صریحترین پیام اشتیاق نمایندگان برای سلفی با «موگرینی» چیست؟
یک فعال حقوق زنان تاکید کرد:به نظر میرسد سیاستمردان ایرانی ترجیح میدهند در کنش سیاسیشان شادمانه دنبالهرو خانمهای سیاستمدار و وزرا و وکلای غیر ایرانی و خارجی بهویژه اروپایی و آمریکایی باشند و در عمل سیاستهای آنان در سطح کلان و جهان را دنبال و اجرا کنند و اما از همفکری و همنوایی با زنان هموطنشان اکراه دارند.
مراسم تحلیف رئیسجمهور، روز شنبه در حالی انجام شد که حاشیههای آن، توجه رسانهها و کاربران اجتماعی را به خود جلب کرد و سلفیهای نمایندگان با فدریکا موگرینی با واکنشهای زیادی همراه بود.
حضور فدریکا موگرینی، بهعنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف، گویا نمایندههای حاضر در مراسم را آنقدر ذوقزده کرده بود که لنز دوربینهای زوم شده بر خودشان را فراموش کرده بودند و همه در تلاشی آشکار سعی درگرفتن عکس یادگاری با این نماینده را داشتند. عکسهایی که منتشر شد، نگاههای کنجکاو و خوشحالی نمایندگان را وضوح نشان میداد.
اما با گذشتن از جنبههای بهظاهر خندهدار و در باطن تأسفآور این اتفاق، وقتی به ریشه آن برمیگردیم، سؤالی بزرگ در ذهن نقش میبندد که چرا نمایندگان از حضور یک زن، در پست مدیریتی بالا آنقدر استقبال کردند؟ آیا اگر در ایران هم زنی، با این پست مدیریتی و یا در ردههای بالاتر حضور داشت، چنین اتفاقی رخ میداد؟
زنان در سیاست ایران، همواره نقشهای تعیینکنندهای را ایفا کردهاند و در موارد بسیاری به موفقیتهایی نیز رسیدهاند؛ اما این کمبود و فقدان حضور زنان در رتبههای مدیریتی بالا علاوه بر خلأهای مدیریتی و کاربردی، چنین تصاویر زننده و تأسف باری را به وجود میآورد؛ و امروزه با رخداد این صحنهها، نگرانی درباره حضور زنان ما در عرصههای سیاسی، خصوصاً درزمینهٔ انتخاب کابینه توسط رئیسجمهور و زمزمههای حضور حداقلی زنان در دولت، تشدید میشود.
نقطه آغاز حضور زنان در پستهای مدیریتی کجاست؟
عدهای معتقدند که انتخاب زنان در پستهای مدیریتی ریسک بزرگی است و انتخاب زنان باتجربه اندک، موجب ضربه به بدنه سیاسی خواهد شد؛ اما آیا تمام مدیران مرد، در پستهای مدیریتی و اجرایی موفق عمل کرده و بدنه سیاسی را مستحکمتر از گذشته کردهاند؟ آیا انتخاب زنان در این پستها نباید نقطه شروعی داشته باشد؟ حالآنکه کسب تجربه، با فعالیت اجرایی امکانپذیر است و رد این درخواست به دلیل عدم تجربه زنان در این پستها، ذهن را به تعجب وامیدارد. چگونه فردی بدون انجام یک فعالیت و در دایره محدودیتها میتواند تجربه کارآمدی کسب کند؟
مینو مرتاضی لنگرودی، فعال حقوق زنان، در گفتوگو با رویداد۲۴ پیرامون حواشی اتفاقات روز تحلیف رئیسجمهور در مجلس و در پاسخ به این سؤال که آیا اگر در ایران، زنان پستهای مدیریتی بالایی را در اختیار داشتند، بازهم این واکنشها اتفاق میافتاد یا خیر، گفت: رفتار نمایندگان و شور و شعفشان برای گرفتن عکس با خانم موگرینی را از زوایای مختلف میتوان بررسی کرد. صریحترین پیامی که این کنش نمایندگان مجلس برای مردم داشت این بود که آقایان نماینده از سادهترین آداب رفتار نمایندگی و پروتکلهای مربوط به رفتار شایسته و بایسته نمایندگی در انظار عمومی بیاطلاعاند. از طرف دیگر جایی دیده نشد و خبری از اصرار زنان برای سلفی گرفتن با خانم موگرینی مخابره نشده است. بهاینترتیب آشکارا روشن است که زنان نماینده مجلس به پروتکلهای رفتار و آداب نمایندگی در انظار عمومی و جلسات رسمی آشناتر و پایبندترند.
او ادامه داد: اما اینکه چنین کنش ناشایستی را به حضور زنان در پستهای مدیریتی ربط بدهیم به نظر قیاس معالفارق میرسد؛ زیرا حضور خانمهای نماینده و زنان مهمان در مراسم تحلیف مانعی برای بروز علنی سلفیهای شادیآفرین آقایان نماینده نشد. از عوارض تلخ استراتژی ثبتنام انبوه برای رفتن به مجالس مردم نهاد و حضور در آنها به هر قیمت همین ناشی کاریها و نابلدیهاست.
مرتاضی درباره خلأهایی که به علت نبود زنان در پستهای مهم وجود دارد و نقطه شروع اعتماد به زنان گفت: نهتنها زمان پر کردن خلأها توسط زنان رسیده که معتقدم این عدم حضور منطق معنایی ندارد. بدون تردید عدم حضور زنان در پستهای مدیریتی در اصل انکار عمدی شایستگیهای زنان و محروم کردن جامعه از مهارتها و تفکر و تدبیر زنان در مدیریت امور جامعه است.
این فعال حقوق زنان تصریح کرد: به نظر میرسد سیاستمردان ایرانی ترجیح میدهند در کنش سیاسیشان شادمانه دنبالهرو خانمهای سیاستمدار و وزرا و وکلای غیر ایرانی و خارجی بهویژه اروپایی و آمریکایی باشند و در عمل سیاستهای آنان در سطح کلان و جهان را دنبال و اجرا کنند و اما از همفکری و همنوایی با زنان هموطنشان اکراه دارند.
او اضافه کرد: این قبیل رفتارهای مردانه ناشی از عدم اعتمادبهنفس و خودکمبینی در قبال سیاستمداران طراز اول جهان است که با فرافکنی آن را به زنان و خواهران همطراز و هموطنشان نسبت داده و آنها را ریز و نابلد میپندارند. آنهم درزمانی که نزد تودههای مردم در بطن و متن اجتماع حضور زنان در موقعیت و مقام وزارت و وکالت و معاونت و مدیرکل حضوری کاملاً پذیرفتهشده و شادمانه است.
مرتاضی لنگرودی با تاکید بر اینکه مردم به پاکدستی زنان باور دارند و از مدیریت پاک دستانه و مهربانانه زنانه راضی هستند گفت: اما مردان عرصه سیاست هنوز اندر خم کوچه اولاند و خلأهای مدیریتی و آسیبهای ناشی از چنین خلأهایی را عمده نادیده میانگارند.
این فعال حقوق زنان، در پاسخ به این سؤال که کنار گذاشتن زنان، نشات گرفته از بیاعتمادی به آنهاست و یا علل دیگری دارد گفت: در جوامعی که بشدت مردانه طراحیشدهاند در خانواده زن بهواسطه زن بودنشان باید تحت سلطه و فرمان مرد باشد تا وادار شود با انکار آزادی و قدرت اختیار و انتخابش، خود را با زندگی درونی شده مرد تطبیق دهد.
او ادامه داد: در عرصه عمومی هم زنان در جایگاه دیگری به ابزار هویتیابی مرد تبدیل میشوند؛ و اگر بنا باشد زنان بهعنوان سوژههای خود بنیاد شناسایی و معرفی شوند آنگاه هویت قدرتمدار مردان دستخوش بحرانهای جدی خواهد شد. رقابت با زنان سیاستمدار و نخبه هموطن در عین تبعیت از زنان سیاستمدار فرنگی ناشی از بحران هویتی است که دولتمردان وطنی این روزها با آن مواجهاند.
مرتاضی لنگرودی در پایان، در تشریح این اتفاق و اینکه آیا این واکنشها، تأثیری بر معرفی اعضای کابینه و حضور وزیران زن در آن خواهد داشت یا خیر اضافه کرد: فرصت تجدیدنظر معطوف به وجود نظر است؛ یعنی ابتدا به ساکن باید نظری موجود باشد تا با آن بتوان نقد و تفکر و استدلال نظر را تجدید و بهروز کرد. به نظر میرسد موضوع وزارت زنان هنوز در مرحله ساخت نظری است و تا اجرا فاصل بعیدی دارد. تلاشهای امروز زنان برای حضور در کابینه در مقام وزیر، اقدام جهت کم کردن فاصله زمانی بین حرف و عمل و بود و نمود شفاف دولتمردان عرصه سیاست امروز سرزمینمان است.