خبرگزاری کار ایران

انحصار دولت یا آزاد سازی، مساله چای این است!

انحصار دولت یا آزاد سازی، مساله چای این است!
کد خبر : ۴۷۶۴۶۷

تاکنون مطالب گوناگونی برای روایت تاریخ پر تنش صنعت چای ایران به رویت محققان رسانده ایم. به نظر می رسد مسایل و مشکلات چندان فرقی نکرده اند. تنها راه های رفع این مسایل و مشکلات بوده که تغییر کرده و عمدتا کارساز هم نبوده اند.

جهان اقتصاد نوشت: تاکنون مطالب گوناگونی برای روایت تاریخ پر تنش صنعت چای ایران به رویت محققان رسانده‌ایم. به نظر می‌رسد مسایل و مشکلات چندان فرقی نکرده‌اند. تنها راه‌های رفع این مسایل و مشکلات بوده که تغییر کرده و عمدتا کارساز هم نبوده‌اند.

یکی از ادوار بسیار پر تنش این صنعت، سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۷ بود که در نهایت با آزادسازی واردات چای و رفع محدویت آن در اسفند ماه سال ۱۳۳۵ به اوج خود رسید. چندان که در بهار سال ۱۳۳۶ کارخانه‌های چای‌سازی از خرید برگ چایکاران امتناع کردند و دولت زیر بار فشار این بحران گرفتار شد. مساله مهمی بود. چون دولت تصمیم گرفته بود صنعت چای را خصوصی کند؛ اما چندین عامل روند این حرکت را کند کرد. اول چایکاران و کارخانه‌های چای‌سازی که در ابتدا در لفافه و بعدتر به صراحت اعلام کردند ما جز مدیریت دولت بر صنعت چای را قبول نداریم. دوم بخش خصوصی (بازرگانان چای) که نتوانست در زمان مورد انتظار دولت، اعتماد چایکاران و کارخانه‌های چای شمال را جلب کند. طول کشیدن این بحران از اسفند ۱۳۳۶ تا اواخر اردیبهشت ۱۳۳۷ در نهایت باعث شد هیئتی از دولت در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۷ راهی شمال شود. ۲۵ روز از شروع باردهی بوته‌های چای گذشته بود و وضعیت، نامشخص.

سرلشگر علی اکبر ضرغام، وزیر وقت وزارت گمرکات و انحصارات در این سفر دستور داد سازمان چای شمال که بعد به سازمان چای کشور تغییر نام داد تشکیل شود. او مرتضی منصوری (یکی از کارکنان اداره غله در مجموعه این وزارتخانه) را به سمت رئیس این سازمان منصوب کرد. با این اقدام چای کاملا به انحصار دولت در آمد.

البته جریان مفصل این رخداد را در فرصتی مناسب نقل خواهم کرد. غرض این بود که بحث انتخاب سیاست آزادسازی یا انحصار چای یکی از بحث‌های کلیدی در طول دوران حیات صنعت چای بوده است.

اکنون به نقل نامه وزیر وقت بازرگانی کابینه دکتر منوچهر اقبال (که ضرغام نیز عضو همین کابینه بود.) جهت روشن نمودن سیمای این بحث تاریخی و جدال مدافعان این دو موضع و قضاوت در باب درستی این دو دیدگاه با توجه به وضعیت کنونی این صنعت می‌پردازم. این نامه در آذر ماه سال ۱۳۳۷ یعنی تقریبا پنج ماه پس از تشکیل سازمان چای و اجرای سیاست انحصار نوشته شده است.

تیمسار سرلشگر ضرغام، وزیر گمرکات و انحصارات، عطف به نامه شماره ۱۱۸۰ مورخ ۲۵/۹/۳۷ اشعار می‌دارد.

حسن تدبیر و کاردانی آن جناب برای اصلاح و سر و صورت دادن به امور پیچیده و مشکلی که تقبل می فرمایند بر هیچ کش پوشیده نیست و خود اینجانب به مراتب استعداد و کفایت ذاتی آن جناب برای تسکین بحران های فصلی و رتق و فتق این قبیل امور ایمان و اعتقاد راسخ دارم و مخصوصا اقدامات مبتکرانه و برجسته ای که برای تسکین بحران چای که در ابتدای سال جاری به مرحله حاد خود رسیده بود معمول فرموده اید؛ مورد تمجید و تحسین همگان و بالاخص اینجانب بوده است. البته تصدیق خواهند فرمود که اقدامات موفقیت آمیز آن جناب که موثر برای تسکین بحران بوده است؛ مشکل چای را حل ننموده و مشکلات دیگری را پیش آورده که مورد بررسی و مذاکره بوده است. لذا ضرورت خواهد داشت برای حل مشکل چای چاره اندیشی نمود.

آن جناب و وزارت گمرکات، حل مشکل چای را از طریق بر قرار کردن انحصار چای می دانند ولی این وزارت به دلایل زیر عمل انحصار را راه حل موثر و منطقی نمی دانند.

۱-برقرارکردن انحصار با روش و سیاست فعلی دولت که عبارت از آزادی مبادلات و فعالیت تولید و اقتصادی است؛ مباینت دارد.

۲-کشت نهال چای و تهیه چای که معمولا توام با مراقبت دائم و دقت در کیفیت کشت و طبقه بندی برگ سبز و رعایت نکات فنی دیگر از حیث تخمیر و مالش و خشک کردن چای می باشد؛ به وسیله دستگاه دولتی عملی نیست. زیرا کشت کاران که به منظور تحصیل درآمد و استفاده بیشتر مبادرت به کشت نهال چای در باغ های خود می کنند؛ علاقه مندی و مراقبت آنها در بهبود محصول و جلب نفع و استفاده به مراتب بیشتر از کارمند دولت است.

۳-چای مانند محصولات دیگر کشاورزی محصولی است که از زمین به دست می آید و برای تهیه محصول باید تقریبا همان مراحل عادی را از کشت تا برداشت محصول و فروش محصول طی کند. لذا موجبی به نظر نمی رسد که در مورد این محصول رویه خاصی اتخاذ شود که مشابه با رویه عمومی که نسبت به محصولات دیگر عمل می شود؛ نباشد. چه فرقی بین کشت کار پنبه یا محصول صیفی یا غلات و حبوبات و درخت های میوه با کشت کار چای است که در موارد اولی دولت نباید هیچ گونه دخالتی داشته باشد ولی در مورد چای مکلف باشد از طریق انحصار عمل کرده برگ سبز را خریداری و مراحل تهیه چای را خود تحت نظر بگیرد.

۴-یکی از سیاست‌های اصولی دولت از لحاظ اقتصادی به منظور تشویق و تحریک تولیدکنندگان به بهبود وضع تولید، برقراری رقابت بین تولید کنندگان است که موثرترین عامل برای بهبود تولید و محصول خواهد بود و اگر با برقراری انحصار این عامل کنار گذارده شود؛ ممکن است از لحاظ کمیت مقدار محصول زیاد شود ولی به طور قطع وضع محصول از نظر کیفیت عقب خواهد رفت.

۵-مفیدترین روش و بهترین سیاست در مورد چای به عقیده این وزارت آن است که کشت و تهیه محصول چای آزاد شده و دولت در آن دخالتی ننماید. منتهی تسهیلات فنی و مالی برای کشت کاران فراهم نموده و با ترتیب دادن مسابقات و جوایز به بهترین تولید کننده و کسی که مرغوب ترین نوع چای را تهیه نموده؛ جوایز و پاداش های موثری بدهد تا دیگران نیز ترغیب شده و کوشش نمایند محصول خود را بهتر نمایند. وزیر بازرگانی

در نهای اینکه با بررسی آنچه خواندیم، بازهم تنها موضوعی که در اذهان متبادر می‌شود این است:«انحصار دولت یا آزاد سازی، مساله چای این است!»…

سید محسن سنجری-کارشناس صنعت چای

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز