عربستان را باید مدیریت کرد تا ناکام بماند
اگرچه عربستان همه تلاش خود را میکند تا حلوفصل موضوع سوریه را بدون ایفای نقش و موافقت خود ناممکن کند، اما نشستهای سهجانبه اخیر میان وزرای ایران، روسیه و سوریه و سفر موگرینی به تهران که بعد از گفتوگو درباره سوریه عازم ریاض شد، بهخوبی روشن میکند عربستان سعودی در نقشآفرینی در این مسئله منطقهای از ایران عقب افتاده است.
حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه در یادداشتی که در روزنامه شرق منتشر شد به بررسی آخرین وضع چالشهای ایجاد شده در روابط ایران و عربستان پرداخته است.
آصفی معتقد است: ادامه روند سیاستها و موضعگیریهای مدبرانه موجب میشود رفتار عربستان را مدیریت کرد و نقش ایران را در منطقه به اثبات رسانید.
دیپلماسی ایران که با رویکارآمدن دولت یازدهم و تعریف استراتژی برد – برد به ابزاری برای تنشزدایی در منطقه و کاهش ایرانهراسی در دنیا تبدیل شد، اگرچه از پرونده هستهای گره گشود، اما در حوزه منطقه با تنگناهایی مواجه است.
مقامهای کشورمان که از همان ابتدا توافق با غرب و حلوفصل آن پرونده قدیمی را در اولویت قرار داده بودند، از اوضاع و احوال منطقه نیز غافل نشدند و تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا روابط ایران با همه کشورها مسالمتآمیز و بهدور از تنش باشد.
از آنجا که عمدهترین مشکلات و اختلافات منطقه با کشورهای حاشیه خیلج فارس به ویژه عربستان شکل گرفت، تعامل با این کشور از اهمیت ویژهای برخوردار بود و اگر در نتیجه تلاشهای ایران، سیگنالهای مثبتی از سوی عربستان دریافت کرده بودیم و تغییر در وضعیت روابط دو کشور مشاهده میشد، سیاست خارجی دولت یازدهم کار خود را به بهترین شکل انجام داده بود. اما اکنون سیاستها و رویکرد عربستان سعودی که ردی از تدبیر در آن دیده نمیشود، سبب شده در حوزه منطقه، فضای دیپلماسی محدود شود. مواضع سعودیها، دلیل اصلی این موفقنبودن قلمداد میشود؛ چراکه دیپلماتهای ایرانی با همین رویکرد توانستند در سه سال گذشته روابط ایران و غرب را بهبود بخشیده و در تعامل با کشورهایی همچون انگلستان و کانادا به سوی ازسرگیری روابط دیپلماتیک حرکت کنند، اما ماجرا در منطقه کاملا متفاوت بوده و روابط کجدار و مریز ما با عربستان حالا به کلی قطع شده است.
لایههای مختلف آسیبهای تنش در روابط، از شدتگرفتن جنگهای نیابتی گرفته تا نامشخصبودن سرنوشت صیادان ایرانی زندانی در عربستان، بر کسی پوشیده نیست. از همینرو مقامهای ایرانی تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند و بارها تمایل خود به بهبود روابط با این کشور را نشان دادهاند، اما با بیتفاوتی و بیتوجهی عربستان مواجه شدهاند.
عربستان هیچگاه حاضر به پذیرش نقش ایران در منطقه نیست و سعی میکند تا موقعیت ژئوپلیتیک، توان نظامی و امنیتی و اثرگذاری ایران را نادیده بگیرد، با موفقیت برجام و لغو تحریمها علیه ایران بیشازپیش نگران شد و برای تأمین منافع خود به سمت تشدید بحرانهای منطقه حرکت کرد.
تهران و ریاض، اکنون دستکم در چهار حوزه عراق، لبنان، سوریه و یمن مقابل یکدیگر قرار دارند و تنشهای لفظی طرفین نیز روزبهروز بیشتر میشود. از طرف دیگر این کشور در هیچیک از بحرانها و درگیریهای موجود پیشرفت درخور توجهی نداشته و هر روز گرفتارتر میشود. در یمن کاری از پیش نبرده و در سوریه نیز موفقیتی نداشته است.
این در حالی است جامعه بینالمللی میداند بدون حضور و اثرگذاری ایران، قادر به حلوفصل پرونده سوریه و خاورمیانه نخواهد بود. به همین خاطر در نشستهای اخیر در سطح بینالمللی، یک سوی میز ایران و سوی دیگر آمریکا، روسیه یا نماینده اتحادیه اروپا قرار دارند.
اگرچه عربستان همه تلاش خود را میکند تا حلوفصل موضوع سوریه را بدون ایفای نقش و موافقت خود ناممکن کند، اما نشستهای سهجانبه اخیر میان وزرای ایران، روسیه و سوریه و سفر موگرینی به تهران که بعد از گفتوگو درباره سوریه عازم ریاض شد، بهخوبی روشن میکند عربستان سعودی در نقشآفرینی در این مسئله منطقهای از ایران عقب افتاده است. درخواست آنها از دمشق برای اینکه روابط خود با ایران را قطع کند، دیگر نشانه عقبافتادن از ایران و تیر دیگری است که به سنگ خورده است. سوریه تنها یک صحنه از اختلافات ایران و عربستان است که دیگر کشورهای قدرتمند دنیا همچون روسیه و آمریکا نیز در آن نقش دارند. یمن و لبنان دو وادی دیگر است که ایران و عربستان را به مصاف واداشته است؛ دو حوزهای که چشمانداز روشنی ندارد؛ چرا که ریاض اگر چه در هیچ یک از این دو عرصه موفقیتی به دست نیاورده است، اما حاضر به رفع تنشها نیز نیست. سعودیها به قدری در یمن درگیر شرایط جنگی هستند که بههیچوجه آمادگی و توان ورود به یک درگیری تازه را ندارند؛ بنابراین با اظهارات و مواضع خود ایران را تحریک میکنند و تنها قصد دارند که هزینههای سیاست خارجی ایران را بالا ببرند. این همان شگردی است که بعد از اعدام شیخ نمر و هجوم عدهای خودسر به سفارتشان در ایران به کار گرفتند و بهانه لازم برای محکومیت ایران و قطع روابط دیپلماتیک را به دست آوردند.
با اینحال شاهدیم مسئولان حوزه سیاست خارجی بهخوبی از نیت آنها آگاه هستند و با خویشتنداری و درایت کار را پیش میبرند. این نکتهای است که اگر به سایر بخشهای درگیر در مسائل منطقه نیز تسری داده شود، انسجام لازم برای نتیجهگیری بهتر را به دست میدهد. بازی در زمین عربستان با اظهارات تند و تهدیدآمیز، دقیقا آن چیزی است که سعودیها میخواهند.
به هرحال بنا بر اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه، بحرانهای موجود بدون ترمیم روابط ایران و عربستان حل نخواهد شد. ترمیم روابطی که هر یک از دو کشور برای آن شرط و شروطی دارند؛ برای مثال حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل به تنشهای منطقه و نقش عربستان پرداخت و تأکید کرد اگر دولت عربستان سعودی به تحقق چشمانداز تازهای در توسعه خود و امنیت منطقه چشم دوخته است، باید از ادامه سیاستهای تفرقهافکنانه، ترویج ایدئولوژی نفرت و تعرض به حقوق همسایگان باز ایستد، مسئولیت خود نسبت به حیات و حرمت زائران را بپذیرد و روابط خود را بر پایه احترام متقابل و مسئولیتپذیری در قبال ملتهای منطقه تنظیم کند.
حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن و مدیر کل پیشین امور سیاسی و امنیت بینالمللی وزارت خارجه نیز بهتازگی در جلسهای در پارلمان کشور میزبانش با اشاره به سیاستهای خصمانه عربستان علیه ایران، بهویژه در سالهای جاری، ازجمله در جریان حج و بروز فاجعه منا، تأکید کرد: ریشه بسیاری از بدبینیها و اشتباهات پیدرپی سیاست خارجی عربستان در این امر نهفته است که آنها لجوجانه حاضر نیستند واقعیتهای ژئوپلیتیک منطقه و نقش تاریخی ایران در منطقه را به رسمیت بشناسند و برعکس، همه کشورهای متحد خود را در برابر دوراهی انتخاب میان کار با سعودی یا همکاری با ایران، قرار دادهاند.
این درحالی است که اگر سعودیها حاضر به پذیرش واقعیت مسلم موجود و پذیرش نقش منطقهای ایران شوند، نه تنها تنشهای موجود بین دو کشور را میتوان رفع کرد؛ بلکه ظرفیتهای سیاسی دو کشور برای همکاری، میتواند بیش از پیش به ارتقای صلح و امنیت در منطقه کمک کند.
ایران مانند گذشته بر تنشزدایی از منطقه تأکید دارد و تمام تلاش خود را میکند تا با کشورهای همسایه، از جمله عربستان، روابط مسالمتآمیزی داشته باشد.
حال باید دید عربستان سعودی که از یک سو با تغییر حاکمیت مواجه است و بعضا از بیتدبیریهای حاکمان تازه متضرر میشود و از سوی دیگر در یمن، سوریه، عراق و لبنان به نتایج مدنظر خود نرسیده است، به کنشهای ایران چگونه واکنش نشان میدهد و چقدر حاضر است با پذیرش واقعیتهای منطقه، به سوی ترمیم روابط گام بردارد.
آخرین روزنه امید برای این ترمیم روابط، در نشست اوپک و مواجهه وزرای نفت دو کشور مشاهده شد و برخی، این را چراغ سبز عربستان به ایران تعبیر کردند و اگر واقعا اینطور باشد و سعودیها در فرصتهای دیگر مانند مذاکرات سوریه، سنگ پیش پای ایران نیندازند، به این معنی است که سیاست منطقهای دولت یازدهم نیز به سوی موفقیت پیش میرود و با ادامه سیاستها و موضعگیریهای مدبرانه، قادر به مدیریت رفتار عربستان و اثبات نقش ایران در منطقه خواهد بود.