خبرگزاری کار ایران

دکتر عیسی‌ کلانتری درگفت‌وگو با «آرمان امروز»:

ناجوانمردان بهتر از همه هاشمی را می‌شناسند

کد خبر : ۵۵۰۲۴۴
 احسان انصاری: می‌گوید:«در دنیای سیاست مدیری مانند آیت‌ا... هاشمی وجود ندارد که ۱۴ساعت به سخنان مشاوران و مدیران گوش دهد و سپس تصمیم بگیرد». او آیت‌ا... هاشمی را مردی برای تمام فصول و تمام نشدنی می‌داند و معتقد است: «باید ۱۰۰ سال بگذرد تا مثل هاشمی در کشور بروز و ظهور کند». با دکتر عیسی‌کلانتری وزیر کشاورزی دو دولت آیت‌ا... هاشمی درباره پیامدهای رحلت آیت‌ا... هاشمی و مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ گفت وگو کردیم؛ سیاستمداری از نسل اول انقلاب که سال‌های زیادی را با آیت‌ا... هاشمی همراهی داشته است.این در حالی است که کلانتری با اشاره به ضرورت تحقق برجام برای دولت آقای روحانی خاطر نشان می‌کند:« اگر برجام اتفاق نمی‌افتاد تورم در کشور به شکل غیرقابل کنترلی افزایش پیدا می‌کرد و به ۶۰ یا۷۰ درصد می‌رسید و ما نیز به سرنوشت ونزوئلا دچار می‌شدیم. این در حالی است که پس از برجام و با ورود ارز به کشور، تورم۴۰درصدی به کمتر از۱۰ درصد رسیده است. برجام کشور را به سمت ثبات و آرامش رهنمون کرد». در ادامه گفت‌وگوی «آرمان» با دکتر عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی و رئیس کنونی «خانه کشاورز» را می‌خوانید.

دولت آقای روحانی از ابتدای روی کار آمدن خود با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده است. به نظر شما مهم‌ترین موانعی که باعث شد آقای روحانی نتواند به برخی از وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند چه بود؟

مهم‌ترین مشکل پیش روی دولت آقای روحانی مشکلاتی بود که از دولت قبل به ایشان به ارث رسیده بود. دولت گذشته در زمینه‌های مختلف آسیب‌ها و صدمات زیادی به کشور زد. شدت این آسیب‌ها به اندازه‌ای بود که دولت آقای روحانی هیچگاه نتوانست برای تامین منابع مالی این خسارت‌ها کمر راست کند. شرایط به گونه‌ای است که چگونگی تامین منابع مالی، دولت آقای روحانی را از بسیاری از جهات گرفتار و زمین گیر کرده است به شکلی که دولت قادر نیست به وعده‌های عمرانی خود عمل کند. به نظر من پیامد خسارت‌های ناشی از سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد تنها مختص به دولت آقای روحانی نخواهد بود و دامن دولت‌های آینده را نیز خواهد گرفت. دولت آقای روحانی و یا هر دولتی که پس از احمدی‌نژاد سر کار می‌آمد در باتلاق سیاست‌های پوپولیستی احمدی‌نژاد گرفتار می‌شد. این اتفاق دقیقا برای آقای روحانی رخ داد و ایشان بیش از آن که امکان تحقق سیاست‌های خود را داشته باشند، مجبور بودند نابسامانی‌های گذشته را مدیریت کنند.

در فضای باز انتخابات ریاست جمهوری، رقبای آقای روحانی روی کدام نقاط ضعف دولت تاکید خواهند کرد؟

مهم‌ترین نقطه ضعف دولت آقای روحانی عدم تشریح و شفاف‌سازی میراثی بود که از احمدی‌نژاد به ارث برده بودند. در این زمینه تنها آقای زنگنه وزیر نفت و آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی به برخی از پشت‌پرده‌های وزارتخانه‌های خود در دولت گذشته اشاره کردند. این در حالی بود که آقای روحانی و بقیه وزرا پشت پرده سیاست‌های دولت گذشته را برای مردم بیان نکردند و مردم را در جریان جزئیات قرار ندادند. بدون شک اگر دولت آقای روحانی وضعیت دولت گذشته و میراث باقیمانده از احمدی‌نژاد را برای مردم به صورت دقیق تشریح و موشکافی می‌کرد، مردم بیشتر با موانع پیش روی دولت آشنا می‌شدند و حمایت بیشتری از خود نشان می‌دادند. به ‌‌نظر من در شرایط کنونی نیز اگر دولت آقای روحانی قصد داشته باشد این مسائل را برای مردم تشریح کند بسیار دیر شده است. شرایط به گونه‌ای بود که منابع مالی دولت در زمانی که آقای روحانی سکان مدیریت کشور را به دست گرفتند، تنها تا مردادماه سال92 کفایت می‌کرد و پس از آن دولت هیچ گونه منابع مالی برای تامین مایحتاج خود در اختیار نداشت. در این زمان تنها دولت با کمک بخش خصوصی موفق شد کشور را از این وضعیت نجات بدهد و‌گرنه جمهوری اسلامی با خطر بزرگی روبه‌رو شده بود. اگر آقای روحانی در6 ماهه نخستی که دولت را تحویل گرفته بودند واقعیت‌ها و پشت پرده مدیریت کشور را برای مردم تشریح می‌کردند به صورت طبیعی مردم تا چند سال آینده انتظارات کوتاه مدت و میان مدت از ایشان نداشتند.

چرا آقای روحانی از تشریح پشت پرده دولت احمدی‌نژاد و میراثی که به ارث برده بودند، خودداری کردند؟

برای بنده هم این مساله جای سوال دارد که چرا آقای روحانی از بیان پشت پرده دولت گذشته خودداری کرده است. متاسفانه عملکرد تیم رسانه‌ای دولت آقای روحانی در حد صفر بوده است. از سوی دیگر وزرا و معاونین ایشان نیز سکوت اختیار کردند و هر کدام به شکلی از بیان حقایق طفره رفتند. در شرایط کنونی مردم فکر می‌کنند دولت آقای روحانی در یک شرایط عادی در بخش‌های زیر بنایی و روبنایی روی کار آمده است. این در حالی است مردم باید نسبت به برخی از حقایق آگاهی پیدا می‌کردند که چه زمانی نیاز است که کشور تازه به سال84 باز گردد. این در حالی است که بسیاری از مردم هنگامی که به آقای روحانی رای می‌دادند از ایشان انتظار داشتند طرحی نو در اندازد و کشور را به سمت پیشرفت و ترقی رهمنون کند. از سوی دیگر دولت روحانی در ماه‌های ابتدایی خود به دلیل تحریم‌های بین‌المللی که در نتیجه سیاست‌های اشتباه دولت احمدی‌نژاد شکل گرفته بود امکان مراودات اقتصادی با کشورهای جهان را نیز نداشت و در این زمینه با مشکلات زیادی مواجه شده بود.

آیا دولت آقای روحانی موفق شد از دستاوردهای برجام در جهت مرتفع کردن این مشکلات استفاده کند؟ آیا کلید حل مشکلات کشور برجام بود؟

در مرحله اول ما باید شرایطی را مجسم کنیم که برجام اتفاق نمی‌افتاد و کشور همچنان با تحریم‌های بین المللی مواجه بود. اگر برجام اتفاق نمی‌افتاد تورم در کشور به شکل غیر قابل کنترلی افزایش پیدا می‌کرد و به 60 یا70 درصد می‌رسید و ما نیز به سرنوشت ونزوئلا دچار می‌شدیم. این در حالی است که پس از برجام و با ورود ارز به کشور تورم40 درصدی به کمتر از10 درصد رسیده است. در توافق هسته‌ای ما با قدرت‌های جهانی «بده و بستان» انجام دادیم. امروز دوران امپریالیسم در جهان به پایان رسیده و دیگر کشوری نمی‌تواند خود را از کشورهای دیگر قدرتمندتر بداند. به همین دلیل همه کشورها تلاش می‌کنند در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با هم تعامل داشته باشند. به نظر من برجام کشور را به سمت ثبات و آرامش رهنمون کرد. برجام موفق شد تورم را مهار کند و کشور را از رکود خارج کند. با این وجود حل همه مشکلات کشور با برجام امکان پذیر نیست و نیازمند تدابیر جدیدتری است. برجام تنها کشور را به دوران قبل از تحریم‌ها یعنی به دوران پس از دولت اصلاحات می‌برد. پس از دولت اصلاحات با این که مشکلات زیادی در زمینه مدیریت کشور وجود داشت اما کشور از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در یک وضعیت متعادل قرار گرفته بود. هنگامی که آقای روحانی و وزرای ایشان حقایق دولت گذشته را به مردم نگفته‌اند، به جای این که پاسخگوی چهار سال گذشته باشد باید پاسخگوی12سال گذشته باشد و مردم همه مشکلات12سال پیش را مربوط به مدیریت آقای روحانی می‌دانند. نمی‌توان فکر کرد با برجام کشور بهشت می‌شود. این در حالی است که برجام جلوی جهنم شدن را گرفت.

پایگاه رای آقای روحانی در سال96 چه تفاوتی با پایگاه رای ایشان در سال92 کرده است؟

در شرایط کنونی مردم ایران به بلوغ فکری و سیاسی رسیده‌اند و در هر انتخاباتی نسبت به انتخابات گذشته با درک و فهم بیشتری رای می‌دهند. در انتخابات ریاست جمهوری سال96 مردم در مرحله اول به این مساله توجه خواهند کرد که در مقابل آقای روحانی چه شخص و یا اشخاصی قرار گرفته است و این افراد چه کارکردی برای کشور دارند. مردم ایران دوران عوامفریبی و سیاست‌های پوپولیستی و افراطی‌گری را مشاهده کرده و نتایج آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند. در نتیجه مردم به راحتی این مساله را تشخیص می‌دهند که شخصی که خود را کاندیدا کرده با رویکرد عوامفریبانه قصد جذب آرا را دارد و یا این که واقعا دلسوز مردم و کشور است. خوشبختانه قدرت تشخیص مردم بالا رفته و مردم به یک آگاهی مناسب در زمینه انتخاب گزینه اصلح رسیده اند. آقای روحانی نیز مانند تمامی روسای جمهور گذشته موفق شده به برخی از وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند و به برخی نیز عمل نکرده است. آقای روحانی موفق شده تحریم‌های بین المللی را از ایران دور کند. از سوی دیگر کشور را از رکود خارج کرده و تورم را مهار کرده است که دستاوردهای بزرگی برای دولت بوده است. با این وجود دولت آقای روحانی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای رونق تولید داخلی موفق عمل نکرده است. دولت آقای روحانی در بخش بهبود کیفیت آموزشی نیز موفق عمل کرده است. این در حالی است که در بخش کشاورزی نیز دولت با بهره‌وری مناسبی مواجه بوده و عملکرد قابل قبولی داشته است. شرایط به‌گونه‌ای نبوده که آقای روحانی بتواند به همه وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند. بدون شک بخش زیادی از انرژی دولت صرف مقابله با کسانی شده که تلاش می‌کردند در مقابل دولت کارشکنی کنند. به نظرمن با توجه به گزینه‌هایی که برای انتخابات آینده مطرح می‌شوند مردم دوباره به آقای ‌روحانی رای خواهند داد.

شما دو دوره وزیر دولت آیت‌ا... هاشمی بودید و از نزدیک با شیوه مدیریت آقای‌ روحانی نیز آشنا هستید. برخی عنوان می‌کنند شیوه مدیریت آقای روحانی شبیه به آیت‌ا... هاشمی است. شما این مساله را تایید می‌کنید؟

به نظر من شیوه مدیریت آقای روحانی50 درصد شبیه آیت‌ا... هاشمی است. آیت‌ا... هاشمی از آقای روحانی ریسک پذیرتر بود. آیت‌ا... هاشمی پشتوانه بسیار بزرگی برای وزرا و کابینه خود بود و احترام زیادی برای وزرای خود قائل بود. آیت‌ا... هاشمی به وزرا اعلام کرده بود اگر اشتباه کنید من از شما حمایت خواهم کرد، اما اگر اشتباه شما به صورت تعمدی باشد مسئولیت آن با خود شما خواهد بود. به همین دلیل آیت‌ا... هاشمی برای وزرا یک دلگرمی بزرگ بودند. از سوی دیگر آیت‌ا... هاشمی نظارت دقیقی بر همه وزارتخانه‌های خود داشت. ایشان با برنامه‌ریزی دقیق در هر ماه با تمام وزرای خود جلسه خصوصی و دوطرفه برگزار می‌کرد تا از نزدیک در جریان مدیریت وزارتخانه‌های مختلف قرار بگیرد. شرایط به گونه‌ای بود که اگر یک وزیر برای دیدار ماهیانه با آیت‌ا... هاشمی با کمبود وقت مواجه می‌شد، ایشان شخصا آن وزیر را احضار می‌کرد. در دولت آیت‌ا... هاشمی وزرا هیچ گاه احساس تنهایی نمی‌کردند. یکی از مهم‌ترین فاکتورهای مدیریتی آیت‌ا... هاشمی دوراندیشی و ریسک پذیری بالای ایشان بود. بنده این ریسک پذیری را در آقای‌روحانی مشاهده نمی‌کنم. البته تفاوت‌ها در این زمینه ممکن است به مقطع مدیریت هر دو رئیس جمهور نیز مربوط شود. دولت آیت‌ا...‌هاشمی از فراغ بال بیشتری برخوردار بود. آیت‌ا... هاشمی بیش از آن که گوینده خوبی باشد شنونده خوبی بود و علاقه زیادی به یادگیری داشت و تلاش می‌کرد از علم همه افراد استفاده کند و دانش خود را در مدیریت کشور افزایش بدهد. بنده در این زمینه دو مثال می‌زنم. در سال63 و زمانی که آیت‌ا... هاشمی رئیس مجلس بودند، در ماه اردیبهشت، یک روز جمعه برای بازدید اصلاح نباتات به یک مزرعه در کرج رفتند. ایشان در ابتدای این که بازدید آغاز شد، به بنده گفتند من از علم ژنتیک چیز زیادی نمی‌دانم. به همین دلیل شما در ابتدای بازدید بنده را با ژنتیک آشنا کنید. ایشان در وسط مزرعه عبای خود را بیرون آوردند و روی آن نشستند. دو تن از اساتید نیز با آوردن تخته سیاه به آیت‌ا... هاشمی درس ژنتیک دادند. این در حالی است که برای آموختن علم ژنتیک حداقل باید چند واحد دانشگاهی را گذراند. پس از تمام شدن کلاس آیت‌ا... هاشمی گفتند که می‌خواهند درباره تاثیر علم ژنتیک بر اصلاح نباتات نیز مطالب جدیدی یاد بگیرند. به همین دلیل دو تن از اساتید دوباره برای ایشان تاثیرعلم ژنتیک در اصلاح نژاد نباتات را توضیح دادند. در نتیجه اساتید حاضر در حدود چهار واحد درس ژنتیک و اصلاح نباتات را در طول سه ساعت به آیت‌ا... هاشمی آموزش دادند. این روز گذشت و جمعه بعد همین روز آیت‌ا... هاشمی امام جمعه تهران بود و قرار بود خطبه‌های نماز جمعه را بخواند. برای بنده باور کردنی نبود که ایشان در خطبه‌های نماز جمعه مانند یک استاد دانشگاه درباره اصلاح نباتات و علم ژنتیک سخنرانی می‌کرد. مثال دیگر در سال 69 بود که بین وزارتخانه کشاورزی که بنده مسئولیت آن را برعهده داشتم با وزارتخانه نیرو بر سر آب رودخانه کارون اختلاف به وجود آمده بود. در این زمینه شورای اقتصاد دو جلسه برگزار کرد که یک جلسه از ساعت4بعدازظهر شروع شد و تا 12 شب ادامه داشت و دیگری از ساعت 4بعدازظهر آغاز شد و تا حدود10شب ادامه داشت. نکته جالب این بود که در این 14 ساعتی که ما در جلسه حضور داشتیم آیت‌ا... هاشمی حتی یک کلمه هم حرف نزد و فقط به سخنان مهندسان مشاور و مدیران بخش‌های مختلف گوش داد. در این14 ساعت مهندسان مشاور هیدرولوژی رودخانه کارون را برای مدیران تشریح کردند. برای بنده بسیار جالب بود که آیت‌ا... هاشمی پس از14 ساعت گوش دادن به سخنان مهندسان مشاور تصمیم گرفت، که اتفاقا در نهایت تصمیم صحیحی نیز گرفته شد.

با درگذشت آیت‌ا... هاشمی فضای سیاسی ایران چه تغییراتی پیدا می‌کند؟

بنده آیت‌ا... هاشمی را غیر قابل جایگزین می‌دانم. به نظر من تنها شخصی که می‌توانند جای آیت‌ا... هاشمی را پر کنند مقام معظم رهبری است و این مساله از عهده شخص دیگری برنمی‌آید. به هر حال آیت‌ا... هاشمی بخش هایی از جریان‌های سیاسی مهم کشور را مدیریت می‌کرد. این در حالی است که در فقدان ایشان این مسئولیت بر عهده مقام معظم رهبری خواهد بود. برای بنده این نکته مسجل است که هر چه زمان بیشتری بگذرد اهمیت و منزلت آیت‌ا... هاشمی بیشتر برای ما مشخص خواهد شد. آیت‌ا... هاشمی از نظر شخصیتی یک فرد مثبت نگر و روبه جلو بودند و هیچ گونه بدبینی در وجود ایشان نبود. به نظر من برخی از جفاها نیز که نسبت به ایشان صورت گرفت به خاطر همین مثبت نگربودن ایشان بود که برای دیگران بد نمی‌خواست و همیشه نیمه پر لیوان را می‌دید. بدون شک ناجوانمردان که در حق هاشمی ظلم و جفا کردند بیش از همه از خصوصیات برجسته اخلاقی آیت‌ا... هاشمی آگاهی داشتند و به خوبی ایشان را می‌شناختند و به همین دلیل تا ابد در پیشگاه خداوند متعال شرمنده خواهند بود. به نظر من هاشمی مردی برای تمام فصول و مردی تمام نشدنی بود. باید 100 سال بگذرد تا شخصی مانند آیت‌ا... هاشمی در کشور ظهور و بروز پیدا کند.

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز