یک استاندارد طلایی!
![یک استاندارد طلایی!](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/K561SUxgSefq/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-yMtFV2AKWHv4l_4LeI27Qq4xQIoDjB_gIQDHEiqNepRBeBVXNnV0pruLkHjkZN2v7otfNPZWXfo,/Aris11-538x717.jpg)
در دنیای کسب و کار امروز یا حتی در زندگی روزمره بشر، یکی از چالشهای جدی، هزینه هایی است که پیشتر برای عموم مردم و صنعت گران چندان جدی نبود.
اسماعیل شایسته- سرممیز و مدرس ارشد بین المللی استانداردهای مدیریتی در جهان اقتصاد نوشت: در دنیای کسب و کار امروز یا حتی در زندگی روزمره بشر، یکی از چالشهای جدی، هزینه هایی است که پیشتر برای عموم مردم و صنعت گران چندان جدی نبود. هزینه حاملهای انرژی شامل برق مصرفی، گاز، نفت-گاز، آب و امثال آن از جمله مبالغی بود که به دلیل سوبسیدهای تخصیص یافته از سوی دولت، حجم بسیار کوچکی از هزینههای سازمان را در بر می گرفت. در سالهای اخیر، با توجه به حذف یارانههای هر یک از این حاملهای انرژی، نقش و اهمیت میزان مصارف و هزینه های آن بیش از پیش مورد توجه سازمانها و صنعت گران مختلف قرار گرفته است. از طرفی بحران ناشی از مصارف بی رویه مواد و انرژی، در افزایش میزان آلودگیهای وارده به محـیط زیست به عنوان یک چالش دیگر پیش روی بشر است.
موضوع مدیریت مصرف انرژی، از سالهای پیش و به شکلهای گوناگون توسط کارشناسان و متخصصان استاندارد مورد بررسی و تاکید قرار گرفته است. شاید بتوان گفت در قدیمیترین شکل آن، این موضوع در قالب استانداردهای محیط زیست ظهور کرد. با این رویکرد، چگونگی تاثیر کاهش مصرف سوختهای فسیلی (گاز، بنزین و غیره) و تاثیر مستقیم آن بر حفظ محیط زیست قابل طرح بوده است که در نتیجه با کاهش و کنترل مصرف بی رویه این گونه فرآوردههای نفتی، ضمن پرداختن به محیط زیست، به کاهش مصرف انرژی نیز پرداخته می شود.
مدیریت انرژی شامل مجموعهای از روشها و دستورالعملها میباشد که منجر به یکپارچگی سازمان و تعهد به مصارف صحیح حاملهای انرژی می گردد. هدف مدیریت انرژی، دستیابی به اهداف سازمان به منظور استفاده بهینه از انرژی با کمترین سرمایه گذاری است. این مساله اگر چه ممکن است ساده بنظر برسد، اما تاکید بر بازدهی انرژی بصورت مجزا و جدا از مسیر عوامل تاثیرگذار، ممکن است منجر به نادیده گرفتن خواستههای سازمانی گردد. هم اکنون استانداردهای رایج مدیریت انرژی شامل استاندارد بین المللی ISO 50001:2011، EN 16001:2009 و MSE 2008 می باشد که در این میان استاندارد ISO 50001 که از اواسط سال ۲۰۱۱ میلادی منتشر گردید از اعتبار بالاتری برخوردار است.
در حیطه مصرف انرژی، گرایشی وجود دارد که بیان میکند صرفه جویی در انرژی یک فعالیت فنی است و ممکن است در سازمان جزو یک قسمت فنی نیز دیده شود. این گرایش ممکن است در مرحله اول استقرار مدیریت انرژی مناسب به نظر برسد و بر روی مصرف انرژی کنترل اعمال نماید، اما برای آموزش یا فعالیتهای اطلاعاتی مدیریت انرژی، مناسب نمی باشد و در آینده نزدیک دستاوردهای انرژی را که در کوتاه مدت کسب شده بود، از بین می برد و عمر اثربخشی آن را کوتاه می نماید. لذا برای انگیزهمندی، فرهنگ سازی و آموزش فعالیتهای صرفه جویی در انرژی، می بایست برای کل سازمان همکاری تعریف شده باشد. تیم راهبردی مدیریت انرژی با ترکیب نیروهای متخصص با دانش مهندسی انرژی، صنایع، برق، شیمی، مکانیک و غیره می تواند ضمن استقرار یک سیستم مدیریتی مناسب، راهکارهای فنی را نیز ارائه و اجرا نماید. در بسیاری موارد، ایجاد یک مکانیزم سرویس و نگهداری در تجهیزات حرارتی و برودتی، میتواند تاثیر بارزی در کاهش مصرف انرژی داشته یا معاینه فنی موتورخانه میتواند در مصرف سوخت آن تاثیر چشمگیر داشته باشد. لذا به جهت استمرار این فعالیت فنی، ضروری است ضمن برگزاری آموزشهای لازم، یک سیستم مدیریتی ایجاد شود که این دستاوردهای عالی، ادامه دار شوند. بنابراین، استقرار یک سیستم موثر مدیریت انرژی می تواند در قالب ۴ فاز زیر اعمال شود:
**فاز نخست، شناخت و مطالعه وضعیت موجود (فاز شناخت)؛
بررسی و ارائه گزارش عملکرد انرژی شرکت (وضعیت جاری) به تفکیک واحدها (طبقات، اتاق ها یا حتی تجهیزات) بر اساس روند میزان مصرف انرژی از گذشته تا حال و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، با اتکا بر دادهها آماری در قالب شاخص مصرف انرژی. جهت اجرای این موضوع می توان از سایر استانداردهای این سری نظیر، ISO 50006 به عنوان تعیین هر چه بهتر خط مبنای انرژی و ISO 50015 به عنوان معیار اندازه گیری و صحت سنجی استفاده نمود. همچنین می توان با تکمیل چک لیستها و پرسشنامههای طراحی شده، محاسبه میزان آلایندههای تولیدی که به محیط زیست وارد می شود، وضع موجود را به طریقی پایش نمود و از آن برای مدیریت سبز مصرف انرژی الگو تهیه نمود.
**فاز دوم، آموزش؛
در هر سیستم مدیریتی رکنی که منجر به اجرای صحیح سیستم می شود، تفهیم هدف و دستاوردهای ناشی از آن است. در این سیستم نیز به عوامل اجرایی اعم از کارکنان، مدیران و سایر مالکان سازمان، موضوعات مربوط به سیستم، دستورالعملهای تدوین شده و روش ممیزی آموزش داده می شود. همچنین سهم هر یک از افراد در دستیابی به اهداف این سیستم بیان می گردد. همچنین نقش اساسی مدیر ارشد در دستیابی به اهداف نظام مدیریت انرژی بیان می گردد تا با در نظر گرفتن آن بتوانیم به سهم بیشتری از اثربخشی سیستم دست پیدا نماییم.
**فاز سوم، طرح ریزی، تدوین و اجرای سیستم مدیریت انرژی؛
در این مرحله تیم راهبردی ممیزی انرژی تشکیل شده و بازنگری انرژی تخصصی برای کل عملیات تولید و بهره برداری انجام می پذیرد. همچنین در این مرحله کلیه مستندات مورد نیاز که بر اساس فاز اول ضروری تشخیص داده شده است تدوین می گردد. تدوین مستندات به شیوه صحیح و بر اساس نیازهای سازمان و با در نظر گرفتن استاندارد مدیریتی و همچنین توان فنی مورد استفاده، در اثربخشی نظام مدیریتی بسیار مهم و حایز اهمیت است. بعنوان مثال، چنانچه فقدان یک سیستم سرویس و نگهداری تجهیزات نظیر چیلر، موتورخانه، کولرهای گازی و سایر تجهیزات مصرف کننده انرژی وجود ندارد یا بصورت منظم و برنامه ریزی شده اجرا نمی شود، چنین سیستمی طرحریزی می گردد و کلیه عواملی که در دوره های تعیین شده باعث کنترل مصرف می گردد، تعریف می گردد. بدیهی است این عوامل، با توجه به نوع تجهیزات، وضعیت آنها، وضعیت ساختمان و بسیار عوامل دیگر از محلی به محل دیگر کاملاً متفاوت می باشد. پس از تدوین مستندات و در هر مرحله، اجرای مدارک تدوین شده دنبال می گردد.
**فاز چهارم، ممیزی داخلی، تثبیت و تحویل سیستم؛
با تکمیل مرحله سوم، سیستم مستقر شده و گزارش نهایی و برآیند انجام کارها ارائه می گردد. در مرحله ممیزی داخلی، وضعیت اجرای سیستم مدیریتی و اثربخشی آن رصد می گردد.
در مسیر اجرای سیستم مدیریت انرژی، فعالیت دیگری نیز انجام می گیرد تا بتوان فرصتها و امکانات صرفه جویی انرژی را به شکل دقیقتر و موثرتری ارزیابی نمود که تحت عنوان ممیزی انرژی، از آن یاد می شود.
ممیزی انرژی مجموعه اقداماتی است جهت شناسائی، نحوه توزیع مقادیر و موقعیتهای مصرف حاملهای انرژی در یک فعالیت یا فرآیند، که طی اجرای آن، فرصتها و امکانات صرفه جویی انرژی مشخص و ارزیابی می گردد. هدف ممیزی انرژی تعیین راه حلهایی برای کاهش مصرف انرژی بر واحد تولیدی محصول (خروجی) و همچنین کاهش هزینههای بهره برداری می باشد. با توجه به ارزیابی عملکرد جاری در هر فرآیند صنعتی، اولویتها در ممیزی انرژی را میتوان شناسایی و تعیین نمود. با اجرای ممیزی انرژی مجموعه دستاوردهای زیر نیز حاصل می گردد:
- بدست آوردن مقدار و چگونگی مصرف انرژی (برداشت) یا تبدیل آن از شکلی به شکل دیگر؛
- مشخص کردن موقعیتهای کاهش انرژی (پتانسیل های موجود و تجهیزات پر مصرف)؛
- برآوردهای اقتصادی روشهای کاهش مصارف فوق؛
- فرموله کردن توصیههای بهبود فرآیندها.
معمولاً در فرآیندها، واحدی که دارای پایینترین راندمان و حداقل هزینه جهت ارتقاء راندمان سیستم باشد در اولویت نخست قرار دارد.
اما ممیزی انرژی در سطوح مختلفی می تواند انجام شود. هر یک از این سطوح ممیزی به تنهایی قادر است تا کارشناسان را در مسیری مشخص جهت ارزیابی نتایج ممیزی انرژی قرار دهد. در یک دسته بندی متداول، سه سطح در ممیزی انرژی وجود دارد که بسته به وضعیت سازمان و استراتژیهای اولیه تعیین می گردد. در زیر به صورت مختصر، در این خصوص مطالبی درج گردیده است:
ممیزی سطح ۱، که گاهی اوقات دید کلی یا مطالعه کتابخانهای نامیده می شود، امکان ارزیابی کلی مصرف انرژی محل جهت تعیین این که آیا استفاده انرژی منطقی یا بیش از اندازه است را فراهم می نماید. از ممیزی سطح ۱، انتظار میرود که یک دید کلی دهد، که در آن سفارش کلی صرفهجویی و هزینهها باشد. درستی ارقام در این سطح از ممیزی، معمولاً تقریبی است.
ممیزی سطح ۲، منابع انرژی یک محل، مقدار انرژی عرضه شده، و اینکه انرژی به چه میزان استفاده شده است را تعیین مینماید. همچنین نواحی که در آن صرفهجویی میتواند محقق گردد را شناسایی کرده، اندازهگیریهایی که باید انجام شود را توصیه می کند، و بیانیهای از هزینهها و پتانسیل صرفهجوییها را فراهم مینماید.
ممیزی سطح ۳، تجزیه و تحلیل جزئی از نحوه استفاده انرژی، صرفهجوییهایی می تواند محقق گردد و هزینه دستیابی به آن صرفهجوییها را فراهم میآورد. این ممیزی می تواند کل محل را پوشش دهد یا در یک بخش جداگانه متمرکز گردد. ممیز میتواند بیشتر اوقات یک متخصص جهت انجام بخشهای ویژه یک ممیزی استخدام کند یا میتواند نیازمند نصب محلی قرائت گری و ثبت وقایع باشد. هدف اصلی در این سطح از ممیزی انرژی، ارزیابی خصوصیات سیستم های انرژی، تعیین راندمان تولید، تعیین میزان کمی اتلافات و تعیین الگوی مصرف انرژی در واحد صنعتی می باشد که همگی با در اختیار داشتن اطلاعات فوق حاصل خواهند شد.
جمع بندی: با بررسی ها و مطالعات به عمل آمده در سطح کشور، در حال حاضر تلاش مشهودی در راستای مدیریت سبز و اصلاح الگوی مصرف در صنایع، سازمانها، منازل مسکونی و ادارات به عمل نمی آید. با بررسیهای به عمل آمده میتوان گفت تنها با تعویض لامپها و مهتابیهای پرمصرف با لامپهای کم مصرف، سرویس منظم تجهیزات پر مصرف نظیر کولرهای گازی، عایق کاری موتورخانه یا لولههای چیلر، ایجاد پوشش مناسب بر روی کندانسور کولرهایی که در معرض تابش مستقیم نور خورشید هستند، تنظیم دمای تجهیزات برودتی در دمای رفاه (۲۳ تا ۲۶ درجه سانتی گراد در تابستان) و تجهیزات حرارتی (۲۰ تا ۲۳ درجه سانتی گراد)، آموزش و فرهنگسازی در خاموش کردن تجهیزات انرژیبر در زمان عدم حضور در محل کار، استفاده از پردههای مناسب جهت کنترل میزان روشنایی و استفاده از نور طبیعی به جای نور لامپ، نظافت شیشه های ساختمان یا لامپها در بازههای زمانی مشخص و امثال آن میتوان تا حد قابل قبولی در کاهش مصرف انرژی اثر گذار بود. همچنین با استفاده از سایر روشهای مهندسی نظیر استفاده از انرژیهای تجدید پذیر، استفاده از اتولایت یا تایمر در مدیریت مصرف، بررسی دیماند قراردادی برق و مقادیر مصرف شده، بررسی عملکرد بانکهای خارنی، تنظیم موتورخانه بر اساس استاندارد ملی INSO 16001، تجهیز طبقات-اتاقها یا حتی تجهیزات به لاگرهایی که بتوان مقادیر مصرف را ثبت نمود، تعیین دستگاههای مصرف کننده انرژی با توجه به ظرفیتهای لازم در زمان های خرید جدید، جابجایی تجهیزات در محلهای مختلف با توجه به فضاهای موجود، طراحی مهندسی ساختمان ها و امثال آن نیز می تواند از جمله مواردی باشد که در ارتقاء عملکرد انرژی سازمان تاثیر گذار باشد. به جرات می توان گفت هزینه اجرای بسیاری از موارد بالا حتی در یک دوره کوتاه، قابل بازگشت می باشد.
به یاد داشته باشید هرگونه تلاش در راستای کاهش مصرف انرژی می تواند علاوه بر منافع اقتصادی، اقدامی اساسی در جهت کاهش آلایندههای وارد شده به محیط زیست و یک مسئولیت اجتماعی باشد. ضمن این که این استاندارد طلایی بین المللی می تواند در حفظ سلامت تجهیزات و آماده بکار نگاه داشتن آن، ایمن سازی فرآیندها و حرکت به سوی توسعه پایدار جوامع شهری نیز بسیار موثر باشد.