قتل شوهر در پی سوءظن
پرونده زنی که متهم است در پی یک مشاجره با شوهرش او را به قتل رسانده است، در حالی برای رسیدگی مجدد به دادگاه ارسال شد که عمل وی پیش از این شبه‌عمد تشخیص داده شده بود.
پنجم تیر سال ٩٤ فردی با پلیس ١١٠ تماس گرفت و از قتل مردی جوان در یکی از خانه‌های سبلان شمالی شهر تهران خبر داد.
مأموران پلیس با اطلاع از این خبر در محل حاضر و پس از تحقیقات اولیه متوجه شدند مقتول مرد جوانی به نام مهران است که به وسیله همسرش پریسا با ضربه چاقو کشته شده است.
پریسا که در صحنه قتل حضور داشت و گریه می‌کرد، پس از بازداشت به مأموران جنایی گفت: مهران را دوست داشتم و از او صاحب یک فرزند بودم اما مهران از همان ابتدای زندگی مشترکمان با زنان دیگری نیز در ارتباط بود. چند بار سعی کردم جلو این کار او را بگیرم اما او به من توجهی نمی‌کرد. شب حادثه مهران ساعت ١٢:٣٠ از محل کارش به خانه برگشت، برای همین ساعت هشت صبح فرزندمان را برداشتم و به خانه مادرشوهرم رفتم تا مهران راحت بخوابد و گریه‌های فرزندمان او را از خواب بیدار نکند. چند بار با او تماس گرفتم اما مهران جواب تلفنم را نداد؛ قبلا هم چنین کارهایی کرده بود. نزدیک ظهر بود که برای ناهار به خانه برگشتم و ناهار را با هم خوردیم. داشتم سفره را جمع می‌کردم که متوجه شدم مهران به طرز مشکوکی سرش داخل تلفن همراهش است و لبخند می‌زد. این کار او مرا عصبانی کرده بود. از او خواستم تلفن همراهش را به من بدهد تا ببینم با چه کسی حرف می‌زند، مهران عصبانی شد و به من گفت به تو ربطی ندارد اما من پافشاری کردم تا گوشی را از او بگیرم، مهران عصبانی شد و دو تا سیلی به من زد و بعد موهایم را کشید، من هم از زیر دستش فرار کردم و خود را به آشپزخانه رساندم. مهران کنترلش را از دست داده بود و به سمت من حمله کرد، ترسیده بودم، چاقو را برداشتم و به سمتش پرتاب کردم، چاقو به سینه‌اش خورد، مهران با خونی که از او می‌رفت فریادزنان در را باز کرد و به سمت پله‌ها رفت. خیلی ترسیده بودم، جیغ می‌زدم و گریه می‌کردم، ناگهان صاحب‌خانه‌مان را دیدم که دم در ایستاده است، از او خواستم با اورژانس تماس بگیرد اما فایده‌ای نداشت؛ مهران جان خود را از دست داده بود.
به این ترتیب با توجه به گفته‌های پریسا، سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای دم، کیفرخواست علیه پریسا صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. پس از انجام تشریفات قانونی اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و از دادگاه تقاضای قصاص برای متهم کردند؛ سپس پریسا در جایگاه حاضر شد و گفت: من نمی‌خواستم مهران را به قتل برسانم؛ ترسیده بودم و می‌خواستم از خودم دفاع کنم. در پایان قضات قتل را شبه‌عمد تشخیص دادند و پریسا را به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. رأی به دیوان عالی کشور ارسال شد اما دیوان عالی کشور با واردکردن ایراداتی به پرونده رأی صادره را نقض کرد و پرونده را برای رسیدگی مجدد در شعبه هم‌عرض به دادگاه کیفری استان تهران بازگرداند.
منبع: روزنامه شرق
