سنت در مقابل مدرنیسم
«طهران قدیم» در مقابل «تهران جدید» تنها در تقابل سیاست با شیوههای گوناگون حکومتی خلاصه نمیشود که در تفاوت معماری اصیل و پایدار سنتی و بیاعتنا از حکومتها و نظامهای جدید مدرنیته که سنت به نوعی تداخل در منافع اقتصادی آنهاست نیز نمایان است.
به گزارش ایلنا روزنامه اعتماد به بهانه فروریزش ساختمان پلاسکو به موضوع ویژگیهای کاربردی محلهها و مناطق شهری تهران نوشت. از اعتنا به جنبههای مختلف سیاسی و در نتیجه اقتصادی که منافعی برای عدهای خاص در بردارد تا بیاعتنایی به فرهنگ غنی ایرانی که میتواند سد راه تامین منافع گروهی آنها باشد و تا گسترش بیحد و حصر شهری چون ابرشهر تهران اینچنین بر میآید که این روند تخریب در مراکزی به ویژه تجاری سنتی که سودی برای این گروه خاص ندارد، بر اثر سهلانگاری و بیاعتنا به بودجههای بازسازی ادامه خواهد داشت و در عوض پایههای مستحکم بناهایی تجاری در مناطق شمال و ثروتخیز تهران با هزینههای هنگفت و تجهیزات مدرن روی بناهای ارزشمند و ملی و تاریخی تهران و سایر شهرهای ایران بنا خواهد شد تا از این رهگذر منافع سرشاری نصیب افراد و گروههای خاص شود.
معمولا حکومتهایی در جهان که ریشه در سنت و هویت خویش ندارند بیشتر به توسعه شهری از زاویه مدرنیته نگاه کرده و در ایجاد پیوستگی فرهنگی و تاریخی حسی از هویت و مکان را بر نمیانگیزانند و از لزوم جذب توریست در احیای بافت تاریخی خود به عنوان یک حرکت نمادین برای ایجاد جذابیت دوباره شهرها و شهرنشینی بهره نمیجویند.
در حال حاضر توسعه اقتصادی در کنار سایر منابع کشورهای نفتخیز از اهم فعالیتهایی است که یک نظام جاری حکومتی در دستور کار خویش قرار داده و این توسعه در کشورهای تاریخی با قدمت چند ساله میسر نیست مگر با حفظ و نگهداری اماکن تاریخی و میراث شهری و فرهنگی که شوربختانه در ایران کمتر مورد اعتناست.
از جمله مسائل چالشبرانگیز شهرهای کنونی برخورد مناسب با میراث ارزشمند گذشته است که از دهه ١٩٧٠ اهمیت خاصی به خود گرفته که در اغلب کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و انگلستان در مورد بناهای ملی - مذهبی نمود پیدا کرده است.
امروزه ویژگیهای کاربردی محلهها و امور اقتصادی فعال در آن بستگی به نوع طبقات اجتماعی ساکن در آنکه براساس ثروتگرایی، محدود و مرزبندی میشود، محاسبه شده و از دل آن اقتصاد مرفه، متوسط و ضعیف طبقهبندی میشود بر همین اساس است که بسیاری از سرمایهگذاران، حاضر به سرمایهگذاری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران نبوده و همین امر سبب بیاعتنایی به حفاظت و بازسازی اماکن موجود در چنین مناطقی است و این شامل تقاضاهای رقابتی و همچنین موازنه بین امور اقتصادی و شرایط زیستمحیطی آن منطقه است.
تخریب تاثربرانگیز ساختمان تجاری پلاسکو با قدمت ٥٤ ساله تحت تاثیر همین نگاهی است که مکان سرمایهگذاری در تهران تابع موقعیت مکانی و اجتماعی و همچنین پراکندگی جمعیت به لحاظ جمعیتی با قدرت خرید پایین است که کمتر مورد توجه سرمایهگذاران و برنامهریزان شهری است.
نمونه دیگر این تخریب که به سالیان گذشته نه چندان دور میرسد تخریب مجموعه سینماهای آزادی است که فارغ از این نگاه نیست و بر محور بیاعتناییهای فرهنگی آن زمان استوار بود هر چند در حال حاضر این بیاعتنایی به مرور زمان و بر اثر آگاه شدن جامعه ایرانی کمرنگتر شده است.
آن سوی دیگر این حوادث، عدم هماهنگی و تفاهم بین دستگاههای اداری است که فرسایش بخشنامهها و قوانین مصوب در مورد اینگونه اماکن در دالانهای اداری در فرسایش زمانی در زمینه ابلاغ و اجرا و همچنین بیاعتنایی صاحبان صنایع و کسبه به این جور بخشنامهها و ابلاغیه گیر میکند.
مهمترین عامل دیگر در این حوادث، امور پساحوادثی است که به گونهای تعبیری چند جانبه از آن یاد میشود از آن جمله نقش افراد جامعه که در قالب شراکت در امدادرسانی و همچنین تصویربرداری از این صحنههاست که به زعمی ثبت این لحظهها و نمایش آن در شبکههای احتماعی رخ میدهد و این بر میگردد به بیاعتمادی در نقش اطلاعرسانی رسانههای رسمی کشور در انعکاس آنها به ویژه در رسانه ملی و رسانههای دولتی دیگر.
صدالبته نقش شراکت مردان دولت و برنامهریزان شهری در نمایش نقشگزینی آنان در مورد انتخابات بعدی نیز نباید در حضور سیاسیشان در صحنههای اینگونه حوادث از خاطرهها محو شود.
در پایان بار دیگر و دیگر به خود آییم که تکرار چنین حوادثی همیشه ما را از رقابت سیاسی دور و به رو آوردن به مطالبات و مخاطرات اجتماعی تشویق کند.