پول قبر در حرم رضوی چند نفر را خانهدار میکند؟
تفاوت بین فقیر و غنی از دنیای مادی تا مرگ هم کشانده شده است. قیمتهای عجیب قبور این موضوع را به خوبی نشان میدهد؛ اگر وضعیت مالی مناسبی ندارید بعد از ۱۲۰ سال! احتمالا جایی در بیرون شهر و یا در بهشت رضا، بهشت رضوان و بعد خواجه اباصلت و بهشت جواد الائمه دفن خواهید شد، اگر وضعیت متوسط و رو به بالایی دارید خواجه ربیع هم به آپشنهای شما اضافه خواهد شد! اما قبور حرم دست نیافتنیتر است و برای قشر پایین و متوسط رویایی بیش نیست. امروز دخل و خرج گذری بر قبرستانهای شهر مشهد داشته و قیمت قبور مختلف را جویا شده است، با ما همراه باشید زیرا حتما در جریان هستید که مرگ تنها برای همسایه نیست!
«خراسان» در ادامه نوشت: بر سر مزار پدر نشستهام زیر لب فاتحهای زمزمه میکنم و بر حسب عادت با سنگی هر ازگاه ضربهای به سنگ مزار میزنم. خاطرات هجوم میآورند. قطرات اشک از روی گونههایم سر خورده و با گرد و خاک نشسته بر سنگ مزار پیوند میخورد. خاک نشسته روی مزار بر قلبم سنگینی میکند گویی با زبان بیزبانی میگوید: بیمعرفت! چرا اینقدر کم میآیی؟
عذاب وجدان رهایم نمیکند. با بهانه طولانی بودن مسافت و ازدیاد مشغله، به خودم دلجویی میدهم. همیشه این حسرت را بر دل دارم کاش جایی در درون شهر پدر را به خاک سپرده بودیم اما آن روزها من و خانوادهام در گیر و دار داغ غم مرگ ناگهانی پدر، زمان و مکان را نمیشناختیم. هر چه نزدیکان گفتند تایید کردیم. وقتی به خود آمدیم که زیر خروارها خاک مدفون شده بود. مادرم اما همیشه در جواب حسرت من میگوید: اتفاقا اینجا خیلی خوب است! آرامشی که اینجا هست هیچ جا وجود ندارد. او همیشه از قبرهای چند طبقه داخل شهر و شلوغی گلایه میکند. نمیدانم از ته دل میگوید یا دلش را راضی میکند!
به این فکر میکنم چرا ما برای هر مسئلهای حسابی تحقیق میکنیم، مثلا اگر بخواهیم خانهای بخریم ته و توی قضیه و جا و مکان و قیمت را در میآوریم اما در مورد خرید خانه آخرت که اتفاقا سالیان زیادی بازماندگان را درگیر خود میکند، کمتر شده به تحقیق بپردازیم و آرامگاههای مختلف را از همه نظر سبکسنگین کنیم، به خصوص که مرگ خبر نمیکند و اغلب فرصتی برای تجزیه و تحلیل بازماندگان در این مورد باقی نمیگذارد.
بهشت رضا
یک روز میان هفته؛ باد لابهلای درختان بلند قامت آرامستان میچرخد، آفتاب دامن طلایی خود را به هر سوی گسترده است، سکوت سنگین و آرامشی دلچسب برپاست.
مسافتی نسبتا طولانی را طی کرده به بلوکهایی میرسم که شلوغند. اینجا مردم به تازگی عزیزان خود را به آغوش خاک سپردهاند. مردان سیاهپوش، شیون سوزناک زنان، تاج گلهای پرپر شده، بوی گلاب، خاکهای نمناک انباشته بر هم و پلاکهای حلبی شمارهگذاری شده، حاکی از ورود مهمانان تازهوارد به این قبرهاست. پیرزنی میان خاکها راه میرود و با دقت روی پلاکها را میخواند. جعبه خرما را به سویش دراز میکنم. برگهای را نشانم میدهد و میخواهد در جستوجوی یافتن قبر همسرش یاریاش کنم. مینالد که همه جا شبیه هم است! من هم که کمسواد. زن دیگری که مکالمه ما را شنیده نزدیک میشود در حالی که خرما برمیدارد میگوید نفسم برید، خیلی از ایستگاه اتوبوس دور است. از ایستگاه اتوبوس تا اینجا نیم ساعت پیاده طول کشید، هر وقت که اینجا میآیم نصف روزم را باید بگذارم.
یکی دو بلوک آن طرفتر، دختر جوانی تنها بر سر خاکی نشسته و قرآن میخواند. نزدیکش که میشوم با شتاب به طرفم برمیگردد، میگویم نترس! خرما تعارفش میکنم، لبخندی میزند، خرما برمی دارد و میگوید تنها آمدن ترسیدن هم دارد. اینجا بزرگ و خلوت است. نوشته پلاکارد را میخوانم و میپرسم مادرت هست؟ آه کوتاهی میکشد و به نشانه تایید سرتکان میدهد، میگویم چه شد مادر را اینجا دفن کردید؟ به مزار مادرش چشم میدوزد و میگوید وصیت خودش بود، مادرم بیمار بود و میگفت دوست دارم پیش پدرت خاک شوم، وقتی فوت کرد شماره ردیفی را که پدرم درآنجا دفن است و یک قبر خالی دارد به دفتر دادم و گفتند آن قبر۶ تا ۷ میلیون تومان برایت آب میخورد. من تنها فرزندشان هستم و پهلوی چربی ندارم، برای همین متاسفانه نتوانستم در کنار پدر برایش قبری بخرم و چند بلوک بینشان فاصله افتاد.
به سنگ قبرها بیشتر دقیق میشوم. در انتهای هر ردیف افقی یک یا دو قبر با سنگی سفید وجود دارد. روی آنها عبارت سرداب حک شده یا هیچ ننوشتهاند. احتمالا قبرهای پیشفروش یا رزروشده هستند. برای اطلاع از چند و چون کار تصمیم میگیرم به عنوان خریدار به دفتر آنجا مراجعه کنم. خانم کارمندی برگه قیمت پیشفروش قبرها را به دستم میدهد و میگوید قبرهای دو طبقه ۴ میلیون تومان و قبرهای یک طبقه ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است که میتوان حدود یکسوم این مبلغ را پرداخت و مابقی آن را طی دو فقره چک در مدت یک سال پرداخت کرد.
قبلا شنیده بودم که قبرهای سه طبقه هم در بهشت رضا وجود دارد. کارمند بخش واگذاری قبور، پیشفروش قبرهای سه طبقه را که در جوار آرامگاه میرزا جواد آقای تهرانی است بین ۳۲ تا ۳۶ میلیون تومان عنوان میکند.
از خانمی که همزمان با ما در قسمت واگذاری قبور در حال خرید قبر به صورت پیشفروش بود میپرسم چرا در زمان حیات خود قبر میخرید؟ میگوید در این بلوک پدرم آرمیده است، بر حسب علاقه قلبی خود دوست داشتم بعد از مرگ هم خانه آخرتمان به هم نزدیک باشد، ضمن اینکه حس خوبی دارم بدانم بعد از مرگ در چه جایی دفن خواهم شد.
قسمت پذیرش بهشت رضا قیمت قبر برای دفن بهروز متوفی را بین یک میلیون و صد هزار تومان تا یک میلیون و دویست هزار تومان اعلام میکند که این قیمت برای خدمات آمبولانس، تغسیل، تکفین، تدفین و... است و جای قبر به صورت رایگان است.
اما در این بین خانوادههایی هستند که علاقهمندند بعد از مرگ نیز قبورشان در کنار هم باشد. در دو ضلع مقابل، آرامگاههای خانوادگی وجود دارد که اکثرشان بسته هستند. از شیشهها که داخل را نگاه میکنم مفروش شدهاند و قرآنهایی بر رحل و چند سجاده پهنشده وجود دارد. تعداد زیادی از آنها را که پشت سر میگذارم. خانوادهای را در یکی از غرفهها مییابم، خودم را معرفی میکنم و میپرسم دلیلشان برای خرید آرامگاه خانوادگی چه بوده است؟ پدر خانواده علت را راحتی بازماندگان عنوان میکند و میگوید بازماندههای متوفیان به راحتی همه بستگان خود را در یک جا زیارت میکنند و مشکل پراکندگی بستگان فوتشده وجود ندارد، ضمن اینکه این مکانها سرپوشیده است و بعضا آب و برق هم دارد و در زمستان و تابستان آسودگی بازماندگان را سبب میشود.
قیمت آرامگاههای خانوادگی در بهشت رضا: اتاقها دارای ۱۲ قبر به قیمت ۱۹۸ میلیون تومان به صورت پیشفروش عرضه میشوند.
آستانه مبارکه خواجه اباصلت
زیارتگاه خواجه اباصلت که میان بهشت رضا و شهر مشهد وجود دارد نیز دارای قبرستانی است.
قیمت قبور در این آستانه مبارکه به این صورت است: قبور دو طبقه در محوطه (بلوک ۲ ضلع غربی) یک میلیون و پانصد هزار تومان. قبور سه طبقه داخل غرفههای ضلع غربی هر جا قبر دو میلیون و پانصد هزار تومان.
پیشفروش در این آستانه صورت نمیگیرد مگر در خصوص قبور طبقاتی که یکی از بستگان درجه یک متقاضی در آن دفن شده، واگذاری طبقه بالای همان قبر آن هم با دریافت قیمت روز به صورت علیالحساب و اخذ مابهالتفاوت در روز دفن اجازه داده شده است.
خواجه ربیع
آرامگاه خواجه ربیع در انتهای خیابان خواجه ربیع مشهد واقع شده و در واقع قبرستانی شهری است، رفت و آمد به اینجا هم از نظر هزینه و هم صرفهجویی در وقت بسیار راحت است. پایانه خواجه ربیع به چندین نقطه شهر خط اتوبوس دارد.
وارد خواجه ربیع که میشوم تا جایی که چشم کار میکند سنگها سفید مرمریشکل و یکدست است که تفاوت زیادی با بهشت رضا دارد. هیچ دار و درخت و سایبانی بر سر قبرهای داخل محوطه وجود ندارد بلکه در باغچههایی مجزا فضای سبزی وجود دارد. فضای شهر تاثیر خود را گذاشته است. اینجا قبرهای کوچک و مربعشکل چفت هم هستند. روی آنها را که میخوانم بعضی نوشته پایین، بعضی وسط و بعضی بالا. به این معنی که قبرها سه طبقه هستند.
قیمتها را از دفتر آرامگاه به عنوان مشتری جویا میشوم که به این شرح است: باغ اول: قیمت بهروز ۱۸ میلیون تومان، پیشخرید بیست و یک میلیون و ششصد هزار تومان، باغ دوم: قیمت بهروز ۱۰ میلیون تومان، پیشخرید ندارد. آرامگاههای خانوادگی در خواجه ربیع در باغ دوم عرضه میشوند. داخل اتاقها هر قبر به قیمت روز ۱۷ میلیون و اگر بخواهید پیشخرید کنید هر قبر ۲۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. روی ایوانها هر قبر به قیمت روز ۱۵ میلیون و به صورت پیشخرید هر قبر ۱۸ میلیون تومان است، هر غرفه دارای ۱۸ تا ۶۰ قبر است. در این صورت اگر بخواهید یک غرفه با ۱۸ قبر را پیشخرید کنید بیش از ۳۰۰ میلیون تومان برایتان آب میخورد.
حرم مطهر امام رضا (ع)
هر کسی دوست دارد توفیق این را بیابد که جسمش در جوار مضجع نورانی امام هشتم آرام گیرد. اما این امکان برای همه مردم میسر نیست زیرا قیمتهای قبور در حرم مطهر بسیار متفاوتتر از سایر مکانهاست.
میتوان گفت این توفیق برای مردم طبقه پایین یک آرزوی دستنیافتنی است. در تماس تلفنی با دفتر امور دفن حرم، قیمتها را جویا میشوم. پاسخدهنده اعلام میکند در حال حاضر فقط در دو صحن قدس و صحن جمهوری فروش قبر دارند که ۱۲۰ میلیون تومان است. ضمن اینکه پیشفروش هم وجود دارد، اگرچه بین نرخ پیشفروش و خرید بهروز تفاوتی وجود ندارد. سراغ صحن آزادی را میگیرم که میشنوم آنجا مخصوص خدام است اما اگر موردی باشد که صحن آزادی را بخواهد باید درخواست دهد تا بررسی شود. قیمت قبر در صحن آزادی را در سایتهای مختلف تا ۷۰۰ میلیون تومان هم گزارش دادهاند.
به قبرستان صحن آزادی که وارد میشوم قبور یکدست سفید مرمری نظرم را جلب میکند. در اینجا نیز قبرها سه طبقه هستند. خانم مسنی دو انگشت خود را بر قبری گذاشته و زیر لب فاتحه میخواند. خودش را معلمی بازنشسته معرفی میکند و میگوید اینجا قبر داییام است، او خادم رسمی حرم بود و این قبر از طرف حرم به او داده شده بود. از او میپرسم نظرتان در مورد خرید قبر در حرم مطهر چیست؟ میگوید: هر کسی اعتقاداتی دارد اما کاش تاملی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که جسممان در یک قبر ۷۰۰ میلیون تومانی دفن شود در حالی که روحمان به پرواز درآمده و در کالبد تن نیست؟ یا با ۷۰۰ میلیون تومان برای ۵ خانواده بیبضاعت خانهای در شهر خریده و از آوارگی نجاتشان دهیم؟ یا برای تعداد زیادی نوعروس نیازمند جهیزیه تهیه کنیم و به خانه بخت بفرستیمشان. همچنین میتوان هزینه معالجه صدها کودک نیازمند دردمند را فراهم کرد و برای صدها نفر جوان بیکار شغلی آبرومند دست و پا کرد. اینها ثواب است و حسنه اخروی دارد یا خریدن جای قبری که تضمینی برای بهشت ندارد؟ آنچه مهم است اعمال و کردارمان در این دنیای فانی است و بس اما عشق است دیگر و نمیتوان خریداران این قبرها را ملامت کرد. هرکس نظری دارد.