خبرگزاری کار ایران

مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه:

ممکن است جابجایی‌هایی کودتامانند در قطر صورت بگیرد/ ایران جانب یک طرف را نگیرد

ممکن است جابجایی‌هایی کودتامانند در قطر صورت بگیرد/ ایران جانب یک طرف را نگیرد
کد خبر : ۴۹۷۱۹۲

ممکن است با هماهنگی، اتفاقاتی در داخل قدرت رخ دهد و جابجایی‌هایی کودتامانند در قطر صورت بگیرد که مسیر را تغییر خواهد داد و با مداخله‌ی مستقیم نظامی متفاوت است.

روند پیوستن کشورها به عربستان برای قطع روابط با قطر در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته است و برخی با این تعبیر که قطر با تحریم توسط چند کشور همسایه، تنها از طریق آب‌های بین‌المللی و منطقه‌ای یا آسمان ایران می‌تواند با جهان ارتباط برقرار کند، این موضوع را فرصتی برای ایران تلقی می‌کنند اما قاسم محب‌علی، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه با تأکید بر این‌که ایران باید این را یک بازی خانوادگی تلقی کند، به خبرنگار شفقنا می‌گوید که حال بهتر است ایران جانب یک طرف را نگیرد چون ممکن است روند ماجرا را به کلی تغییر دهد و منافعی هم برای خودش نداشته باشد.

او که احتمال مداخله‌ی نظامی در قطر را ضعیف می‌داند، در عین حال تحلیل می‌کند که ممکن است با هماهنگی، اتفاقاتی در داخل قدرت رخ دهد و جابجایی‌هایی کودتامانند در قطر صورت بگیرد که مسیر را تغییر خواهد داد و با مداخله‌ی مستقیم نظامی متفاوت است.

مشروح گفت‌وگوی شفقنا با قاسم محب‌علی در ادامه می‌آید:

دلایل متعددی برای روند آغاز شده میان برخی کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی برای قطع رابطه و تحریم قطر بیان می‌شود، شما این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید و چه اثری بر موقعیت سیاسی و اقتصاد قطر خواهد داشت؟

قطر کشوری کوچک و دارای ثروتی بزرگ است. مساله‌ی اصلی، حمایت قطر از اخوان المسلمین است. بعد از بهار عربی، قطر از اخوان و عربستان از ارتش مصر  و مبارک حمایت می‌کرد که در نهایت ارتش مصر کودتا کرد. عربستان بر حمایت از ارتش مصر ادامه داد اما دولت قطر و همچنین شبکه‌ی الجزیره تا مدت‌ها سعی می‌کردند از اعتراضاتی حمایت کنند که علیه دولت سیسی می‌شد. در سوریه هم تقریباً به همین شکل بود. البته در لیبی همه از سقوط قذافی حمایت می‌کردند اما در آن‌جا هم کشورها جمعیت مختلفی را مورد حمایت قرار می‌دادند و عملکردشان یکسان نبود؛ قطر بیشتر از جمعیت اخوانی حمایت می‌کردند و عربستان سعودی و مصر و … بیشتر از نظامی‌ها و جمعیت‌های قبیله‌ای حمایت می‌کردند. در سوریه هم تقریباً این اختلاف وجود داشت و ترکیه و قطر بیشتر از جمعیت نزدیک به اخوان حمایت می‌کردند و عربستانی‌ها بیشتر از سلفی‌ها و جریاناتی که به وهابی‌ها نزدیک‌تر بودند. این اختلاف، اختلافی نسبتاً قدیمی است و جدید نیست. قطری‌ها معتقدند که ما نماینده سلفی‌گری و جنبش وهابی اصلی در عربستان سعودی هستیم و عربستانی‌ها و آل سعود نیستند. بعد از ائتلافی که عربستان با کمک آمریکا تشکیل داد، سعی کرد یک هژمونی برقرار کند. تحت این هژمونی نیاز داشت قطر را هم با خود هماهنگ کند و حمایت قطر را از جریان اخوان المسلمین و جریانات مذهبی قطع کند و نیاز بود که مصر با آن هماهنگ شود که دشمن اصلی آن اخوان المسلمین است. قطر زیر بار این هژمونی نرفت. عربستان تصمیم به  تحت فشار قرار دادن قطر گرفت تا از این طریق بتواند ارتباطات و حمایت آن‌ها را از جمعیت‌های مرتبط با اخوان‌المسلمین قطع کند. این‌که قطر چقدر می‌تواند در برابر این موضوع مقاومت کند، مشکل است چون قطر کشوری کوچک و آسیب‌پذیر است اما فقط توانایی مالی بالایی دارد.

کارشناسان بسیاری نقش آمریکا و حضور ترامپ را در جریان ایجاد شده میان برخی کشورهای عربی علیه قطر خیلی پررنگ می‌دانند. ارزیابی شما از نقش آمریکا در تصمیم عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی برای تحریم قطر چیست؟

البته این روشن نیست که آیا آمریکایی‌ها واقعاً بخواهند تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد عربستان سعودی بگذارند چون مهم‌ترین پایگاه آمریکایی‌ها در خاورمیانه در قطر قرار دارد. از این جنبه قطر برای آمریکایی‌ها بسیار پراهمیت است و بعید است که آمریکایی‌ها خواسته باشند که آن وضعیتی که در قطر دارند را به این سادگی واگذار کنند. دلیل این‌که آمریکایی‌ها این پایگاه را در عربستان قرار ندادند، واضح است زیرا آمریکایی‌ها می‌خواهند که این تقسیم و گزینه‌های مختلف را در خلیج فارس داشته باشند؛ پایگاه دریایی آن‌ها در بحرین است، یک پایگاه در عمان دارند، در عربستان سعودی پایگاه جداگانه‌ای دارند و مهم‌ترین پایگاه آ‌ن‌ها در قطر است. به همین دلیل بعید می‌دانم آمریکایی‌ها هم علاقه‌مند باشند همه‌ی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد عربستان بگذارند البته ممکن است به نوعی رهبری عربستان و هماهنگی عربستان را با بازیگری‌های متفاوت خواسته باشند. قطر شاید بخواهد از این امکان خود استفاده کند و کاملاً تحت سیطره یا هژمونی عربستان قرار نگیرد.

جریان آغاز شده برای مقابله با قطر بین کشورهای عربی چه سمت و سویی پیدا کند؟ آیا طولانی‌مدت خواهد بود؟

اختلاف عربستان سعودی با قطر یا با امارات و بحرین، قدیمی است و چند بار تا به حال بروز کرده است و این بار هم به همین شکل است. باید انتظار داشت که بعد از مدتی به نحوی فروکش کند و شکل جدیدی پیدا کند و توافقاتی در پشت در یا پنهانی صورت بگیرد. به این صورت که در سیاست‌های قطر نسبت به اخوان‌المسلمین تغییری صورت بگیرد؛ اگر حمایت قطر از اخوان‌المسلمین در منطقه قطع شود، تأثیرات مهم و قابل توجهی بخصوص در یمن، سوریه، مصر، لیبی و حتی سودان خواهد گداشت و در نتیجه‌ی آن می‌توان گفت مناسبات عربستان سعودی و قطر برگردد یا این که به نوعی توافقی صورت بگیرد که آن جریانات با مسیر کلی مدنظر عربستان سعودی و آمریکا هماهنگ شود.

اختلاف عربستان با قطر و روند شکل‌گرفته ممکن است به سمت مداخله‌ی نظامی عربستان در قطر و تلاش برای تغییر رژیم قطر پیش رود؟

در تحلیل نباید عجله کرد چرا که به این دلیل که مهم‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه و فرماندهی پنجم و مرکزی آن در منطقه در قطر قرار دارد و حتماً ثبات قطر برای آمریکایی‌ها مهم است. این‌که آمریکایی‌ها خواسته باشند قطر را در اختیار عربستان سعودی بگذارند را بعید می‌دانم. مگر این‌که یک هماهنگی با آمریکایی‌ها صورت بگیرد و عربستان خواسته باشد مداخله‌ی نظامی در آن‌جا داشته باشد که کار مشکلی است. البته ممکن است با هماهنگی، اتفاقاتی در داخل قدرت رخ دهد و جابجایی‌هایی کودتامانند در آن‌جا صورت بگیرد که مسیر را تغییر خواهد داد و با مداخله‌ی مستقیم نظامی متفاوت است.

احتمال مصالحه میان قطر و عربستان به صورت قطع حمایت از اخوانی‌ها را چقدر می‌دانید و در صورت بروز، چه اثراتی بر منطقه خواهد داشت؟

این هم بحث مهمی است. ابزار بازیگری قطر در منطقه‌ی خاورمیانه‌ی عربی به صورت ارتباط آن‌ها با اخوان المسلمین بود یا حمایتی که از آن‌ها و حماس می‌کرد که به آن‌ها اجازه می‌داد که بازیگر نسبتاً مستقل و موثری در این منطقه باشد. اگر این حمایت قطع شود، عملاً قطر دیگر نقش مهمی در سیاست خارجی در منطقه‌ی خاورمیانه بازی نخواهد کرد اما اخوان المسلمین هم به این سادگی نمی‌توان نادیده گرفت و آن‌ها هم بازیگر بسیار مهمی هستند. در ترکیه که اردوغان از آ‌نها حمایت می‌کند و به نوعی اخوانی محسوب می‌شود و حماس هم به نوعی اخوانی محسوب می‌شود. اخوانی‌های مصر هم درست است که سرکوب شده‌‌اند اما جریان مهم اجتماعی، مذهبی و سیاسی هستند؛ در سودان هم به همین صورت است. در یمن نیز به همین شکل است و اخوانی‌ها در همه جا نفوذ و نقش دارند و به این صورت نیست که حتی با قطع حمایت قطر از آن‌ها از بین برود بلکه شاید فشارها در این جهت باشد که بازیگری اخوان و قطر تحت چارچوب مورد علاقه‌ی عربستان قرار بگیرد و در نهایت تفاهمی صورت بگیرد که اخوان از حالت اپوزیسیونی که در مصر و مناطق دیگر هست خارج شود و نقش اپوزیسیون بودن خود را از دست دهد.

موضعی که ترکیه نسبت به قطع روابط برخی کشورهای عربی با قطر خواهد داشت، چقدر می‌تواند در روند آینده‌ی این ماجرا موثر باشد و این تأثیر به چه صورتی خواهد بود؟

برداشت من این است که ترکیه تلاش می‌کند نقش واسط را بگیرد و یک طرف را انتخاب نکند چون ترکیه علاقه‌مند است که هم بازیگری قطر به نفع اخوان ادامه پیدا کند و هم نمی‌خواهد اخوان به طور کامل از بین رود.

نحوه‌ی ورود ایران به موضوع باید به چه صورتی باشد؟ برخی معتقدند این مساله فرصتی برای نزدیک شدن به قطر برای ایران به وجود آورده است. نظر شما چیست و ورود ایران به این صورت در این ماجرا چه پیامدهایی برای آن خواهد داشت؟

ایران باید این را یک بازی خانوادگی تلقی کند. اگر وارد این بازی شود، بلافاصله کمک می‌کند که روندها تغییر کند و نوع دیگری بگیرد. دیپلماسی ایران باید صبر و حوصله داشته باشد. ضمن این‌که ارتباط ما با قطر برقرار است و اگر کمکی خواسته باشند از نظر پروازهای هوایی و تحریم‌های اقتصادی برای ایران باید امکانپذیر باشد. در عین حال بهتر است که ایران جانب یک طرف را نگیرد چون ممکن است روند ماجرا را به کلی تغییر دهد و منافعی هم برای ایران نداشته باشد.

اهداف جریان ایجاد شده در قطع ارتباط با قطر چقدر به ارتباط آنها با ایران مربوط است و چه آثاری بر موقعیت ایران خواهد داشت؟ آیا اصلاً اثری جدی خواهد داشت؟

اگر چه سیاست‌های عربستان و قطر در حمایت از گروه‌های سلفی یا اخوانی‌ها و حتی تروریسم متفاوت است اما نکات قابل توجهی در این‌جا وجود دارد. عربستان و مصر، قطر را متهم می‌کنند که از تروریسم و افراطی‌گری در منطقه حمایت می‌کند. قطر این سیاست‌ها و این بازیگری را داشته است و به این شکل نیست که با نزدیکی به ایران، آن‌ها را از دست دهد. قطر بخشی از جریان حامیان افراطی‌گری در منطقه است و ما هم باید به این توجه داشته باشیم و بر این اساس روابطمان را با قطر تنظیم کنیم. به این معنا که باید روابطمان را طوری تنظیم کنیم که قطر از این جریانات افراطی در منطقه از جمله سوریه، عراق یا افغانستان دور شود. در گذشته از طالبان حمایت می‌کردند و شاید امروز هم از جمله حامیان طالبان باشند بنابراین همینطوری نباید بدون اینکه ما به ازای لازم را داشته باشد، به قطر نزدیک شویم. قطر با عمان متفاوت است؛ قطر سعی می‌کند از این شکاف‌ها بهره‌برداری کند؛ شاید قصد داشته باشد به ایران نزدیک شود تا از آن طرف امتیاز بگیرد و وقتی امتیاز را گرفت، بازی را مجدداً تغییر دهد.

در صورت شدت یافتن رویارویی عربستان و قطر، برخی احتمال بازگشت رابطه قطر و حزب الله لبنان به پیش از بهارعربی و بهبود این رابطه را پیش‌بینی می‌کنند. نظر شما چیست؟

قطر سعی می‌کند بین این شکاف‌ها بازی کند؛ باید به این نکته دقت کرد که قطر ممکن است از هر ابزاری برای پیشبرد سیاست‌ها و بازیگری خود استفاده کند. طبیعی است در مواردی به نفع ماست، حمایت از آن‌ها اشکالی ندارد و ایران می‌تواند با قطر همکاری کند اما باید توجه داشت این امکان را به قطر ندهیم که با ابزار ما از طرف مقابل امتیاز بگیرد و وقتی امتیازهای خود را گرفت، بازی‌های مختلفی صورت دهد. به علاوه این‌که ایران و قطر بر سر مسایل اساسی و منافع ملی مسایلی دارد که باید دیده شود. مسایلی مثل برداشت از حوزه‌های مشترک نفتی از آن موارد است و نباید بی‌گدار به آب زد و بدون حل و فصل اختلافات حول و حوش مسایل ملی به یک بازیگر اجازه دهیم به نفع منافع خود از ما استفاده کند.

اولین اثر مستقیم صف‌بندی ایجاد شده در منطقه در برابر قطر، افزایش بهای نفت بود. به طور کلی روند آغاز شده در منطقه در کوتاه‌مدت و درازمدت چه آثاری بر ثبات و امنیت منطقه دارد؟

آن‌چه برای منافع ملی ما مطرح است، امنیت و ثبات منطقه است. تأثیر بر قیمت نفت هم کوتاه مدت و مقطعی است و با توجه به این‌که آمریکایی‌ها در حال افزایش تولیدات خود هستند و کشش بازار نفت هم زیاد نیست، تأثیرات کوتاه مدتی دارد اما در درازمدت چندان نباید به آن امید بست. باید توجه داشت که امنیت، ثبات، همبستگی و همکاری کشورهای منطقه برای ما و دولت آقای روحانی بسیار پراهمیت است. متشنج شدن منطقه طبیعتاً بر سرمایه‌گذاری‌ها و توسعه‌ی فضای نفتی ما هم اثر منفی خواهد گذاشت چرا که ما در کنار همدیگر قرار داریم و اگر آن طرف ناامن شود طبیعتاً این طرف هم أثار خود را برجای می‌گذارد.

در فضای متشنج منطقه که هر روز شاهد ماجرایی جدید هستیم، ایران چه کمکی برای مدیریت فضای بحرانی منطقه می‌تواند داشته باشد؟

پاسخ به این سوال بسیار مشکل است زیرا ابزار ما برای این کار، ابزار چندان قوی و قابل توجهی نیست. سیاست‌های ما در جهان، سیاست‌های یک‌طرفه است و با بخشی از جهان ارتباط نداریم. با آمریکا در ارتباط نیستیم و با عربستان سعودی قطع رابطه داریم. کشوری که با همه‌ی بازیگران در ارتباط است می‌تواند یک دیپلماسی تأثیرگذار در این زمینه داشته باشد و کشوری که با بخشی از بازیگران در ارتباط نیست، مشکل است که بتواند در این زمینه نقش تأثیرگذاری داشته باشد. با این حال ما با توجه به امکاناتی که در منطقه داریم و خود موقعیت ایران و برخی بازیگرهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان که به نقش ایران علاقه‌مند هستند، می‌توان در یک مجموعه‌ی بین‌المللی گام‌هایی در این جهت برداشت. این بحران‌ها بدون همکاری بین‌المللی و قدرت‌های منطقه‌ای قابل حل و فصل نیست. ما می‌توانیم از این امکان استفاده کنیم. البته ارتباط ما با روسیه هم قابل توجه است اما باید احتیاط لازم را هم داشت چون روس‌ها نیز می خواهند از نقش و ابزار ما برای بازیگری خود در منطقه و استفاده از طرف مقابل یعنی عربستان سعودی، اسراییل و کشورهای عربی بهره‌برداری کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز