زنی که در دادگاه خیانت به همسرش را انکار کرد
زن جوانی که متهم است با همدستی مردی شوهرش را به قتل رسانده، پای میز محاکمه رفت. هر دو متهم در دادگاه گفتند بیگناه هستند.
به گزارش ایلنا به نقل از روزنامه شرق؛ براساس مستندات پرونده بهمن سال ٩٠ جسد بیجان پسر جوانی پیدا شد و مأموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. پلیس متوجه شد همسر این مرد زن جوانی است که از مدتی قبل با فردی ارتباط پیامکی داشته است؛ بنابراین ظن مأموران نسبت به احتمال قتل مرد جوان برانگیخته شد.
این ظن زمانی قوت گرفت که پزشکی قانونی اعلام کرد مقتول با جسم قابل انعطافی خفه شده و جان خود را از دست داده است. بهاینترتیب همسر مقتول و مردی که با او از طریق پیامک در ارتباط بود، بازداشت شدند. مرد جوان وقتی در برابر اتهام قتل و رابطه نامشروع قرار گرفت، هر دو اتهام را رد کرد و گفت هرچند همسر مقتول را میشناخت اما با او هیچ ارتباطی نداشت و هرچه درباره او گفتهاند، دروغ است؛ ضمن اینکه از مرگ مقتول هم خبر نداشت. با توجه به انکار متهم ردیف اول و حرفهای ضدونقیض همسر مقتول، مرد جوان با قرار آزاد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
روز گذشته این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد. در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست خوانده شد و اولیای دم درخواست قصاص متهم را مطرح کردند. سپس نوبت به مرد جوان رسید؛ او در جایگاه حاضر شد و گفت: من اصلا این زن را نمیشناختم و با خواهر او آشنا بودم. زمانی که به خواستگاری خواهرش رفتم، با او و خانوادهاش آشنا شدم. بعد از خواستگاری مسائلی بین ما به وجود آمد و من چیزهایی را فهمیدم که از ازدواج پشیمان شدم و خواستگاری را هم پس گرفتم. مدتی بعد زن جوان به من پیام داد و خواست با من صحبت کند من هم قبول نکردم و همانطور که در متن پیامکهای من موجود است و در پرونده نیز آمده است، به زن جوان گفتم من با زن شوهردار ارتباطی برقرار نمیکنم و دیگر به من پیام ندهد؛ دیگر هم با او ارتباطی نداشتم. من نمیدانم این زن با چه انگیزهای و چرا چنین کاری کرده بود. وقتی نوبت به زن جوان رسید، او هم اتهاماتش را انکار کرد و گفت: شوهر من به مرگ طبیعی مرده و من نمیدانم چرا پزشکی قانونی اعلام کرده او به قتل رسیده است. من و شوهرم رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم و در فامیل زبانزد بودیم؛ هیچ دلیلی برای اینکه من شوهرم را بکشم وجود نداشت. اعترافات من درست نیست و همه را رد میکنم؛ ضمن اینکه از قضات خواهش میکنم به این نکته که من هشت ماه بعد از قتل اعتراف کردم، توجه داشته باشند. من به خاطر بازداشت طولانیمدت طاقتم تمام شد و اعتراف کردم اما حرفهایم درباره خودم و درباره مردی که اعتراف کردم، درست نیست.
متهم درباره پیامکهایش به متهم ردیف اول گفت: ما رابطه خاصی با هم نداشتیم؛ در رابطهای که با شوهرم داشتم یک مسئله خیلی ناراحتم میکرد؛ آن هم نوع رفتار شوهرم با زنهای دیگر بود. وقتی شوهرم با زنهای دیگر روبهرو میشد، به آنها ابراز محبت میکرد و همین موضوع من را خیلی ناراحت میکرد؛ من هم از رفتارش ناراحت میشدم؛ با اینکه میگفتم این کار را نکند اما ادامه میداد. برای اینکه کارهای شوهرم را تلافی کنم، این کار را کردم. البته ارتباط خاصی بین ما نبود، من به مرد جوان پیامک میدادم تا توجه شوهرم را جلب کنم و به او بگویم که من هم میتوانم چنین کاری بکنم. حتی گاهی جلوی شوهرم این کار را میکردم.
متهم ادامه داد: هیچ ارتباطی بین من و مرد جوان نبود و اعترافانم همگی دروغ است؛ من شوهرم را نکشتم و مرد جوان هم هیچ نقشی در این اتفاق ندارد.
با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.