صدای تفرقه در تهران!
نگاهی به شعارهای بحرانزا در راهپیمایی دیروز
جهان اقتصاد نوشت: روز جهانی قدس یادگار امام خمینی (ره) است. هم ایشان با یادآوری این نکته که آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان احتمالا از لیالی قدر است و سنوشت امت اسلامی در شب قدر رقم می خودر در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این روز را به عنوان روز قدس اعلام کردند و از امت اسلامی در سراسر جهان خواستند تا در این روز با راهپیمایی و برگزاری مراسم افشاگرانه جنایات رژیم صهیونیستی را برملا کنند و از همه ملتها و دولتها بخواهند برای ریشهکن کردن شیوه ظالمانه صهیونیستهای اشغالگر هرچه در توان دارند به کار بگیرند. فریادهای خشم خود را برسر رژیم صهیونیستی و آمریکا و سایر حامیان و پشتیبانان او بکشند.
در داخل ایران در مقاطعی کسانی بودهاند که در باره مبارزه با اسرائیل و حامیان او با وجود پذیرش اصل فاسد بودن و جعلی بودن این رژیم، بر شیوههای سیاسی و بینالمللی برای مبارزه با این رژیم، بیش از شیوههای مردمی تأکید و اعتقاد داشتهاند.
به خاطر داریم که یکی از چهرههای سیاسی سرشناس و روحانی منسوب به اصلاحطلبان به این اتهام که چرا در جایی کفته اس اگر امام خمینی(ره) زنده بودند شاید در لحن مواضع خودشان در باره اسرائیل نظر تازه تر و متفاوت با نظرات گذشته خود میدادند، به محکمه دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شده و مورد محاکمه قرار گرفتند.
یک سوال اصلی و اساسی در این میان وجود دارد و آن این است که با این اندازه حساسیت مورد اجماع در ایران و حتی در میان ملتها و جمعیتهای همسو با ایران در سایر کشورها چه کسانی باید تلاش کنند تا این صدای واحد جهانی علیه اسارئیل غاصب و صهیونیستهای اشغالگر مرود خدشه و تضعیف قرار بگیرد؟
چند سالی است زمزمههایی در مراسم روز قدس و همینطور در مراسمی مانند راهپیمایی روز ۲۲ بهمن به گوش میرسد که از هر سو و از هر زاویهای که مورد ارزیابی و مداقه قرار میگیرد، چیزی بجز وحدت شکنی و اختلاف افکنی در صفوف متحد مردم ایران و جهان در بارزه با اسرانیل و صهیونیزم از آن برداشت نمیشود. د رراهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن هم که همه مردم از هر طیف و طبقهای برای اثبات عهد خود با انقلاب و نظام به میدان میآیندف ندا و زمزمه اختلاف جز شکستن اتحاد مردم معنای دیگری ندارد.
در راهپیمایی روز قدس در روز گذشته هم این زمزمهها بار دیگر به گوش رسید. گروهی دشمنی با اسرائیل و امریکا را رها کردند و با نهایت بی انصافی به شعار دادن عیله رییس جمهور و معاون اول ایشان پرداختند. اینان در سالهای پیشین هم همین روییه را به اجرا میگذاشتند با اینتفاوت که تا مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجای زنده بودند ایشان به عنوان برجستهترین شخصیت، مورد به مهری قرار میگرفتند و شعار دهندگان علیه ایشان سازماندهی میشدند. اما امسال و پس از درگذشت ایشان کسانی که علاقه شدیدی دارند تا مبارزه با اسرائیل را در روز قدس تحتالشعاع قرار دهند، این بار رییس جمهور و معاون وی را مورد حمله و تهاجم لفظی قرار دادهاند
از این که عوامل اسرائیل باید از برگزاری مراسم روز قدس عصبانی باشند و به هر طریقی تلاش کنند تا اگر نمیتوانند از برگزاری آن جلوگیری کنند، دست کم آن را به انحراف و حاشیهسازی بکشانند، امری طبیعی قابل انتظار و پیش بینی است. اما این که کسانی در داخل کشور و ظاهرا با سردادن شعارهای به ظاهر انقلابی وو خرج کردن از ارزشها و اصول انقلاب بخواهند هدفهای شوم خود را به نتیجه برسانند و مردم را از تمرکز بر اصول خدشهناپذیر سیاست خارجی کشور باز بدارند، نکتهای غیر قابل صرفنظر کردن است.
اما نکته دیگری که باید برای مطئولان و مقامات امنیتی مهم باشد و به سادگی از آن عبود نکنند، این است که چگونه ممکن است در شرایطی که امنیت مردم و مسئولان کشور از اهمیت بالاتری در هفتههای اخیر برخوردار شده است، کسانی که قصد اخلال در راهپیمایی عظیم روز قدس را دارند از پیش شناسایی نشدهاند و مورد مهار و کنترل نیروهای امنیتی و انتظامی قرار نگرفتهاند؟ در حالی که برای هر شهروند عادی روشن است که مسیر ورود و ملحق شدن مقامات عالیرتبه به راهپیمایی از پیش اعلام نمیشود و به دلالیل امنیتی محرمانه تلقی میشود و کسی از آن خبر ندارد، اوباشانی که علیه رییس جمهور و معاون اول وی شعار داده اند چگونه از این مسیر اطلاع یافتهاند و توانستهاند عوامل و ایادی خود را در این مسیر قرار دهند؟
آیا اینان آن اندازه از توان سازماندهی برخوردارند که در مدت چند دقیقه پس از ملحق شدن رییس جمهور به راهپیمایی خود را ساماندهی کرده به نزدیکی ایشان رساندهاند؟ آیا مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشور از این توان ساماندهی برای تخریب جهره و ایجاد خدشه در مراسمی با این اندازه از اهمیت در میان این گروه اطلاع دارند یا نه؟ برای مهار این گروه چه تدابیری اندیشیده شده است تا از این پس مردم شاهد چنین حاشیهسازیهایی نباشند و با اطمینان و آرامش در مراسم ملی و میهنی خود شرکت کنند و ناچار نباشند تا برای مقابله با این اقدامات هتاکانه در خیابانها وارد عمل شوند.
در پایان لازم میدانم به نکتهای که ممکن است این افراد (که به تعبیر چهرههای سیاسی و برجسته کشور از کاسبان تحریمها خط میگیرند و به دنبال بازگرداندن کشور به شرایط بحرانی پیش از برجام هستند)، به آن متمسک شودند هم اشارهای بکنم و ان این است که از سخنان و تذکرات رهبر انقلاب این اندیشه را برگرفته باشند که با کسانی برخورد کنند و عرصه را بر آنان تنگ کنند.
پاسخ جنین استدلال بیپایهای را هم باید از سخنان مقام معظم رهبری بگیریم که با نقل آن سخن را به پایان میبرم.
رهبر انقلاب در ۲۸ بهمن ۹۱ در یک سخنرانی فرمودند: “این را هم عرض بکنیم؛ این که من از بعضى مسئولان و سران کشور گلهگزارى کردم، موجب نشود که حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضدچه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، بنده با این کارها مخالفم؛ این را من صریح بگویم. بارها به کسانى که میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نکنند. مىبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند.”
امیدوارم مسئولان ذیربط در هنگامههای بعدی اجازه این جسارتها و خدشهها در صفوف ملت را ندهند.
سعید تقیپور- سردبیر روزنامه جهان اقتصاد