در میزگردی با حضور بهشید ارفعنیا و طیبه سیاوشی مطرح شد/بخش دوم
هیچ ارادهای برای رفع مشکل تابعیت از سوی نهادهای اجرایی وجود ندارد
در بخش نخست میزگرد تابعیت که دیروز منتشر شد، به مهمترین مشکلات پیش رو در بحث تابعیت در ایران پرداختیم. شاید وجود یک میلیون فرد بیشناسنامه در ایران یکی از معضلات این حوزه باشد.
فرود نودهی در ادامه این مطلب در داتیکان نوشت: در بخش دوم و نهایی به مهترین چالشهای پیش رو برای تصویب یک لایحه جامع و نسبتا بینقص درباره تابعیت که حداقل بخشی از مشکلات فعلی را حل کند پرداخته خواهد شد.
چرا در قانون و نیز در این ماده واحده هیچ اشارهای به فرزندانی که محصول ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی هستند و در خارج از کشور به دنیا آمدهاند نشده است؟ چرا با اینکه مادر این فرزندان ایرانی هستند ولی خودشان نمیتوانند تابعیت ایران را داشته باشند؟
سیاوشی: مسأله اینجاست که هنوز مشکل فرزندانی که در ایران متولد شدهاند حل نشده است. مهمترین مانع در این زمینه همان ماده 1060 است. زمانی که مشکل این افراد که در ایران هم به دنیا آمدهاند حل نشده، به طریق اولی مشکل کسانی که در خارج از کشور از مادر ایرانی و پدر خارجی متولد شدهاند حل نخواهد شد.
شخصی که در وزارت کشور مسئول بخش اعطای تابعیت است یکبار به من گفت که به صورت مداوم با این افراد سرو کار دارد و هر روز کسانی برای گرفتن تابعیت نزد وی میروند ولی چون ازدواجشان ثبت نشده است، به مشکل برمیخورند. به طور کلی باید گفت که فعلا هیچ ارادهای از سوی نهادهای مربوطه مبنی بر حل این مشکل وجود ندارد. این نهادها به دنبال این هستند که کماکان این مسأله را به همین صورت کج دار و مریض ادامه دهند. به نظر من این ماده واحده یک مسأله بسیار حداقلی است و تمام این افراد را نیز دربر نمیگیرد.
به نظر من یکی از مهمترین مسائلی که ما در مجلس با آن سر و کار داریم، سیستم اداری است. روند کارهای بروکراتیک در مجلس بسیار طولانی است. انگار ما خلاف جهت آب حرکت میکنیم، بنابراین به نظر میرسد مشکل تابعیت به این زودی حل نشود. به طور مثال یک اصلاحیه بسیار کوچیک برای خروج بانوان از کشور که دارای شرایط خاص هستند را در مجلس طرح کردیم. این طرح حدود سه ماه پیش تقدیم هیأت رئیسه مجلس شد. ولی به ما گفتند که امکان بررسی طرح مذکور تا زمستان سال جاری در صحن علنی مجلس وجود ندارد.
خانم سیاوشی، همانطور که خودتان فرمودید یکی از موانعی که در مقابل مسأله تابعیت وجود دارد، مسائل امنیتی است که البته به نظر من یک بهانه است. سوال اینجاست که در روال عادی مجلس زمانی که یک قانونی ابعاد امنیتی دارد، مجلس برای تصویب آن چگونه برخرود می:ند؟ مراجع امنیتی چگونه اظهار نظر میکنند؟ روند طبیعی بررسی اینگونه طرحها چگونه است؟
زمانی که یک طرح در کارگروه مطرح میشود، دستگاه اجرایی و مثلا افرادی از کانون وکلا به عنوان مشاور شرکت میکنند. ما نظرایتمان را مطرح میکنیم ولی دستگاه اطلاعاتی طوری عمل میکند که امکان هیچگونه چانه زنی برای ما وجود ندارد. همین کودکان بدون شناسنامه در کشور تبدیل به یک بحران شده است و به نظرم یک باری روی نظام است. ولی وزارت اطلاعات دائم تاکید میکند که فرصت بدهید تا لایحه تابعیت از سوی دولت به مجلس تقدیم شود. من چندین ماه است که سراغ این لایحه را گرفتهام ولی فعلا لایحهای وجود ندارد که ببینیم آیا در این لایحه این مسأله افراد بدون شناسنامه مطرح شده است یا خیر.
با این حال زمانی که طرحی در یک کارگروه مطرح میشود اگر اکثریت اعضای کارگروه به طرح آن مسأله در کمیسیون مربوطه رأی بدهند، آن موضوع در کمیسیون طرح میشود. مواردی پیش آمده که پس از گفتگو با نهادهای ذیربط مانند وزارت اطلاعات، وزارت کشور و وزارت امور خارجه توانستهایم طرح را پس از کمیسیون، به صحن علنی مجلس هم ببریم ولی در خصوص این مورد ویژه (تابعیت) هنوز به هیچ تعاملی با دستگاه وزارت اطلاعات نرسیدهایم.
ارفعنیا: به نظرم مسأله فقط در کسانی که شناسنامه ندارند خلاصه نمیشود. مواردی شنیده شده که حتی شناسنامه هم دارند ولی به بهانههای واهی شناسنامه این افراد را گرفتهاند. یکی از پروندههای خودم به این شکل بود که یک دختر 18 ساله که پدرش هندی بود و مادرش ایرانی و شناسنامه ایرانی داشت. پدرش رفته بود شناسنامه دخترش را تعویض کند و شناسنامه جدید بگیرد. در مرکز ثبت احوال نمیدانم چه اتفاقی افتاده که شناسنامه دختر را باطل کردند. جالب اینجاست که برادر همین دختر که 25 سال سن دارد، در انگلیس زندگی میکند و در آنجا رفته بود سفارت ایران و شناسنامه ایرانی خود را بدون هیچ مشکلی تعویض کرده بود.
این خانواده بعد از چندسال و برای حل مشکلشان نزد من آمدند. برای حل مشکل رفتم ثبت احوال، اتفاقا رئیس دایره حقوقی ثبت احوال از دانشجویان قدیمی من بود. پرونده را پیدا کرد و گفت که در تاریخی این مسأله ابلاغ شده ولی اصلا مشخص نیست که به چه آدرسی ابلاغ کردهاند. این مشکل حل نشد و این دختر که قبلا شناسنامه داشته، الان شناسنامه ندارد و عملا بیهویت شده است. واقعا برای این افراد چه اقدامی باید صورت گیرد؟
سیاوشی: مسأله این است که دستگاههای اجرایی برنامهای برای اعطای تابعیت به این افراد ندارند.
خانم دکتر، بسیاری از کسانی که مشکل تابعیت را دارند نمیدانند باید چه اقدامی انجام دهند. شما به صورت ساده توضیح بفرمایید که این افراد برای گرفتن تابعیت چه فرایندی را باید طی کنند؟
ارفعنیا: باید به دادگاه عمومی دادخواست بدهند. طرف مقابل این افراد هم ثبت احوال (خوانده) است. در واقع این افراد دادخواستی باید بدهند که ثبت احوال را الزام کنند به صدور شناسنامه. این کاری است که این افراد باید انجام دهند. اگر این افراد شرایط قانونی را دارند که تابعیت داشته باشند، باید همین فرآیند را انجام دهند. به طور کلی من معتقدم تابعیت ایرانی مادر باید تأثیری در تابعیت فرزند داشته باشد. به باور من هم خون و هم خاک همانطور که برای پدر لحاظ میشود، برای مادر نیز باید در نظر گرفته شود. برای پدر به این شکل است که اگر در خارج از کشور هم بچهای از پدر ایرانی و مادری خارجی به دنیا بیاید، به راحتی و بدون دردسر ایرانی شناخته میشود و میتواند تابعیت بگیرد. ولی برای زنان در این مورد هیچ حقی قائل نیستند که این یک ایراد بسیار بزرگ است.
متأسفانه در این سالها در خصوص بحث تابعیت هیچ حرکت رو به جلوی صورت نگرفته و عملا به عقب حرکت کردهایم. هرجا هم که قصد اصلاح چیری را داشتند، به جای بهتر شدن عملا در مسیر تخریب قدم برداشته شده است.
سیاوشی: به صراحت عرض میکنم که در مجلس هیچ اراده و قصدی مبنی بر اینکه بتوان برای فرزندانی که حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی هستند و در خارج از کشور بدنیا آمدهاند وجود ندارد. در واقع دستگاههای اجرایی در این خصوص مانع اصلی هستند. ما فعلا به دنبال این هستیم که بتوانیم برای فرزندانی که از مادران ایرانی در داخل کشور بدنیا آمدهاند، تابعیت بگیریم. امیدواریم که بتوانیم این کار را انجام دهیم در حالیکه کار بسیار دشواری است.
به نظرم زمانی که مسائل بعد امنیتی در کشور پیدا میکند، طرحها به راحتی پیش نمیرود. در خصوص تابعیت باید گفت که این مسأله تنها با تصویب قانون انجام نخواهد شد و جدای از قانون، باید نگرانیهای محلی و فرهنگی هم حل شود. متأسفانه بسیاری از نمایندگان شهرهای کوچکتر نگاه ملی به مسائل ندارند و بعضا نگاه محلی به رویدادها دارند. در واقع باید گفت که مسائلی این چنینی دغدغه تمامی نمایندگان نیست و در برخی موارد نمایندگان شهرهای کوچکتر به فکر بهبود وضعیت خود در حوزه انتخابی خود هستند. بنابراین در این شرایط به سختی میتوان مسائلی مانند تابعیت را حل کرد.
در پایان نیز باید اعلام کند که طی صحبتهایی که با نمایندگان کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس داشتم، قرار بر این شد که مجلس یک فرصت 6 ماه به دولت بدهد تا لایحه تابعیت از سوی دولت تقدیم مجلس شود. بعد از ارسال نیز استاناداتی که قابل اجرا نیست از بین خواهد رفت.