خبرگزاری کار ایران

با شوخی کشور اداره نمی‌شود

با شوخی کشور اداره نمی‌شود
کد خبر : ۴۸۰۰۳۱

شوخی تصور کردن مسائل سیاسی از سوی توده جامعه را در صفوف دراز کاندیداتوری انتخابات باید جست و جدی نگرفتن معضلات اجتماعی- اقتصادی را در عدم برنامه‌ریزی اصولی مسوولان بلندپایه کشور در قبال معضلاتی مانند بیکاری باید جست. شوخی گرفتن مسائل جدی، سرانجامی جز افزایش مشکلات کشور نخواهد داشت.

صفوف شلوغ مقابل ستاد وزارت کشور، یادآور صفوف دراز مقابل فروشگاه‌ها است، حال آنکه در این مکان کالا داد و ستد نمی‌شود، بلکه قرار است برای انتخاب مهم‌ترین عضو قوه مجریه کشور چاره‌جویی شود. چهره این افراد به خوبی نشان‌دهنده بی‌ربطی آنها به احراز این پست است اما باز هم علاقه‌مندان برای گرفتن چند عکس حاضر می‌شوند ساعت‌ها در صف بایستند تا نوبت به ثبت نام‌شان برسد. در پس این همه شوخی و ابتذال، یک نکته جدی وجود دارد، تقریبا همه کسانی که به وزارت کشور مراجعه کردند، از افراد شاخص تا عوام جامعه، همگی مدعی مقابله با بیکاری شدند. به بیان دیگر هر کس از هر قشری که باشد، می‌داند مشکل کشور بیکاری است و برای رفع آن حرف‌هایی دارد ولی پرسش اینجا است که صحنه شوخی چطور به این مشکل جدی راه می‌برد و چطور ممکن است با این معضل بزرگ و ملی اینچنین سردستی برخورد شود؟

در ایران تنها علاقه‌مندان شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری نیستند که شوخی دارند، بخش مهمی از مسوولان کشور هم معضلات را شوخی می‌پندارند، به بیان دیگر نباید این طور برداشت کرد که مردم مسائل جدی را شوخی گرفتند، این کار اول از سوی برخی مسوولان بلند پایه کشور انجام شد و بعد به الگو‌برداری توده‌ها منجر شد. وگرنه در شرایط امروز ایران که اشتغالزایی ضرورتی مبرم است، چطور ٢٠ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور می‌شود؟ چطور ممکن است هنگامی که رهبر معظم انقلاب بر ضرورت بیکاری تاکید دارد، باز هم مرزهای کشور جولانگاه قاچاقیان است و بازار شهرها مامن قاچاق؟ اگر جدیتی وجود داشت طبعا نباید قاچاق به تامین‌کننده شغل بسیاری از مردم مناطق مرزی تبدیل شود و مردم مناطق محروم به جای کولبری و کارهای مشابه در کارخانه‌ها و بخش‌های تولیدی مشغول می‌شدند. به واقع اگر جدیتی در کار بود، سرانجامی به این شکل نصیب مردم نمی‌شد.

شوخی به همین جا ختم نمی‌شود، جدا از صف مردم عادی برای ثبت‌نام، چهره‌ای که به تنهایی برای کشور بحران‌های گوناگون به ارمغان آورد، نشست مطبوعاتی می‌گذارد، هل من ناصر مبارز می‌طلبد و درنهایت باز هم به وزارت کشور مراجعه می‌کند تا باز هم سکان‌دار شود! قدرت به او مزه داده و می‌خواهد دوباره با فرمان‌های عجیب و غریبش مردم را به لبه پرتگاه ببرد و این میان کسی نیست که پدال ترمز را برای او فشار دهد. او هشت سال کشور را به شکل بازی کودکانه اداره کرد و مزه شیرین قدرت زیر زبانش باقی مانده و دوباره آمده است.

هر گاه مسائل جدی و شوخی با هم قاطی شوند، صحنه تراژیک پایان ماجرا را رقم می‌زند. تراژدی ما کنار گذاشته شدن دلسوزان واقعی از سوی افراد غیر دلسوز است. خدمتگزاران مردم و انقلاب کنار می‌روند و عده‌ای به اصطلاح انقلابی به میدان آمدند تا دستاوردهای انقلاب را در حرف گسترش دهند ولی عملا دسته دسته دستاورد به باد دادند و باز هم کوتاه نمی‌آیند.

رهبر معظم انقلاب در حالی از ضرورت اقتصاد مقاومتی در کشور صحبت می‌کند که به نظر می‌رسد همه مسوولان با آن موافق هستند، اما در عمل چه کسانی یک گام به سوی اجرایی شدن آن برداشتند؟ کسانی که رهبری را فصل‌الخطاب می‌دانند، چرا دغدغه تولید و اشتغال ندارند؟ چرا مشکلات جوانان را مشکل خود نمی‌دانند؟ چطور می‌شود رهبری را باور داشت اما به باورهای ایشان عمل نکرد و صحبت‌های او را پشت گوش انداخت؟ با این همه در قبال صحبت‌های رهبری هم جدیت کافی وجود ندارد و به همین دلیل آیت‌الله خامنه‌ای مجبور می‌شوند هر بار صحبت‌های خود را تکرار کنند.

جدا از شوخی، حل مشکل بیکاری بدون جدی بودن ممکن نیست. در ایران زمانی بیکاری حل خواهد شد که سنگ قبر و بسیاری از اقلام، وارداتی نباشند؛ در مقابل قاچاق کالا ایستاد و تولید محور اقتصاد قرار داشته باشد. وضع بخش خصوصی نمایانگر واقعیات اقتصادی کشور است؛ صدها نفر از بخش‌های مولد بیرون آمدند تا از راه واردات و سودا‌گری گذران عمر کنند، چرا؟

چون واردات سود بهتری دارد و تولید بدون حمایت سرانجامی جز ورشکستگی نخواهد داشت. افراد جدی برای رفع مشکل بیکاری، ریشه کالای قاچاق را می‌زنند و از واردات کالاهایی که در کشور تولید می‌شود، جلوگیری به عمل می‌آورند.جدیت در حوزه اشتغالزایی یعنی تقویت تولید و تقویت تولید بدون حمایت از تولیدکننده شعار است. افراد جدی برای رفع مشکل مبرم، به تجربیات کشورهای دیگر نگاه می‌کنند و از آن الگو می‌گیرند و کشوری که مسوولانش جدی نباشند، سرانجامی جز بازیچه شدن نخواهد داشت.

 منبع: روزنامه اعتماد-وزیر اسبق کار ابوالقاسم سرحدی زاده

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز