آسیبهای گریبانگیر گفتمان اصلاحات
شهریار احمدبیگی*
آفتها و آسیبهایی که ممکن است در اثر خطای عملکرد عمدی یا سهوی درونی و یا عوامل تاثیر گذار بیرونی در حوزه های اجرایی- مدیریتی ، سیاسی (بویژه انتخابات)، نمایندگی مجلس و شوراهای شهر و روستا و... گریبانگیر گفتمان اصلاحات و اصلاحطلبان گردد.
۱- سکوت غیر خلاق و منفعلانه: برخی از نمایندگان لیست امید حاضر در مجلس بخاطر ترس از عدم تایید در آینده و پرهیز از هزینههای اجتماعی، سکوت و خاموشی و حتی بیتفاوتی را (البته اگر خیانت آن عده از نمایندگان را در ابتدای مجلس این دوره در خصوص تعیین رییس مجلس فاکتور بگیریم) به عنوان سنگری امن برگزیدهاند و همواره از این سنگر به انحاء و عناوین مختلف از جمله میانه روی دفاع مینمایند(عذر بدتر از گناه). بسیاری از نمایندگان لیست امید که در هنگامه انتخابات، داعیه پیگیری منویات و مطالبات مردم را داشتند، امروز در لاک پوشالی سکوت، سرفرو برده و گوشه سلامت برگزیدهاند، غافل از آنکه در حال غرق شدن و شاید غش کردن تدریجی (به سمتی نامعلوم) هستند. این نقیصه بر بسیاری از نمایندگان اصلاح طلب شورا نیز عارض شده است.
۲- پیر سالاری، پیر گرایی و پیر حرکتی ، عارضه دیگریست که بر حوزههای عاطفی، حرکتی و شناختی گفتمان اصلاحات سایه افکنده است. جدال پیرهایی که خود را همواره محق مدیریت و نمایندگی دانسته و سربازی نکرده ، غرق در حس سالاربودن خود شده اند.
پیر سالاری ریشهای دیرینه در فرهنگ و تاریخ ما شرقیها و بویژه ایرانیان دارد(نگارنده معتقد است این پیر گرایی از حوزه ی مذهب و طریقت معنوی به سایر حوزه های زندگی ازجمله مدیریت ورود یافته است). بسیاری از نتایج و شرایط نامساعد امروز، حاصل مدیریت همین افرادی است که امروز در دوره پیری، خود را محق و لایق مدیریت و نمایندگی می دانند. از این سنگر پیری تحت عنوان «تجربه» دفاع می نمایند. این آفت موجب کاهش انگیزه و چه بسا بیکاری جوانان شده است،چراکه بسیاری از پیرها،سالهاست که از سن بازنشستگی شان می گذرد. رخوت و کسالت لاک پشتی ناشی از پیرسالاری، سالهاست که همچون بختک بر سیستمهای مختلف اجرایی، نظارتی و نمایندگی کشور سایه افکنده است.
به قول شیخ اجل حضرت سعدی رحمه ا... علیه : جوانان تا طبق برگیرند و پیران تا عرق کنند. اما گویا پیران جامعه ما بجای دست کشیدن از سفره(به تعبیر برخی ها سفره ی انقلاب) ترجیح می دهند عرق چین را عوض کنند وحاضر نیستن کنار بنشینند. پیرسالاری و پیر گرایی، هزینه سختی را بر کشور تحمیل نموده است. یکی از عوامل کندی و رخوت در گردش نخبگان در جامعه،همین پیرگرایی است. جالب آن است که علیرغم جهت گیری گفتمان اصلاح طلبی و شعار اصلاح طلبان ، پیر سالاری، در جریان اصلاحات بیشتر از سایر نحلههای فکری و گفتمانها به چشم می خورد.
۳- فدا کردن و معامله کردن گفتمان اصیل اصلاحات در مذاکرات و رقابتهای گوناگون، صرفا برای تصرف چند پست مدیریت و چند صندلی نمایندگی. متعهد نبودن به ارزشهای انسانی و اخلاقی اصلاحات، گفتمان اصلاحات را به یک منظومه لرزان بر پایه نسبیت منفعت گرایانه تبدیل خواهد نمود. ایستادگی بر سر ارزشها و دغدغههای بحق، باید اصلی ترین و اصیل ترین حالت و موضع اصلاح طلبان در هر زمان و هر مکانی باشد. گفتمان اصلاحات را نباید شخصی سازی کرده و هروقت نیاز شد فدای ضرورتها و سلایق فردی نمود.
۴- ذبح تخصص در پای تعهد: این آسیب، از نوعی خودبینی و تکبر کشنده سیاسی حاصل می شود.اصلاحات، داعیه حل مسائل به روش علمی و عقلانی دارد که در بستر تقسیم کار در قالب «تخصص» نمود پیدا می کند. تخصص و تعهد برای اصلاحات تفکیک ناپذیر است. تخصص و روش علمی(بدور از سلیقه و شهود شخصی ) از ارزشهای اساسی اصلاحات در حل مسائل جامعه است.
۵- تخفیف تعهد به ذیل تخصص: تعهد، جهت گیری و ارزشها را تعیین و تبیین می نماید و تخصص ابزارها و روشها را شامل می شود. تعهد ، حالت،بیان و هویتی فلسفی(فلسفه ی وجودی) دارد و تخصص، ساختارو محتوایی فنی.تعهد کلی است وتخصص جزئی تر. اصلاح طلبان ضمن ارزش گذاری تخصص باید در حفظ جایگاه تعهد در حرکت و جریان اصلاحات دقت داشته و کوشا باشند.
۶- تبعیض جنسی: با قبول این مهم که نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، باید مراقبت نمود در تمامی شئون حصور اصلاح طلبان در جامعه ، این نسبت حفظ شود. باید باور داشت جامعه و گفتمانی که تبعیض را در خصوص زن روا می دارد ، جامعه و گفتمانی خشن است.
۷- گرایش به طبقهای خاص: اصلاحات باید دغدغه حل معضلات همه طبقات را داشته باشد در غیر اینصورت نمیتواند، خواستها و سعادت جامعه را راهبری نماید. گرایش به میانگین صرفا در روی کاغذ شدنی است. اصلاحات باید صدای همه مردم باشد.
۸- باید از ایده آلیسم خیالی دوری گزید. حرکت گفتمان اصلاحات باید حرکتی واقعی با نقشه راهی واقعی و به عبارتی شدنی باشد. باید بپذیریم که فضای سیاست الزاما فضای سیاه و سفید نیست. بلکه بخش اعظمی از این فضا خاکستری است و اقتضائات خاص خود را طلب مینماید. بر اصلاحطلبان واجب است برای حفظ تعادل در عین وحین حرکت ،رویه و روش اقتضائی و واقعی را اتخاذ نمایند. پذیرش قاعده ی Real policy ( روش/سیاست/سیاق واقع بینانه) بهترین گزینه و سناریو برای زیستن و همزیستی اصلاحات در میدانی وفضایی است که رقبا گاها قواعد بازی منصفانه را رعایت نمی نمایند.
۹- دولتی کردن اصلاحات: عدهای گمان میکنند که ارزشها و منویات گفتمان اصلاحات باید از تریبون دولت بیان شود. غافل از اینکه اصلاحات گفتمانی غیر دولتی ست. گفتمانی مدنی است که دغدغهاش فراهم آوردن بستر پروژه ی گفتگو در جامعه است. اصلاحات گفتمانی مردمی است و جهت و حرکتش از سمت مردم است. اصلاحات باید سعی نماید همواره فاصله انتقادی خود را از دولتها حفظ نماید. اصلاحات گفتمانی جامعه محور است و باید سعی نمود این گفتمان را درمیان جامعه به پروسه و پروژه ی گفتگو تبدیل نمود. دولتی شدن اصلاحات موجب رشد ساختاری و تهی شدن محتوایی این گفتمان خواهد شد(همان آفتی که اصوالگرایی بدان دچار شده است به گونه ای که حتی توان بازسازی را نیز از دست داده اند). بجای دولتی کردن اصلاحات باید سعی شود،ارزشها و محتوای انسانی و اخلاقی این گفتمان در زندگی مردم نهادینه شده و در جامعه قوام و دوام یابد.
۱۰- شخص گرایی: اگر اصلاحات به یک شخص یا افراد خاصی وابسته گردد، بدون شک گفتمان اصلاحات شکننده و آسیب پذیرخواهد شد. این پدیده در نهایت منجر به کیش شخصیت میشود. قهرمان پروری و قه رمان جویی،گفتمان را از شجاعت وصداقت تهی خواهد نمود. مردمداری، تصمیم بر اساس خرد جمعی و مشارکت عمومی ومتکثر می تواند اصلاحات را از گزند کیش شخصیت برهاند.
۱۱- ناامیدی: گفتمان اصلاحات فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته و شاید بیشتر پیش رو داشته باشد. لازمه حرکت و پویایی، صبراست . صبری توام با امیدواری تلاش. هشت سال دولت نهم و دهم در واقع گسستی همه جانبه در گفتمان اصلاحات پدید آورد که گاه به ناامیدی برخی اصلاح طلبان دامن می زد. اما باید توجه داشت که لازمه خدمت به مردم در بسترگفتمان اصلاح طلبی همانا صبر و امید است.
۱۲- سیاسی دیدن در تمامی حوزهها: جامعه شامل حوزهها و ساحتهای گوناگون سیاسی، اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و ... است. بدون شک غفلت از هرکدام از این حوزه ها خسارات جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت. سیاسی دیدن و درک صرف سیاسی منجر به تک بعدی شدن اصلاح طلبان و انقباض گفتمان اصلاحات در حل معضلات جامعه خواهد گردید. ضروری است استعدادها وپتانسیلهای گفتمان اصلاحات در تمامی حوزه ها جاری و ساری گردد .
اصلاحات ،گفتمانی وفادار به کشور و مردم بوده که هدف و آرمان خود راچیزی جز توسعه و تعالی همه آحاد جامعه و سرفرازی ایران نمیداند واین مهم را از طریق، خدمت صادقانه، آگاهی بخشی، آزادی خواهی، عدالت طلبی، قانونگرایی، صلح و گفتوگو دنبال می نماید. امید است این گفتمان اصیل و مردمی علیرغم همه ی مشکلات و موانع پیش رو بتواند در آگاهی بخشی و خدمت به مردم سربلند و مستدام باشد.
*استاد دانشگاه