تنش ترامپ با چین بُعد اقتصادی، جایگزین بُعد امنیتی
دولت ترامپ برخلاف روسای جمهور پیشین به چین با نگاه نظامی و امنیتی نظر نمیکند. بلکه اولویت با مهار اقتصادی این کشور است.
به گزارش ایلنا، دیاکو حسینی، پژوهشگر ارشد سیاست خارجی آمریکا درباره روابط آینده آمریکا با چین مطلبی در جام جم نوشت.
آغاز ریاست جمهوری ترامپ و موضعگیریهای وی در ارتباط با موضوعات متنوع، واکنشهای بسیاری را در عرصه بینالمللی برانگیخته است.
سه مورد چین، اتحادیه اروپا و ناتو، مهمترین چالشهای پیش روی ترامپ براساس اظهارات وی هستند.
چین ازجمله کشورهایی است که در سخنرانیهای ترامپ در دوران رقابتهای انتخاباتی و در زمان استقرار بر جایگاه ریاست جمهوری نمود بارزی پیدا کرد.
بویژه موضوع بحثبرانگیز و حساسیتزای چین واحد که به نظر میرسد کاخ سفید از تایوان به عنوان اهرم فشار علیه پکن برای دستیابی به مقصود مطلوب اقتصادی استفاده میکند.
دولت ترامپ برخلاف روسای جمهور پیشین به چین با نگاه نظامی و امنیتی نظر نمیکند. بلکه اولویت با مهار اقتصادی این کشور است.
موضوعات سیاسی و امنیتی مانند تایوان و... بهانههایی برای تغییر رویکرد اقتصادی چین هستند. انتخاب پیتر ناوارو، از منتقدان سرسخت چین، به عنوان رئیس شورای تازه تاسیس تجارت ملی که مسئول سیاستگذاری برای تجارت و صنعت آمریکاست در این راستا قابل ارزیابی است.
اگر از زاویه دولتمردان پکن نگاهی بیندازیم، این موضعگیری آمریکا نقطه قوتی محسوب میشود، چراکه موضوعات امنیتی و نظامی برای چین نسبت به اقتصاد از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است.
موضوعات تجاری از قابلیت چانهزنی و تعدیل مواضع برخوردار است. مواضع رئیسجمهور آمریکا نسبت به چین، پیامدهای نامناسبی به همراه خواهد داشت مثلا ظهور پویشهای جدید و غیرقابل پیشبینی در منطقه شرق آسیا ازجمله شکلگیری صفبندیهای جدید متحدان سنتی ایالات متحده مانند ژاپن، کره جنوبی، تایلند و ویتنام. این کشورها ممکن است به این نتیجه مهم دست یابند که موضوع شرق آسیا از اولویتهای اصلی راهبرد امنیتی واشنگتن خارج شده و برخی از آنها به سمت خوداتکایی به قابلیتها و ظرفیتهای خویش و برخی دیگر مانند ویتنام به سمت چین تمایل پیدا کنند.
گفتنی است راهبرد آمریکا برای مهار برنامه هستهای و موشکی کره شمالی کاملا تثبیت شده و مشخص است ازجمله میتوان به رویکرد بازدارندگی فعال، (اندیشیدن تدابیر دفاعی برای پیشگیری از حمله) استقرار سپر دفاع موشکی در کره جنوبی و تقویت حضور نظامی در منطقه اشاره کرد.
موضوع اتحادیه اروپا در فضای سیاست آمریکا از موارد پیچیده محسوب میشود. ترامپ با خصوصیات ویژه شخصیتی و نوع پیروزی در انتخابات اخیر، جزو افراد علاقهمند به احزاب و سیاستمداران راست افراطی و پوپولیست به شمار میآید و ممکن است در آینده از این احزاب حمایت کند، اما باید دید آیا واقعگرایان آمریکایی در دولت فعلی، قادر به اقناع رئیسجمهور درخصوص حیاتی بودن حفظ اتحادیه اروپا برای منافع ایالات متحده هستند یا خیر.
در این ارتباط احتمال دارد مانند شرق آسیا، شاهد یک نوع موضعگیری نوسانی میان تمایلات شخصی رئیسجمهور آمریکا در حمایت از سیاستمداران راست افراطی اروپا و تامین نظرات واقعگرایان در رابطه با حفظ یکپارچگی اتحادیه اروپایی در کنار ایالات متحده و همگرا بودن در صحنه سیاست بینالملل به عنوان تامین مفهوم عمومیتر غرب باشیم.
در وضعیت کنونی یکی از مهمترین دغدغههای آمریکا نفوذ و گسترش نابهنجاریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اروپا به این کشور است. ازجمله آنها پدیده مهاجرتهای بیشمار و روزافزونی است که اکنون اروپا را درگیر خود کرده و احتمالا زمینه برآمدن گروههای تروریستی را فراهم آورد که امنیت ایالات متحده را مورد تهدید قرار میدهد. موردی که تا زمان حاضر واشنگتن هیچ گونه راهی برای حل مسأله ارائه نکرده است و این موضوع یکی از مواردی محسوب میشود که میان سیاستهای کلان اتخاذی آمریکا و اروپا در رابطه با نحوه برخورد با غرب آسیا و گروههای افراطی شکاف ایجاد کرده است.
در تکمیل بحث، لازم است به اروپای شرقی هم اشارهای داشت. این کشورها تا حدودی از وضعیت نامساعد اقتصادی و ناتوانی اتحادیه اروپا در حل مشکلات و همچنین در رابطه با عدم تامین امنیت کامل نگرانیهایی دارند. اروپای شرقی در برابر اقدامات روسیه هیچ گونه حامی و پشتیبانی را جز آمریکا لحاظ نمیکند. سیاستهای ترامپ که نوعی تنشزدایی را با روسیه دنبال میکند، باعث نگرانی شرق اروپا شده است.
برآیند نتیجه نهایی مباحث فوق، حاکمیت یک نوع روابط سرد و متزلزل میان دو سوی آتلانتیک را در آینده تداعی میکند.
در ارتباط با مباحث پیش گفته ضروری است به موضوع ناتو هم مختصر اشارهای شود. صحبتهای رئیسجمهور آمریکا درباره این سازمان، سخنان جدیدی نیست. جان افکندی درباره همین موضوع حتی با عبارات و کلماتی مشابه مطالبی گفته است. آن موضوعی که باعث شده این نکته در کانون تبلیغات رسانههای جمعی قرار گیرد، بحران و وضعیت اقتصادی نامساعد آمریکاست. به نظر میرسد سیاست دولت ترامپ در ارتباط با ناتو اعمال روشهای سختگیرانه برای تعهدپذیری مالی بیشتر همراه با حفظ ساختار باشد.