واکنش یک تحلیلگر سیاسی به اظهارات اخیر زیبا کلام درباره فاجعه پلاسکو
زیباکلام دراظهارات جدید خود بابت حادثه پلاسکو اعلام کرده است که این کنشی غیراخلاقی است که اگر کسانی بخواهند از واقعه پلاسکو بهرهبرداری سیاسی کنند.لذا از آنکه برخی بخواهند با واقعه پلاسکو به شهرداری و یا دولت بتازند و این مجموعهها را مورد انتقاد قرار دهند،عملی بس ناصواب است. بنابراین نپرسید چرا و چگونه؟
به گزارش ایلنا، صلاح الدین هرسنی، تحلیلگر سیاسی، در روزنامه آفتاب یزد به اظهارات اخیرصادق زیباکلام واکنش نشان داد.
رابطه من با دکتر زیباکلام طی سالهایی که در محضر و کلاس درس ایشان تلمذ میکردم، یک رابطه اعتباری و مرید و مرادی بود. نوع سلوک و منش سیاسی مثال زدنی ایشان در برخورد با دانشجویان به گونهای بود که حتی سیل ارادتمندان خود را در جمعهها نیز به مکتب میکشاند.
راقم این سطور هم که هدایت تز دوره دکتری خود را مرهون مشاورههای سودمند و باریک تر از موی این استاد گرامی و هم بخشی از نوع نگاه در تحلیلهای سیاسی خود را وامدار الگوها و آموزههای ایشان است، همواره او را مایه اتکا و دلگرمی حیات علمی و روزنامه نگاری خود قرار داده، به گونهای که در این زمینه سرسوزن قصوری را در ادای ارادت و مخلصانگی جایز ندانسته است.
دکتر زیباکلام دراظهارات جدید خود بابت حادثه پلاسکو اعلام کرده است که این کنشی غیراخلاقی است که اگر کسانی بخواهند از واقعه پلاسکو بهرهبرداری سیاسی کنند.لذا از آنکه برخی بخواهند با واقعه پلاسکو به شهرداری و یا دولت بتازند و این مجموعهها را مورد انتقاد قرار دهند،عملی بس ناصواب است. بنابراین نپرسید چرا و چگونه؟
آری، دکتر زیبا کلام همچون گذشته راست میگوید و کاملا باید با دکتر زیباکلام موافق بود و نباید پرسید چرا؟! به واقع بسیار نادرست و نارواست که کسی بخواهد از حادثه پلاسکو استفاده سیاسی کند و از آن دستاویزی برای حمله به مخالفان آن هم در شرایطی که زمان فراوانی به انتخابات ریاست جمهوری نمانده، نماید. اما مسئله آن است که چرا دکتر زیباکلام که هر حادثهای حتی افتادن برگ از درخت در سپهر سیاست امروز ایران را سیاسی میدید، از سیاسی دیدن واقعه پلاسکو بازمانده است؟ دلیل این تغافل و تجاهر عامدانه چیست؟ آیا دکتر زیباکلام نمیداند که آنچه را در صبح پنجشنبه در چهارراه استانبول تهران اتفاق افتاده، نقش مجموعههای مدیریتی از جمله شهرداری و شورای شهر نه به جهت بروز حادثه بلکه به جهت شیوه مدیریت بحران و کیفیت امداد و نجات غیر قابل انکار است؟
آیا دکتر زیبا کلام نمیداند که شهرداری به جهت دغدغههای سیاسی و میل به راه یافتن به پاستور، در رفع معضلات بزرگ تهران از جمله حل مشکل ترافیک،آلودگی هوا و همچنین نوسازی تجهیزات آتش نشانی باز مانده است؟ آیا دکتر زیبا کلام
نمیداند که شهرداری میبایست به جای بالا رفتن از دیوار برجام و حمله به دولت، وقوع حادثه را از قبل علاج میکرد؟
آیا التفات به این کنشها سیاسی نیست و اساسا آیا میتوان گفت که واقعه پلاسکو از شائبه سیاسی خالی است؟
آیا دکتر زیبا کلام نمیداند که زیر آوار ماندن و کشته شدن آتش نشانهای تهران نتیجه سیاسی کاری مسئولان شهرداری و اعضای شورای شهر تهران است؟
آیا دکتر زیبا کلام نمیداند که نباید سکان هدایت مدیریت کلان شهری چون تهران را به قهرمانان سکوهای ورزشی سپرد؟ آیا دکتر زیبا کلام نمیداند که یک قهرمان ورزشی الزاماً نمیتواند از دانش مدیریت شهری برخوردار باشد؟ و آیا اصرار بر ماندن ورزشکاران در پستهای مدیریتی به معنای سیاسی کاری و سیاست ورزی نیست؟ جناب دکتر زیبا کلام خود بهتر میداند که حادثه پلاسکو یک علت بلا مستقیم بیشتر ندارد و آن هم سیاسی است و اینکه دکتر زیبا کلام آن را سیاسی نمیداند، جای تعجب دارد.