جهانی جدید برای اقتصاد و تجارت
هفته گذشته دو اتفاق با اهمیت آینده اقتصاد و روابط تجاری جهان را تغییر داد و دریچهای برای ورود به فصل جدید روابط بینالمللی را ایجاد کرد و جالب اینکه این دو موضوع همانگونه که از نظر ماهیت و دلایل پیش آمد شباهتهایی با هم دارند، همزمانی و همراهی پنهانی نیز در آنها به چشم میخورد.
به گزارش ایلنا به نقل از جهان اقتصاد نوشت، هفته گذشته دو اتفاق با اهمیت آینده اقتصاد و روابط تجاری جهان را تغییر داد و دریچهای برای ورود به فصل جدید روابط بینالمللی را ایجاد کرد و جالب اینکه این دو موضوع همانگونه که از نظر ماهیت و دلایل پیش آمد شباهتهایی با هم دارند، همزمانی و همراهی پنهانی نیز در آنها به چشم میخورد.
موضوع اول تصمیم دولت بریتانیا به خروج سخت۱ از اتحادیه اروپا بود، که توسط نخست وزیر این کشور خانم ترزا مِی اعلام گردید و موضوع دوم هم تحلیف دونالد ترامپ بهعنوان چهل و پنجمین رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا در روز جمعه بود. در ادامه به دلایل ایجاد این دو و پیامد های آن میپردازیم.
خروج نرم:
بریتانیا میتوانست ضمن خروج اسمی از اتحادیه اروپا و حفظ استقلال اداری و سازمانی همچنان بخشی از بازار واحد اروپایی باقی بماند و مانند نروژ که عضوی از این اتحادیه نیست، در روابط تجاری و اقتصادی مانند دیگر اعضا از مزایا، منافع و دسترسی به این بازار واحد بهرهمند گردد. در موضوع مهاجرت و استفاده از نیروی کار نیز بریتانیا براحتی میتوانست با قبول قواعد اتحادیه اروپا، شرایط را برای تسهیل حضور نیروی کار اروپایی فراهم نماید. موارد دیگری مانند بودجه مشترک، قوانین گمرکی و تسهیل امور سرمایهگذاری متقابل از دیگر مواردی بود که میتوانست بیش از پیش در هم تنیدگی و اتحاد اقتصادی را بین بریتانیا و اتحادیه اروپا حفظ نماید.
خروج سخت:
اما آنچه دولت بریتانیا با احترام به رای اکثریت مردم در این کشور برگزید، خروج کامل و اصطلاحاً سخت بود. انتخابی که بهمعنای استقلال کامل مالی و تجاری بریتانیاست و بر همین اساس بریتانیا دو سال فرصت دارد تا بطور کامل از نظر سازمانی، اداری و اجرایی از این اتحادیه خارج گردد و این فرایند از پایان ماه مارچ ۲۰۱۷ آغاز میگردد.
چرا دولت بریتانیا این مسیر را برگزید:
اگر به علت و ماهیت همه پرسی برگزیت۲ توجه شود، باید دریافت که سه موضوع بسیار مهم اقتصادی و اجتماعی موجب برگزاری این همهپرسی و در نهایت نتیجه آن شد. موضوع اول استقلالطلبی بخشی از جامعه بریتانیاست، که اعتقاد دارد، حضور در یک اتحادیه با قوانین خاص مشترک اداری و سازمانی، بریتانیا را وادار به پذیرش تصمیمگیریها و شرایطی می کند که دلایل آن مشکلات مالی، اقتصادی و گاهی اجتماعی در دیگر کشورهای اتحادیه است. با این تصمیم حالا بریتانیا میتواند به طور مستقل برای خود تصمیمسازی کند و بدون دخالت نهادهای این اتحادیه آنها را اجرایی نماید. اما موضوع دوم وجود بازار واحد اروپایی و ضربه به صنایع داخلی بریتانیاست. در حالی که درآمد کارگران و مخارج روزانه برای تولید در انگلیس از میانگین اتحادیه اروپا بالاتر است، اما درهای باز انگلیس به سوی بازار مشترک اروپایی باعث عدم صرفه در بسیاری از صنایع این کشور گردیده و باعث کاهش تولید داخلی و افزایش بیکاری و نارضایتی در صنعتگران و کارگران این کشور را فراهم آورده است و این گزینه خروج سخت است که رای دهندگان به خروج را راضی خواهد کرد. بر همین اساس شاخص اصلی بورس نیویورک بهعنوان یک دماسنج مهم اقتصادی در ماههای پس از همه پرسی یک روند صعودی را در پیش گرفته و در آستانه اعلام خروج سخت بریتانیا در هفته گذشته به بالاترین جایگاه در تاریخ بورس این کشور رسید. موضوع سوم اما شرایط و قوانین مهاجرتی اتحادیه اروپاست، یعنی در جایی که نیروی کار ارزان و همینطور مهاجران غیراروپایی و گریزان از جنگهای منطقهای به اروپا سرازیر شده و فرصتهای شغلی را از آن خود میکنند. ضمن اینکه از نظر امنیتی نیز مشکلاتی با حضور مهاجران بروز کرده و دلیلی دیگر برای علاقه بخشی از بریتانیا به بستن درهای این کشور است.
تحلیف دونالد ترامپ:
در زمان رقابتهای ریاست جمهوری آمریکا و در روزهای پایانی آن، دونالد ترامپ بارها اعلام کرد که حضور او شبیه به برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خواهد بود و این موضوع با برنامهها و وعدههای انتخاباتی او تایید میشد. و جالب آنکه همین برنامهها در آمریکا هم رای بههمراه آورد و گوینده آن را رییس جمهور کرد. برنامههایی مانند سختگیری و اخراج مهاجران، خروج از پیمانهای بینالمللی، ایجاد تعرفه بالا و قوانین جدید گمرکی همگی شباهتهای غیرقابل انکاری با برگزیت دارند و جالب اینکه همزمان شاخص بورس نیویورک هم یک قله جدید تاریخی را ایجاد نموده است.
دنیای جدید روابط اقتصادی و تجاری:
آنچه از این دو اتفاق و آینده پیشِِرو میتوان دریافت، تغییر ذائقه اقشار بزرگی از مردم، احزاب و دولتمردان در کشورهای پیشرفته و سرخوردگی آنها از سیاستهای دهکده جهانی و درهای باز اقتصادی و سرمایهگذاری میباشد، در جایی که فرصتهای شغلی، تولیدی و سرمایهگذاری آنان با سرعت توسط کشورهای تازه توسعه یافته بلعیده میشود و تنها علم و ایده همچنان موتور محرک اقتصادی کشورهای پیشرفته باقی میماند. هرچند همین برندسازیها و ایدهپردازیها برای کنترل اقتصادی و اجتماعی جهان کافی بهنظر میرسد، ولی اقشار کارگر و تولید کنندگان این کشورها از شرایط ناراضی هستند و برخی احزاب و دولتمردان هم از این موضوع حمایت میکنند. آنچه از هفته گذشته آغاز شده است، به احتمال فراوان شروع یک چارچوب جدید در روابط اقتصادی و اجتماعی در سالهای آینده خواهد بود، که میتواند دنیایی بستهتر و مرزبندیهایی پررنگتر را حداقل برای ده سال آینده ایجاد نماید.
————————————————–
۱– کارشناسان گزینههای پیشِروی دولت بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا را بر اساس نوع همکاریها، قوانین و پیمانها پس از خروج، به دو دسته نرم و سخت تقسیم بندی میکنند که به نامهای Hard Brexit و Soft Brexit شناخته میشوند.
۲- برگزیت (Brexit) به برنامه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی اطلاق میشود.
مهندس علی نورانی، تحلیلگر ارشد مالی کارگزاری بین المللی ویندزور