توصیه معاون تهذیب حوزههای علمیه به طرفداران نامزدهای ریاست جمهوری
حجت الاسلام والمسلمین حمید ملکی معاون تهذیب حوزههای علمیه در برهه انتخابات ریاست جمهوری به طرفداران کاندیداها توصیه میکند که ویژگیها و اوصاف شخص مدنظر را مطرح کنند نه اینکه یکدیگر را تخریب کنند چرا که اسلام به ما اجازه تخریب اشخاص و دستیابی به هدف از این طریق را نمیدهد، باید به یادداشت که نقد متفاوت با تخریب است.
او تبلیغ کاندیداهای انتخابات از طریق تریبونهای مذهبی را بلامانع میداند مشروط بر اینکه این فرصت به صورت یکسان در اختیار همه نامزدها قرار گیرد و کاندیداها به بیان اوصاف و ویژگیهای شخص مورد نظر و نقد منصفانه دولت بپردازند نه تخریب و نادیده گرفتن ویژگیهای مثبت دیگران.
متن گفتوگوی شفقنا با حجت الاسلام و المسلمین ملکی را میخوانید:
*بهرهگیری از تریبونهای مذهبی مانند مساجد، حسینیهها را تا چه اندازه توصیه میکنید؟
لازم است در تبلیغات سهمگذاری و مشخص کرد که چه مقدار از تبلیغ را باید به تریبونهای مساجد داد، اما با توجه به فضای مجازی، مخاطبان ما کمتر در مساجد و هیئات هستند و اگر هم حضور دارند، اقشار خاصی هستند، به همین دلیل شاید بتوان ۱۰ سهم از ۱۰۰ سهم را برای تریبونها در نظر بگیریم. اما همین تعداد سهم هم باید در چارچوب عدالت باشد و جنبه روشنگری داشته باشد نه جنبه تحمیلی؛ طرفداران نامزدها، ویژگیها و اوصاف شخص مدنظر را مطرح کنند نه اینکه طرف دیگر را تخریب کنند چراکه اسلام به ما اجازه تخریب اشخاص و دستیابی به هدف از این طریق را نمیدهد بنابراین نقد متفاوت با تخریب است.
همه کاندیداتورها اجازه استفاده از این تریبون را داشته باشند و ثانیا از این ابزار بر طبق قوانین اسلام استفاده شود یعنی بیان اوصاف و ویژگیهای شخص مورد نظر و نقد منصفانه دولت باشد نه تخریب و نادیده گرفتن ویژگیهای مثبت دیگران.
*یعنی تریبونهای مذهبی نباید به تبلیغ یک فرد مشخص بپردازند؟
خیر! افراد میتوانند تبلیغ یک نامزد خاص را هم داشته باشند و بگویند این فرد دارای این سجایا و ویژگیهای اخلاقی و مدیریتی است، اما دیگران را تخریب نکنند و این تریبون را منحصر به کاندیدای خاص نکند.
*مسالهای که امروز مطرح است، مشارکت روحانیت در انتخابات به صورت فردی یا صنفی و گروهی است. به نظر شما کدام یک از این دو صورت، ارجح است؟
قطعا مشارکت به صورت گروهی موثرتر است، از این جهت که تشکیلات و خرد جمعی در آن وجود دارد، نوعی تقسیم کار مشاهده میشود اما اینکه کدامیک از این دو صورت، در چه زمانی بر مخاطبین اثر میگذارد باید با توجه به اقتضای زمان در نظر گرفت مثلا در محیطی نسبت به جامعه مدرسین یا جامعه محققین حوزه موضع منفی وجود دارد، آنجا اگر گروه یا آن حزب بخواهد تبلیغ کاندیدای خاصی را کند قطعا پاسخ نمیگیرد بلکه باید از طریق فردی ورود پیدا کند. یک زمانی بحث گروه و حزب را به این صورت در نظر میگیریم که یک گروه بدون آنکه منسوب به حزب یا جناحی باشد، تبلیغات خود را انجام میدهند مثلا ۵۰ نفر گروهی را تشکیل میدهند و تقسیم کار میکنند و هرکدام در زمینهای که تخصص دارند وارد بحث و گفتگو شده و میزگردهایی را تشکیل میدهند که این شکل از تبلیغ گروهی بهتر از تبلیغ فردی است.
*شما یکسری ویژگیهای مثبت تبلیغات گروهی را اشاره کردید، آیا تبعات منفی را هم میشود برای این نوع تبلیغ قائل بود؟
اگر منسوب به حزب باشند و آن حزب سابقه خوبی نداشته باشد اثر تبلیغاتی آنها بالعکس می شود اما اگر منسوب به حزب و گروه با سابقه خوب و مثبت باشند، طبعا کار گروهی و حزبی موثرتر میشود.
*ما فعالیت تشکلهای روحانیت را از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که نمونه آن حزب جمهوری اسلامی بود که در واقع میتوان از آن با عنوان قدرتمندترین حزب در طول تاریخ انقلاب اسلامی یاد کرد، در حال حاضر هم احزاب گوناگونی از روحانیت داریم، آیا این احزاب هم توانستند تجربه موفقی در نظام اسلامی داشته باشند یا روندی روبه افول داشتند؟
رو به افول رفتن آنها کاملا مشهود است، اما اصل شکل گیری این احزاب امر کاملا طبیعی است یعنی روحانیونی با گرایش خاصی، گردهم جمع شده و با توجه به مشترکاتی که دارند زیرعنوان یک حزب جمع میشوند، اما مساله مهم تداوم این گروههاست و اینکه کدامیک موفق عمل کرده و کدامیک موفق عمل نکردهاند. معیار موفقیت این گروهها دو چیز است: یکی مردمی بودن و دیگری اسلامی بودن. چون مردم از روحانیت، اسلامیت را میخواهند چه در گفتار، چه در رفتار، چه در تخصص و چه در موضع گیریهای داخلی و بین المللی خود؛ و همه اینها باید بر اساس قرآن و دین عمل کنند.
*ورود روحانیت به مباحث سیاسی، سبب کمرنگ شدن اعتماد مردم به روحانیت نشده است؟
شاید برای برخی اقشار که نگاهشان نسبت به دین، نگاه سکولاریسم است، این تاثیر را داشته باشد که ورود روحانیت به عرصه دین سبب خارج شدن آنها از کار اصلی خویش میشود، اما امروزه جامعه از روحانی به عنوان پرچمدار دین توقع دارد که در مسائل سیاسی و عرصه بین الملل مانند حادثه یمن، عراق و سوریه موضع گیری کنند لذا علت افول یا کم طرفدار شدن روحانیت را ورود به عرصه سیاست نمیدانم.
*به نظر شما کفه سیاست سنگینتر از کفه احکام و مسایل عبادی نشده است؟
اگر این منظور باشد که روحانیت پررنگتر از عرصه دینی ورود پیدا کردند، قطعا یکی از عوامل میتواند باشد اما به نظر من اینگونه نیست که ورود در عرصه سیاسی پررنگتر باشد، ممکن است تعداد خاصی شاخص در مسائل سیاسی ظهور و بروز داشته باشند اما قاطبه روحانیون به این صورت نیست و سعی کردند تعادل را حفظ کنند همانگونه که در زمان جنگ دیدیم که بیشتر شرکت کننده در جنگ و بیشترین شهید و مجروح مربوط به قشر روحانیت بوده است. به نظر میرسد آنچه که باعث شده تا حدودی حضور روحانیت در میان مردم کمرنگ شود، بدعمل کردن معدودی از روحانیت و تعمیم دادن این تعداد کم به همه از سوی مردم است یعنی مقداری آن بصیرت کم شده و تحلیلها، ضعیف بوده است. نکته بعد عملکرد دشمنان علیه روحانیت از ابتدای انقلاب تاکنون است یعنی بدعمل کردن محدودی از روحانیون و تبلیغات بسیار وسیع دشمنان اسلام و روحانیت سبب کاهش طرفداری مردم از روحانیت شده است البته این مساله هم موقت است و لحظه به لحظه تغییر میکند که عمدتا در اکثر زمانها مردم، حقیقت را کشف کرده و دنبال قاطبه روحانیت هستند.
*تشکلهای سیاسی روحانیت چه تاثیرات مثبت و منفی بر حوزه بالاخص جامعه به صورت اعم داشته است؟
اگر با دید مثبت نگاه کنیم یعنی در راس کارهای سیاسی که امام خمینی(ره) سیاسیترین شخصیت است و شاگردان ایشان که در عرصههای مختلف چه بعد از انقلاب و چه قبل از آن حضور همه جانبه و تمام عیار داشتند. اینها تاثیرات مثبت بر روی حوزهها و نسل جوان حوزه میگذارد که اینها را بصیر، آگاه به زمان، جهادی و انقلابی تربیت کند اما افرادی که افراط و تفریط داشتند و جنبههای عبادی آنها نسبت به مسائل سیاسی، کمرنگ شده است به آن جنبههای منفی باز میگردد که امام خمینی هم با صدور منشور روحانیت، خط اسلام ناب را از اسلام آمریکایی جدا کرده است.
مردم، بر اساس معیارهای مطرح شده در منشور روحانیت بین روحانی پیرو اسلام ناب و روحانی پیرو اسلام آمریکایی باید تفکیک قائل شوند، به نظر میرسد دشمن تلاش کرد بین این دو خلط کند و سبب شود مردم حرکتهای مثبت سیاسی روحانیون معتدل را با حرکتهای انحرافی و افراطی برخی روحانیون دیگر یکسان بنگرند.
*شما چه آیندهای را برای تشکلهای حزبی روحانیت پیش بینی میکنید؟
با رهنمودهایی که امام(ره) و رهبری نسبت به روحانی تراز انقلاب و اسلام ناب داشتند، نسل جدیدی که من با آنها مواجه هستم، به مراتب آگاهتر و با انگیزهتر از نسل قبلی در ادامه دادن آن معیارها در حال تلاشند و من پیش بینی میکنم آینده این حوزهها در این تشکلها موفقتر از گذشته و تاثیرات آنها در جامعه و نسل جوان موثرتر خواهد بود.