کور سوی انسانیت
نمایشهای آرتور میلر اصولا به مسائل اجتماعی میپردازد. میلر این نمایشنامه را در سال ۱۹۴۶ نوشته و در ۱۹۴۲ اتفاق افتاده است ولی هنوز میبینیم که در سال ۲۰۱۷ هم قابل قبول است و شاید ۲۰۰ سال دیگر هم برای مخاطبان قابل درک باشد. همان طور که در دوره ما نمایشنامههایی یونانی مانند آنتیگونه و مده آ که در ۵۰۰ سال قبل نوشته شده کاربرد دارد.
به گزارش ایلنا، روزنامه جهان اقتصاد با کارگردان نمایش حادثه در ویشی، خانم منیژه محامدی گفتگو کرد.
چه شد که تصمیم گرفتید این نمایش را به روی صحنه ببرید؟ آیا موقعیت زمانی این نمایش با توجه به اینکه این نمایش حدود ۶۰ سال پیش نوشته شده مناسب سال ۲۰۱۷ است؟
به هر حال من تا به امروز سعی کردهام هر نمایشی که کار میکنم فراخور شرایط باشد.
شرایط جهان نیز به طریقی است که نمایشنامههایی نویسندههایی مانند آرتورمیلر کاربرد دارد و بسیار آگاه دهنده است.
من ۶ نمایشنامه از آرتور میلر ترجمه کردهام و همه آنها به چاپ سوم و چهارم رسید و تا به امروز توانستهام سه تا از آنها را به روی صحنه بردهام.
آرتور میلر به مسائل اجتماعی بسیار اهمیت میدهد و حرفهایی که در زمان حکمرانی هیتلر زده شده، امروز میبینیم که در جهان همچنان وجود دارد. نسل کشی، از بین رفتن انسانیت، کودکانی که به کشورهای دیگر پناهنده میشوند همه و همه در دنیای حال حاضر وجود دارد.
درست است که آن زمان از کورههای آدم کشی استفاده میشده و ما این را نمیبینیم، ولی به معنی آن نیست که دیگر وجود ندارد و بهتر است بگوییم مدل آدم کشیها تغییر پیدا کرده و هیچی عوض نشده است و با گذشت حدود ۶۰ سال از دوران هیتلر اما شاهد آن هستیم که جهان به همان شکل باقی مانده و زیاده روی نیست اگر بگوییم حتی بدتر شده است. این مسئله مربوط به کشور خاصی نیست، من همه جا را نگاه میکنم.
در حال حاضر نه در خیابانهای بلژیک میتوانی با خیال آسوده قدم بزنی و نه در خیابانهای سوریه. همه جا نا امن شده و به تبع آن نیز انسانها نیز تغییر پیدا کردهاند. باید قبول کنیم که انسانیت رو به زوال است ولی با این وجود، انسانهایی پیدا میشوند که هنوز پایبند به وجدانشان باشند.
در این نمایش دیدیم که اشراف زادهای به کوره رفت. ایا جای تعجب دارد؟ خیر، زیرا وقتی تحمل انسان لبریز شود دیگر برایش هیچ چیز مهم نیست، حال میخواهد اشراف زاده باشد یا شخصی دیگر.
از نظر من، نمایش حادثه در ویشی برای این زمان حرف بسیاری برای گفتن دارد.
آیا حادثه در ویشی یک نمایش سیاسی است و آیا این نمایش میتواند در سالهای آینده هم کاربرد داشته باشد؟
البته من فکر نمیکنم این نمایش، سیاسی است. نظر من این است که سیاست یعنی شعار و من اهل شعار دادن نیستم.
نمایشهای آرتور میلر اصولا به مسائل اجتماعی میپردازد. میلر این نمایشنامه را در سال ۱۹۴۶ نوشته و در ۱۹۴۲ اتفاق افتاده است ولی هنوز میبینیم که در سال ۲۰۱۷ هم قابل قبول است و شاید ۲۰۰ سال دیگر هم برای مخاطبان قابل درک باشد. همان طور که در دوره ما نمایشنامههایی یونانی مانند آنتیگونه و مده آ که در ۵۰۰ سال قبل نوشته شده کاربرد دارد.
ایپسن و چخوف و یا برخی از نویسندگان، در قرن ۲۰ نمایشنامههایی نوشتهاند که سالهای سال از بین نخواهد رفت.
این را به خاطر بسپاریم که تا انسان هست، جای بحث همیشه وجود دارد.
آیا جشنواره تئاتر فجر میتواند به اقتصاد تئاتر کمک کند یا خیر؟
نمیدانم جشنواره بتواند به اقتصاد تاتر کمک کند یا نه ولی تا چند سال پیش که وزارت ارشاد بودجهای برای جشنواره اجراهای سالیانه در نظر میگرفت هنرمندان راحتتر به فکر خلاقیت در آثارشان بودند چون دغدغه پول نداشتند و مجبور نبودند برای جلب تماشاگر نمایشهای به سمتی برود که بیشتر وقتها خالی از معناست، حالا قرار است تئاتر خصوصی شود اما به چه قیمت! وزرارت ارشاد باید به حمایت خود ادامه دهد تا شاید راههای بهتری برای کمک به تئاتر پیدا شود، در کشور امریکا مردم هنر دوست میتوانند از مالیات خود کم کنند و بودجهای برای کار هنرمندان در نظر بگیرند تا هنرمند با خیال آسوده به کارش بپردازد. امیدوارم ما هم بتوانیم چنین برنامهای را در ایران پیاده کنیم.