختیار مجموعه سازمان آتشنشانی قرار نگرفت؟ چرا از منابعی که در اختیار ایشان است به تجهیزات آتشنشانی اختصاص داده نشد؟ اگر قالیباف درست عمل میکرد، پلاسکو به فاجعه تبدیل نمیشد.
آقای قالیباف اساسا به انتقادات در مورد عملکرد خود توجهی دارد؟
وقتی در همین خیابان جمهوری، چند ماه پیش، دو زن زحمتکش دچار مشکلاتی شدند و فوت کردند آقای قالیباف درس عبرت از حادثه قبلی نگرفت. آیا امروز مقابل دوربینها قرار گرفتن مشکل پلاسکو و صدها ساختمان مانند پلاسکو را حل میکند؟ وظیفه یک مدیر این نیست که در صحنه حادثه حاضر شود. وظیفه یک مدیر این است که آتشنشانی را به امکانات روز دنیا تجهیز کند. آقای قالیباف اگر وقتش را صرف مشکلات شهر تهران میکرد، قطعا شاهد مشکلات فعلی در شهر تهران نبودیم. تهران امروز روی انبار باروت خوابیده است و صدها ساختمان مانند پلاسکو در تهران وجود دارد که به دلیل عدم پردازش علمی به مدیریت شهری و سیاسی شدن صددرصد مدیریت شهری شهر تهران، دچار مشکل جدی است. اگر روزی تهران بلرزد، هیچکس نمیتواند کاری انجام دهد.
چرا شخصا به محل حادثه پلاسکو نرفتید؟
من آرزو دارم که لباس مقدس آتشنشانی را به تن کنم. من هم دوست داشتم به محل پلاسکو بروم و در خدمت آتشنشانان باشم، اما زمانی که کاری از من ساخته نیست چرا باید در محل حادثه حاضر شوم؟ رفتن من به محل حادثه چه مشکلی از مشکلات آتشنشانان حل میکرد، جز اینکه برای افرادی که مشغول به کار تخصصی خود هستند با ورود من مشکل به وجود آید. حداقل اموری باید در ستاد بحران پلاسکو انجام میشد. مسئولیت آن برعهده آقای قالیباف است. ستاد بحران نتوانست حتی در ساعات اولیه جمعیتی که در محل حادثه جمع شده بودند و مانع رسیدگی آتشنشانان به امور شده بودند را پراکنده کند. ستاد بحران پلاسکو حداقل وظایف خود را انجام نداد. ستاد بحران میتوانست گامبهگام مردم را به عقب حرکت دهد. شخص آقای شهردار نتوانست بحران حضور مردم را در محل حادثه مدیریت کند، چطور میتوانند از بحرانهای آینده تهران جلوگیری کنند؟
ساختمانهای بلندمرتبه فعلی ممکن است روزی مجددا موجب بحرانهایی مانند پلاسکو شوند؟
بله، همین ساختمانهای اطراف میدان فردوسی از حداقل استانداردها برخوردار نیستند. وضعیت بازار بزرگ تهران که فاجعه است. آنجا هم از هیچ امنیت و تجهیزاتی برخوردار نیست. بسیاری از ساختمانهای تازهساز ظرف یکی دو دهه گذشته هم از استانداردهای لازم برخوردار نیستند.
ضمانتی وجود دارد که برجهای تازهساز در تهران که ظرف چند روز گذشته به بهرهبرداری رسیده از استانداردهای لازم برخوردار باشند؟
شورای شهر ابزار نظارتی ندارد. شورای اول اقدامات نظارتی را دنبال میکرد، اما شوراهای دوم و سوم کوچکترین اقدامی در رابطه با نهادهای نظارتی انجام ندادند. در دوره چهارم شورای شهر، زمانی که مدیریت شورا در اختیار آقای مسجد جامعی قرار گرفت، بهسرعت مسائل نظارتی در دستور کار قرار گرفت. کمیسیون نظارت شکل گرفت، اصلاحطلبان در آن زمان به دنبال تجهیز و قانونی کردن فعالیت دیوان محاسبات شهری بودند که متاسفانه با انتخابات سال بعدی با مدیریت سنتی آقای چمران در شورای شهر، اقدامات نظارتی پیگیری نشد. زمانی میتوان از شورا پاسخ خواست که ابرازهای نظارتی در اختیار شورای شهر باشد. امروز نه دیوان محاسبات شهری وجود دارد، نه ذیحساب شهری وجود دارد، نه مرکز پژوهشهایی در اختیار اعضای شوراست. متأسفانه نظارتها فقط شکلی است و شورا جامعیت لازم را ندارد. همین تعداد اعضای شورای شهر نیز دچار تحولهایی شده است. هنوز یک دوره از اجرای این قانون نگذشته، مجلس قبل، تعداد اعضای شورای شهر را به 21 نفر کاهش داد. حتی اگر به هر منطقه تهران یک عضو شورای شهر نظارت داشته باشد، امکان نظارت بر تمامی مناطق وجود ندارد. این در حالی است که در هر منطقه تهران به اندازه برخی شهرهای ایران، جمعیت و حوزه عملیاتی وجود دارد. در حال حاضر امکان تخصیص کمیسیونهای تخصصی وجود ندارد. حداقل هشت کمیسیون شهری برای تهران لازم است. برخی کمیسیونها در شهر تهران عضو ندارند، در نتیجه عملا نمیتوان بر شهر تهران و عملکرد شهرداری نظارت کرد.