امیرکبیر، سید محمد مجتهد زنجانی و شورش ملامحمدعلی زنجانی
نوشتارهایی از این دست که مدتی است از سوی جریانهایی واپسگرا با نقاب روشنفکرانه رواج یافته است میکوشند به ویژه چهره امیرکبیر و همفکرانش را بدون توجه به ابعاد مختلف برخورد او با قیام با بیان مخدوش کنند.
به گزارش ایلنا، جهان اقتصاد نوشت: چندی پیش مقالهای با عنوان «بابیت و جنگ خونین در زنجان» به قلم سجاد چوپانی در پنچ شماره نشریه بازار زنجان به صاحب امتیازی: کانون فرهنگی فیاض و سردبیری: سید محمد علویون در شمارههای: ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۵، ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۵، ۲۲ مرداد ماه ۱۳۹۵، ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۵و ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۵انتشار یافته است که به این رویداد تاریخی با نگاهی جهت دار نسبت به امیرکبیر و همفکرانش در آن دوران نگریسته است.
نوشتارهایی از این دست که مدتی است از سوی جریانهایی واپسگرا با نقاب روشنفکرانه رواج یافته است میکوشند به ویژه چهره امیرکبیر و همفکرانش را بدون توجه به ابعاد مختلف برخورد او با قیام با بیان مخدوش کنند.
امیرکبیری که به گواهی تاریخ با زرتشتیان آسوریان یهودیان عیسویان و صابیان با مدارای مذهبی و حق آزادی پرستش و تساوی حقوق اجتماعی رفتار میکرد. ر. ک. امیرکبیر و ایران- فریدون آدمیت- نشر خوارزمی- ۱۳۷۸ چاپ هشتم- صص ۴۳۵ تا ۴۴۱ مورد تهاجم قرار میگیرد که چرا با شورشیان مسلح و تاراجگری که پیروان فرقهای نوظهور خود را میخواندند و قصد برانداختن حکومت به پشتوانه نیروی بیگانه را داشتند برخورد کرده است. چرایی تخریب چنین چهرههایی بحثی دیگر است اما در این جا به قسمتی مهم از این مساله که در زنجان رخ داد اشاره میشود. چرا که یکی از مهمترین این شورشها در زنجان به سرکردگی ملامحمدعلی زنجانی بوده است.
وی معروف به حجت بود و از رهبران متقدّم آیین بیانی و رهبر قیام بابیان زنجان به شمار میرفت. او سال ۱۲۲۷ هجری قمری به دنیا آمد. نام پدرش عبدالرحیم بود. وی پس از تحصیلات مقدماتی، جهت کسب تحصیلات عالیه به کربلا عزیمت،. پس از سالیانی اقامت به ایران بازگشت و در زنجان اقامت گزید.
پس از گرویدن به باب سردمدار جنگهایی به ویژه در زنجان شد که از سفیر انگلیس نیز برای حمایت از شورشش یاری طلبید و با آن که دعوی فتح کره زمین را داشت و معتقد بود که تاجداران جهان باید فرمان وی را به گردن نهند به اصحایش وعده داد امپراطور روس که به دعوی وی کافر بود به یاری آنان خواهد آمد. ر. ک. منبع پیشین صص ۴۵۰- ۴۵۷.
وی که پیش از گرویدن به باب، مذهب اخباری داشته ظاهراً در همان حال، هم با علما و هم با دولت پیوسته در مشاجره بوده است. هر وقت به دیدن حاکم زنجان میرفت، همیشه گروهی از مریدان مسلح او را همراهی میکردند.
بارها از شهر تبعید شد در یکی از همین تبعیدها که در اواخر حکومت محمدشاه صورت گرفت، در تهران با ملاحسین بشرویه ملاقات کرد. در اغتشاشی که پس از مرگ محمدشاه و سقوط حاجی میرزا آقاسی از اریکه قدرت پدید آمد به زنجان بازگشت و برای نخستین بار از بابی شدن خود سخن گفت و مریدان او نیز بر آن شدند که مذهب جدید را بپذیرند. نزاع رسمی میان گروه محمدعلی و دولت زمانی درگرفت که یکی از بابیان به جرم نپرداختن بدهیهای مالیاتیاش توقیف شده بود و ملا محمدعلی میخواست او را به زور آزاد کند. ر. ک. روضه الصفای ناصری ج ۱ ص ۴۴۸، ناسخ التواریخ ج ۳ صص ۱۰۵۸-۱۰۶۹، تاریخ منتظم ناصری ج ۳ صص ۱۱۰۵-۱۱۱۰، به نقل از سایت بهایی پژوهی_ جریان های شبه مذهبی در ایران پس از صفویه.
حال اینکه در نشریهای با زبان و ساختاری ساده به مقولهای علمی اعم از تاریخی و غیر تاریخی پرداخته گردد میتواند مثبت باشد که مخاطبان غیر متخصص از آن بهره برند ولی بین نوشتن برای عام و عوامانه نویسی بسیار فرق است. مقاله تاریخی نیز چون هر مقاله علمی باید مستند و معتبر با اتکای به منابع موثق باشد و ساختاری روشمند در نگاشتن آن لحاظ گردد وگرنه به دور از اخلاق علمی و عرفی خواهد بود.
البته زوایای دید و منبع گزینی می توانند مختلف باشند و اختلاف آرا طبیعی است اما شیوه اسخراج و استنباط باید از حداقلی از رعایت روش شناختی(متدولوژیک) بهرمند باشد و تقید به روش علمی قربانی اهداف و اغراض درونی نگارنده نگردد.