انتخابات دوازدهم نبرد آگاهی با گمراهی
در دنیای سیاست، بزرگترین گناه سیاستمداران در دنیای امروز گمراه کردن آگاهانه مردم است. آنها که با ژست انقلابیگری، شش تحریم شورای امنیت را در کمتر از چهار سال بر ملت ایران تحمیل و سایه جنگ و مداخله قدرتهای بزرگ در ایران را ایجاد کردند، آیا جز گمراهکردن مردم کار دیگری کردند؟
بیگمان آگاهی و آزادی برترین فضیلتهای اجتماعی هستند. در برابر آنها، گمراهکردن مردم بدترین رذیلت است که بهمراتب از دروغگویی پلیدتر است. چرا که اظهارات گمراهکننده افزون بر دروغبودن، آگاهانه مردمان را بهچاهانداختن است.
در دنیای سیاست، بزرگترین گناه سیاستمداران در دنیای امروز گمراه کردن آگاهانه مردم است. آنها که با ژست انقلابیگری، شش تحریم شورای امنیت را در کمتر از چهار سال بر ملت ایران تحمیل و سایه جنگ و مداخله قدرتهای بزرگ در ایران را ایجاد کردند، آیا جز گمراهکردن مردم کار دیگری کردند؟
بدتر از این، آنان که برای سرپوشگذاشتن روی بیتدبیری تاریخی خود، این تحریمهای ظالمانه را کاغذپاره خواندند و برای فرار از آن، معادل میلیاردها دلار نفت، ثروت ملی ایرانیان را در اختیار بابک زنجانی قرار دادند، میدانستند چه میکنند؟
آیا شکلگیری بزرگترین فساد تاریخ ایران و در اختیار گذاشتن میلیاردها دلار ثروت ایرانیان در اختیار این شخص، امیرمنصور آریا و افراد دیگری نظیر آنان، گمراهکردن مردم نیست؟
این چه مدیریتی است که امکان برداشت ٢,٨ میلیارد دلار ثروت ملت ایران را برای یک فرد فراهم کرده است؟ طرفه آنکه همین جریان، اینک ادعای مبارزه با فساد را هم دارد.
آخرین آمار سرشماری ایران نشان از آن دارد که دومیلیونو ٥٨٧ هزار واحد مسکونی خالی در ایران وجود دارد که بیش از ٨٠ درصد آن در دوره مدیریت دولت پیشین یا احداث شدهاند یا پروانه ساخت آنها صادر شده است.
آیا شکلگیری ٤٩٠ هزار واحد مسکونی خالی در تهران و عمدتا در مناطق شمالی تهران، جز اتحاد سوداگران و مدیریت تجارتپیشه شهری چیز دیگری است؟
این ارقام ناظر بر اتلاف بیش از ٢٠٠ میلیارد دلار ثروت ملی در ایران و بیش از ٥٠ میلیارد دلار ثروت در تهران است. آیا این مصداق کامل گمراهکردن مردم از حقوق خودشان تحت پوشش توسعه شهر و مسکن نیست؟
مدیریت شهری تهران که بهتر از هر مرجعی میدانست که صدور ١.٣ میلیون پروانه ساختمانی از سال ١٣٨٦ به بعد، بیش از ظرفیت مجاز طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران و بهمثابه فروش ظرفیتهای زیستی مردم تهران و نسلهای آتی آنان است یا در مشهد، مگر صدور بیش از ٢٨ پروانه ساختمانی خلاف در اطراف حرم حضرت رضا(ع) با ناآگاهی صادر شده است؟ یا تغییر کاربری ٢٦٥ هکتار اراضی خدماتی و باغات به کاربریهای انتفاعی تصادفی بوده است؟ آیا این مفهوم اجرای اقتصاد مقاومتی است؟
آنان که از مردمی که با رنجهای فراوان مبلغی را بهسختی پسانداز کردند، پول گرفتند و بهجای آنکه برای آنان خانه مهر بسازند، پول آنان را با نامهربانی در بیابانهایی که فاقد هرگونه سابقه آبادانی و امکانات شهری است، هزینه کردند، در واقع از اعتماد مردم سوءاستفاده و مردم را گمراه کردند. آنان میدانستند که تأمین آب و سایر تأسیسات زیربنایی برای این مکانها یا غیرممکن است یا دارای هزینههای گزافی است که از هزینه ایجاد مسکن فراتر میرود. با این همه این کار را کردند.
این در حالی است که با هزینههایی بسیار کمتر در شهرهای موجود میتوانستند این کار را انجام دهند. افزون بر این، آنان رعایت امانت در نگهداری پول مردم را نکردند و بخشی از پول آنان را که برای پروژههای مشخص دریافت کرده بودند، در ساخت ١١٧ هزار واحد مسکونی فاقد متقاضی دیگر هزینه کردند.
چه کسی به آنان اجازه داده بود تا در پول مردم تصرف کنند؟ آیا به مردم گفته بودند که میخواهند پول آنان را بگیرند و در جای دیگری هزینه کنند؟ آیا این جز گمراهکردن مردم است؟ آیا فروش حقوق مردم شهرها با ظاهر تأمین مالی برای عمران و آبادانی شهر تهران جز گمراهکردن مردم است؟
نمونه آن، دادن مجوز ساخت دو برج ٣٥طبقه شامل ٢٧ طبقه روی زمین و هشت طبقه زیر زمین به بابک زنجانی در زمینی که کاربری آن مسکونی ویژه بوده است.
نمونه دیگر آن تبدیل زمین پارکینگ زیر پارک نیاوران به اطلسمال برای تبدیل بخشی از هزینه اجرای طرحهای غیرِسودمند شهری است که آشکارا در آن حقوق مردم شهر پایمال شده است.
باز نمونه دیگر آن، تبدیل ١٩,٥ هکتار فضای سبز اکباتان که متعلق به ساکنان اکباتان و ملک مشاع آنان بوده، به مگامال است.
آیا اعطای مجوز خلاف مقررات ساخت ساختمانهای بلندمرتبه در منطقه ٢٢ و ایجاد مانع در کریدور باد تهران که هوای سالم را برای مردم میآورد، جز گمراهکردن مردم است؟ و دهها نمونه دیگر که تبدیل به رویه شهرفروشی شده است، جز گمراهکردنِ آگاهانه مردم است؟
آیا دادن وعدههای بیپشتوانه به مردم مبنی بر افزایش میزان یارانهها یا دادن کارانه بدون انجام کار جز گمراهکردن مردم است؟ فارغ از اینکه اینگونه سیاستها برباددهنده روحیه کار و تلاش در کشور و به خاک سیاه نشاندن مردم است و باز فارغ از اینکه اینگونه وعدهها خلاف قانون است و امکان اجرا ندارند و از سوی رؤسای قوای مقننه و قضائیه به آنها عکسالعمل نشان داده شد، آنان بهخوبی میدانند که چنین ظرفیتی در بودجه کشور وجود ندارد و این وعده آنان غیرعملی است.
آیا اینگونه اظهارات، جز اظهارات گمراهکننده است؟ بهنظر میرسد در انتخابات سال ١٣٩٦ هرچند بخشی از گمراهکنندگان مردم عجالتا از سیاست ایران حذف شدند، اما آرایش ستادهای انتخاباتی نشان از آن دارد که بخشی از باقیمانده آنان در بعضی ستادها گرد آمدهاند و همچنان صحنه تبلیغات انتخابات صحنه نبرد آگاهی در برابر گمراهی است.
منبع: روزنامه شرق- عباس آخوندی