چرا اصولگرایان شکست میخورند؟
بدون شک در شرایط کنونی تغییر استراتژی و برنامهریزیهای مقطعی و کوتاه مدت برای اصولگرایان راهحل نخواهد بود و این جریان نیاز به بازنگری در مبانی خود دارد.
اصولگرایان در چهار انتخابات اخیر یعنی ریاست جمهوری92 و 96، دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخابات شورای شهر و روستا شکست خوردهاند و به همین دلیل نظم درونی این جریان سابقهدار به هم ریخته است.
پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت نهم و یکی از چهرههای اصولگرا در این باره عنوان میکند: «اگر همین روند در کشور ادامه پیدا کند و اصولگرایان حاضر نشوند اشتباهات گذشته خود را اصلاح کنند، جریان اصولگرایی با خطر حذف از فضای سیاسی ایران مواجه خواهد شد و به کلی از عرصه تصمیمگیری کشور کنار خواهند رفت. در شرایط کنونی قوه مجریه و قوه مقننه و همچنین شورای شهر به عنوان پارلمان شهری در شهرهای مهم کشور از دست اصولگرایان خارج شده است و اصلاحطلبان موفق شدند نهادهای مهم دموکراتیک را به دست بیاورند. به نظر من حتی بازگشت اصولگریان به فضای سیاسی کشور نیز دشوار و سخت شده است و این جریان نمیتواند به راحتی نهادهایی که ازدست داده را دوباره به دست بیاورد.»
از سوی دیگر حسن بیادی دبیر کل آبادگران نیزدراین باره عنوان میکند: «در شرایط کنونی عدهای تمامیتخواه برای جریان اصولگرایی تصمیمگیری میکنند که این مسأله در نهایت به ضرر جریان کلی اصولگرایی تمام شده است. به نظر من اصولگرایان باید هر چه سریعتر برای خود یک ریش سفید و بزرگتر پیدا کنند که همه طیفهای اصولگرایی از آن تبعیت کنند. جریان اصولگرایی باید در برخی از مسائل خود تجدید نظر جدی کند. بدون شک اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یک جریان جدید از دل جریان اصولگرایی متولد میشود که دیدگاههای متفاوتی نسبت به اصولگرایان سنتی خواهد داشت».
این در حالی است که در روزهای اخیر و پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد چهرههای اصولگرا نسبت به سازوکار تصمیمگیری در این جریان بالا گرفته است.
بدون شک تشکیل سازوکار جمنا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال96 سرپوشی بود بر بسیاری از نارساییها و کمبودهای اصولگرایان که در نهایت نیز به شکست منجر شد. جمنا اگر چه در نگاه اول تسکین دهنده درد انشقاق و چند دستگی در بین اصولگرایان بود اما شاید خوشبینانهترین افراد حاضر در جریان اصولگرای به این نکته فکر نمیکرد که جمنا روزی به یک درد بزرگ تبدیل خواهد شد.
حسن بیادی درباره پشت پرده جمنا عنوان میکند: «یک گروه پنج نفره در پشت پرده برای جریان اصولگرایی تصمیمگیری میکردند که برای عامه مردم حضور این افراد مشخص نبود. این افراد در جلسات جمنا و اصولگرایان هم شرکت میکردند اما مشخص نبود که در پشت پرده چه اتفاقاتی رخ میدهد و چه تصمیماتی گرفته میشود. وضعیت به شکلی بود که بقیه اعضای جمنا و اصولگرایان گوش به فرمان این پنج نفر بودند و این افراد به صورت نامحسوس جمنا را حمایت می کردند».
با این وجود باید در مرحله اول شرایط اصولگرایان را ارزیابی کرد و سپس نتیجهگیری کرد که بازگشت اصولگرایان به قدرت به راحتی میسر خواهد بود و یا خیر. در شرایط کنونی اصولگرایان علاوه براینکه نهادهای مهم دموکراتیک را از دست دادهاند با یک چالش جدی درون گروهی یعنی عدم تطبیق آموزههای فکری و سیاسی این جریان با مقتضیات زمان مواجه هستند که تا پیش از این به راحتی از آن عبور میکردند.
بدون شک در شرایط کنونی تغییر استراتژی و برنامهریزیهای مقطعی و کوتاه مدت برای اصولگرایان راهحل نخواهد بود و این جریان نیاز به بازنگری در مبانی خود دارد. جریان اصولگرایی مدتهاست از نسل جدید ایران فاصله گرفته و همچنان بر برخی مبانی گذشته خود پافشاری میکند و دغدغههای جوان امروزی را درک نمیکند.
به همین دلیل نیز روزبهروز واگرایی در این جریان بیشتر میشود. اگر به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال88 نگاه کنیم متوجه میشویم که در این انتخابات رأی اصولگرایان به محمود احمدینژاد در حدود24 میلیون بوده است.
این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال96 اصولگرایان در حدود16 میلیون رأی داشتهاند. این مسأله نشان میدهد که درطول هشت سال گذشته در حدود8 میلیون از جریان اصولگرایی بریدهاند و به جریان رقیب پیوستهاند.
اصولگرایان امروز بیش از همیشه باید به اشتباهات گذشته خود فکر کنند و به دنبال راهحل منطقی و کاربردی برای مشکلات خود باشند. بدون شک دوران حمله به رقیب و زیر سوال بردن دستاوردهای رقیب سیاسی گذشته است و با بالا رفتن آگاهی مردم امکان به دست گرفتن قدرت با استفاده از این شیوهها به پایان رسیده است.
منبع: رویداد 24