وزیر ورزش دولت دوازدهم چه کسی میشود؟
شش نامزد نهایی ریاست جمهوری برنامههای تبلیغاتیشان را شروع کردند و هر یک به دنبال گفتن آرمانهایشان برای آینده هستند.
ورزش در دولت دوازدهم چه شکلی به خود میگیرد؟ این پرسش اهالی ورزش است. در بین این 6 نامزد نهایی دو نفر سابقه مشخص در ورزش کشور دارند. دو نامزد هم سلایق ورزشیشان به خوبی مشخص است. مصطفی هاشمیطبا بیشک بهترین مرد ورزش سالهای پس از انقلاب است. مهندسی که وقتی در دولت سازندگی روانه ورزش شد، توانست با استراتژی مهندسی شده خود، تحولی ایجاد کند. در دوره او بود که استقلال فدراسیونهای ورزشی، ساخت بیش از 1377 پروژه ورزشی و نخستین طلای المپیک برای ایران رقم خورد.
مصطفی میرسلیم سالهاست که از همان عصر هاشمیطبا به ورزش آمده و ریاست فدراسیون نجات غریق را بر عهده دارد. او هم برای مدیران ورزشی چهرهای شناخته شده است. دولت روحانی به دلیل صحبتهای مشخص و روشن و برنامهریزیهای نمایان در 4 ساله گذشته، مشخص است که ورزش را در دولت بعدی به چه شیوهای پیش میبرد و محمد باقر قالیباف هم به طور مشخص در سالهای اخیر رابطهاش با ورزش را نشان داده.
در میان نامزدها البته میتوان پیش بینی کرد که اسحاق جهانگیری در صورت ماندن در عرصه و رای آوردن، چه سیاستی در پیش میگیرد و تنها شاید گمانهزنی برای رسیدن به گزینه نهایی مورد نظر ورزش برای دولت ابراهیم رئیسی دشوار باشد. مردی که در رزومهاش چندان نشانی از ورزش دیده نمیشود و در نخستین سخنرانیهایش هم هنوز سخنی از ورزش نگفته است.
شاید مروری روی عقاید و سلایق ورزشی این 6 نامزد جالب باشد.
1. مصطفی هاشمی طبا: او بیشک ورزشیترین فرد در بین نامزدهای معرفی شده است. این مهندس نساجی سابقهای مشخص دارد. اولین صعود به جام جهانی فوتبال در سال 1378، سومی جام ملتهای آسیا در سال 1996 و نخستین طلای المپیک ایران در آتلانتای 96 را اگر دستاوردهای بزرگ ورزشی او بدانیم، همچنان دو دستاورد رویایی دیگر داشته است. کلنگ زنی تمامی ورزشگاههای سالهای بعد از انقلاب که بخشی از پروژه 1377 مکان ورزشی او بودهاند یکی از این دو دستاورد است. چیزی که خودش درباره آن گفته: «روزی که به مرحوم هاشمی گفتم این پروژه را کلنگ بزنیم، نیازهای کشور را میسنجیدم. مهم نیست که این پروژهها آن زمان به دلیل مشکلات کشور افتتاح نشدند اما سرانجام در یک دهه بعد از آن، این پروژهها به بهرهبرداری رسیدند. مطمئن بودم وقتی کلنگشان را میزنم، روزی یکی پیدا میشود که تکمیلشان کند. او البته گامهای مهمی هم در ورزش بانوان برداشت و تلاش کرد در عصر خودش استقلال و پرسپولیس را واگذار کند هرچند این واگذاری به شبه دولتیها به چالش بدل شد و شکست خورد اما بیتردید مهمترین کاری که او برای ورزش کرد، تصویب قانونی بود که اجازه برکناری روسای فدراسیونهای ورزشی را از مرد شماره یک ورزش میگرفت و به مجامع ورزشی آن رشتهها میداد. قانونی بسیار پیشرفته که حالا کمیته بین المللی المپیک و فیفا اصرار بر اجرایش دارند. اما در میان نزدیکان به هاشمیطبا که از طیف فائقی، امیرحسینی و خادمها هستند، او وقتی فکر میکرد قرار است برای ریاست کمیته ملی المپیک کاندیدا شود یا برای پست وزارت ورزش برنامه میچید، همواره به امیر خادم برای مرد شماره دو و اجرایی کارش حساب میکرد. خادم با حمایت هاشمیطبا و اعتماد او ریاست فدراسیون کشتی را در دهه 80 بر عهده گرفته بود و هنوز هم مرد مورد اعتماد هاشمیطبا در ورزش است.
2. مصطفی میرسلیم: مصطفی میرسلیم یکی از تکنوکراتهایی است که در دهه 60 به ورزش آورده شدند. آنهایی که امروز اگر تکنوکرات صدایشان کنید شاکی میشوند اما مصطفی هاشمیطبا میگوید:« حتی اگر خودشان هم بگویند تکنوکرات نیستند، شما قبول نکنید. آنهایی که با ما به ورزش آمدیم، تکنوکرات اسلامی بودیم. آقای غفوریفرد، میرسلیم، محلوجی و بقیه .» میرسلیم به دلیل علاقه شخصی مسئولیت فدراسیون نجات غریق را از دیرباز برعهده داشته و خودش شناگر بینظیری است. او در ورزش هم مثل فرهنگ اعتقاد به فضای بسته و سختگیرانه دارد. او اعتقاد به مدیریت تجربهمند در ورزش دارد و چند وقت قبل در ماجرای قانون ممنوعیت استفاده از بازنشستهها و دوشغلهها در ورزش انتقاد شدیدی از محمود گودرزی کرده بود. خودش گفته اعتقاد به واگذاری استقلال و پرسپولیس دارد و مخالف ستارهسازی نیست اما دوست ندارد ستارههای ورزشی ستارههای توخالی باشند. البته خودش میگوید ورزش کشور پتانسیلهای زیادی برای قهرمانی دارد. برنامه این نامزد درباره ورزش البته برنامهای مبتنی بر نظر نهایی حزب موتلفه است. همه چیز را خیلی حزبی گرفته. اگر رای بیاورد هم بیشک یکی از ورزشیهای موتلفه شانسشان برای اداره ورزش بیشتر میشود. گزینهها را بیایید مرور کنیم. اول از همه میشود محمدرضا یزدانیخرم بعد از او دادکان و واعظ آشتیانی. البته غفوریفرد هم هست که قطعا وزارتخانههای مهمتری میتواند داشته باشد!
3. حسن روحانی: دولت روحانی اگر میتوانست شعارهایش برای ورزش را همان 4 سال قبل اجرا میکرد. همانطور که در سینما اجرایش کرد. البته درباره استقلال و پرسپولیس سعی کرد با همان محمود گودرزی به سمتش برود. این دولت اعتقاد دارد باید نقش مداخلهگرانه را در ورزش کم کند و مسئولیت نظارتی داشته باشد. اتفاقی که حالا برای تیمهای قرمز و آبی و خیلی از فدراسیونهای ورزشی و کمیته المپیک رخ داده است. دولت فقط در بزنگاهها ورود میکند و نظر حکومتی میدهد و بیشتر سعی در نظارت دارد. اگرچه به خاطر فشارهای مجلس دلواپس قبلی، این مسیر دو سه سالی دیرتر شروع شد اما حالا تیم سلطانیفر و داورزنی دقیقا همین مسیر را پیش میبرند. مسیری که در 4 ساله بعد با تاکید بر خودکفایی تیمهای اصلی ورزش و البته توجه دوچندان به ورزش برای همه و ورزش بانوان، به پیش خواهد رفت. وزیر ورزش چه کسی میشود؟ رئیس جمهور روحانی گفته گمانهزنی برای دولت بعدی را بگذارید برای بعد از انتخابات. اما دست فرمان به نظر میرسد همین باشد. حالا با این زوج یا با رفتن یکی به وزارتخانهای سیاسیتر و ماندن آن یکی!
4. محمدباقر قالیباف: شاید اگر دعوای سال قبل نبود و هنوز رفاقت سالهای قبل شان به جا بود، میشد خیلی راحت گفت وزیر ورزش دولت قالیباف علیرضا دبیر است. این دو اما دیگر خیلی با هم صمیمی نیستند. قالیباف که در دوران مدیریتش در نیروی انتظامی هزینه زیادی در پاس و ابومسلم کرد، به ورزش قهرمانی پر هزینه اعتقاد زیادی دارد. بارها خودش یا مشاورانش خیز برداشتهاند برای تیمداری در سطح استقلال و پرسپولیس و گفتند حاضرند مدیریت این تیمها را برعهده بگیرند. خیلی از چهرههای شاخص فوتبالی را به ورزش شهرداری برده است و در ورزش همگانی هم در سازمان ورزش شهرداری هزینههای زیادی کرده است. نوع نگاهش به ورزش شاید خیلی ستاره محور است. از نوع نگاه عامه پسندانه. وزیر ورزش او اما چه کسی میشود؟ بیشک یک چهره سرشناس در ورزش. این روزها حبیب کاشانی، بیش از دیگر چهرههای ورزشی به او نزدیک است. شاید این گزینه، شاید یکی مثل هادی ساعی و حتی رضازاده از جنس مدیرانی هستند که تیم قالیباف آنها را بپسندد.
5. اسحاق جهانگیری: اسحاق جهانگیری یکی از مدیرانی است که در عصر حضورش در مدیریت صنعتی کشور، تیمهای صنعتی چون مس در کرمان، فولادیها در اهواز و اصفهان و خودروییها در تهران حسابی رونق گرفتند. در کابینه او سیاستهای ورزشی بیشک نزدیک به دولت فعلی است اما اگر بنابر انتخاب براساس نزدیکان ورزشیاش باشد، محمود اسلامیان و مهدی تاج چهرههای ورزشی خیلی نزدیک به او لقب میگیرند که همین حالا عنان فوتبال دستشان است.
6. ابراهیم رئیسی: راستش کمترین سابقه نزدیکی با ورزش را رئیس آستان قدس دارد. او هنوز برنامههایش را اعلام نکرده و در شعارهایش فقط از مبارزه با فقر گفته. حتی گفت برای سینما که در دولت یازدهم رونق زیادی داشته و کار و بارش سکه بوده، برنامه دارد و از این شرایط اسفناک نجاتش میدهد اما درباره ورزش چیزی نگفته است. اگر گفته اصولگرایان درباره دولت رئیسی درست باشد و او دولتی شبیه به دولت اول احمدی نژاد بخواهد داشته باشد و وزرایش بیشتر از جبهه یکتا باشند، احتمالا وزیر ورزش او هم میشود گزینهای مثل محمد عباسی که با احمدی نژاد هم همکاری داشت. یا گزینهای مثل سیدمهدی هاشمی از پایداریها که رئیس فدراسیون تیراندازی بوده است و اگر کمی عملگرایانهتر و تخصصیتر دست به انتخاب بزند، به پیشنهاد و توصیه حاج بابایی سراغ کیومرث هاشمی برود که این روزها با دولت یازدهم هم کار کرده و بر مسند کمیته المپیک تکیه زده است. کسی که از دولت احمدی نژاد بوده به دولت روحانی آمده و میتواند با تیم رئیسی هم در مسند باقی بماند!
منبع: خبرآنلاین