مرگ بر حادثه بیشعور
یکی از علت العلل مشکلات در کشور ما این است که افراد وقتی به شهرت میرسند به خودشان اجازه میدهند، در هر مورد اظهارنظر کنند.
به گزارش ایلنا، وجدان نویسنده: منظورت چه کسی است؟
نویسنده: منظور جناب عادل فردوسیپور است!
وجدان نویسنده: مگر ایشان چه گفته است؟
نویسنده: ایشان گفته است:اگر در هر جای دنیا حادثهای کوچکتر از پلاسکو اتفاق میافتاد خیلیها اخراج میشدند یا استعفا میدادند...
وجدان نویسنده: اینکه حرف خوبی است، کجای حرف ایشان غلط است؟
نویسنده: ایشان مگر اقتصاد خوانده است؟
وجدان نویسنده: نه نخوانده ولی این اظهارنظر چه ربطی به اقتصاد دارد؟
نویسنده: ایشان اگر اقتصاد خوانده بود، میدانست، یکی از مشکلات کشور ما بیکاری و نبود اشتغال است، در نتیجه اگر حادثه بزرگتر از پلاسکو باز هم اتفاق بیفتد، نباید فکر اخراج کسی بود!
وجدان نویسنده: ولی حداقل استعفا که بجا بود؟
نویسنده: مگر تو و عادل فردوسیپور علوم اداری خوانده اید، که چنین اظهارنظری میکنید؟
وجدان نویسنده: نه نخواندهایم ولی چه ربطی دارد؟
نویسنده: اگر علوم اداری خوانده بودید، میدانستید، استعفا مال جایی است که مقام مافوق آدم، از آدم راضی نباشد؛ در اینجا تو یک موجود بیشعوری به نام حادثه را که با وجود تذکر بجا و شایسته و مکرر مسئولان محترم به او که حتماً و همیشه با هماهنگی قبلی شرف حضور یابد، به این تذکر توجه نکرده و دوباره بیخبر آمده است، بالاتر دانسته و برای او میگویی استعفا بدهند؟!شما یعنی به اندازه عوام الناس هم نمیفهمی که میگویند: «میهمان ناخوانده خرجش با خودش است.» وقتی حادثه خودش بدون صدا کردن آمده، چرا آدم باید پست و مقام را که به این سختی به دست آورده رها کند؟؟
وجدان نویسنده: ولی این حادثه قابل پیشبینی بود و باید اقدامات عملی انجام میشد!
نویسنده: این چه حرف مزخرفی است؟ پیشبینی شده در تهران ٢ هزار ساختمان شبیه به پلاسکو هست، تو میدانی کدام ساختمان زودتر فرو می ریزد؟
وجدان نویسنده: نه نویسنده: آفرین، نه تو میدانی و نه هیچ مقام دیگری و حتی دفعه بعد ممکن است لنگر ساختمانی خارج از این ٢ هزار ساختمان فرو بریزد و علت آن هم حضور بیمقدمه و بیجای موجود بیشعوری است به نام حادثه... مرگ بر حادثه... چرا الکی به دیگران گیر میدهید، خدا را خوش نمیآید!
منبع: ایران