سقوط مرگبار بعد از حمله به پسر همسایه /عکس
پسر جوان در اقدامی عجیب پسر 11ساله همسایهشان را با ضربه چاقو زخمی کرد و بعد به زندگی خود پایان داد. کودک در بخش مراقبتهای ویژه یکی از بیمارستانهای پایتخت بستری است.
به گزارش جامجم، بعد از ظهر پنجشنبه 29 تیر امسال یکی از ماموران پلیس تهران با بازپرس سجاد منافی آذر کشیک قتل دادسرای جنایی تماس گرفت و از زخمی شدن پسر 11 ساله و سقوط مرگبار پسر 24سالهای از طبقه سوم مجتمعی در یکی از محلههای خیابان خلیج فارس خبر داد.
بازپرس جنایی همراه تیم بررسی صحنه جرم در آنجا حاضر شد و مشاهده کرد پسر 11 ساله زخمی از سوی خانوادهاش و همسایهها به بیمارستان شهید فیاضبخش منتقل شده است. همچنین در مقابل ساختمان هم جسد پسر 24 ساله در حالی افتاده که چاقویی نیز در چند قدمیاش قرار دارد.
با تحقیقات اولیه از همسایهها معلوم شد پسر 24 ساله که در طبقه سوم زندگی میکرده بیدلیل به خانمی که همراه دو پسرش بوده، در راه پلهها حمله کرده و یکی از پسران وی را زخمی کرده است.
یکی از همسایهها به افسر تحقیق گفت: ضارب که خودکشی کرده در طبقه سوم همراه والدینش زندگی میکرد. آنها نزدیک به یک سال بود که در این آپارتمان اجارهای زندگی میکردند. کودکی که زخمی شده نیز ساکن طبقه دوم بود. آن روز صدای داد و فریاد شنیدم. زمانی که از خانه بیرون آمدم، زن جوانی را همراه دو کودکش دیدم. پسر او با ضربه چاقو مجروح شده بود.
وی افزود: همسایهها کمک کردند و او به بیمارستان منتقل شد. پسر همسایه در راهرو داد و فریاد میکرد که خانوادهاش او را به داخل خانه بردند. برای بررسی علت درگیری به طبقه سوم رفتم که صدای سقوط از بلندی شنیدم. سراسیمه به مقابل ساختمان بازگشتم که در آنجا با پیکر ضارب به نام عرفان روبهرو شدم. او به تصور این که پسر 11 ساله فوت کرده، اقدام به خودکشی کرده بود.
همزمان با مرگ ضارب جوان، پروندهای در شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و تحقیقات از خانواده وی برای مشخص شدن دیگر ابعاد این پرونده ادامه دارد.
همچنین مادر سعید ـ کودک زخمی ـ درباره وقوع این حادثه و آخرین وضعیت پسرش به جامجم گفت: ساعت 14 و 30 دقیقه پنجشنبه، شوهرم به محل کارش رفت و من و پسرم سعید 11 ساله و دیگر پسر پنج سالهام در خانهمان در طبقه دوم ساختمان بودیم. آن روز قرار بود به خانه همسایه طبقه چهارم بروم. وقتی وارد راهپلههای طبقه سوم شدیم، پسر جوان را دیدم که از خانهشان بیرون آمد و محکم در آنجا را بست. چاقویی به دست داشت که یکدفعه به سمت من و پسرانم حمله کرد. داد و فریاد راه انداخته و میخواستیم فرار کنیم که آن جوان چاقویی را به سمتمان انداخت. سراسیمه و با پای برهنه فرار کردیم. آن لحظه به جان خودم فکر نمیکردم و فقط جان بچههایم برایم مهم بود.
مادر جوان ادامه داد: نمیدانستم چرا او با دیدن ما این طور رفتار کرد. با التماس از او میخواستم رهایم کند که اول پسر کوچکترم را گرفت و به کناری انداخت. بعد با چاقو به سمت پسر دیگرم حمله کرد. او ضربههایی را به سمت پسرم انداخت. با صدای فریادهایم زن و مردی از همان خانه بیرون آمدند و پسر جوان را با خود به داخل آپارتمان بردند.
وی گفت: پسرم را که بغل کردم دیدم غرق در خون است. با فریاد از همسایهها کمک خواستم. بعد فرزندم را به بیمارستان رساندیم. در بیمارستان متوجه شدم جوان ضارب خودکشی کرده است. پسرم در بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستان بستری است. خیلی نگرانش هستیم. امیدوارم زودتر حالش خوب شود و به چشمانتظاریمان پایان دهد. ما اصلا پسر جوان و خانوادهاش را نمیشناختیم و نمیدانم چرا فرزندم را زخمی کرد و به زندگی خودش پایان داد.