وقتی آمارها به کمکمان نمیآیند
دبیرخانه جشنواره بینالمللی فیلم مستند (سینما حقیقت) اعلام کرده در دهمین دوره این رویداد سینمایی، هزار و ١٠٧ اثر متقاضی حضور در این جشنواره هستند. این آمار از رشد ١٠ درصدی تولیدات مستند، نسبت به دوره قبل خبر میدهد.
به گزارش ایلنا اعتماد نوشت؛ این دبیرخانه همچنین به تفکیک ارقام مستندهای موضوعی را ارایه کرده است، به طور مثال تعداد فیلمهای متقاضی حضور در بخش «جایزه شهید آوینی»، بالغ بر ۲۲۸ اثر است که ۶۵ اثر از این میان با موضوع «مدافعان حرم» ساخته شدهاند.
همچنین در بخش مستندهای محیطزیستی هم بیش از ۱۳۰ فیلم فرم شرکت در جشنواره را پر کردهاند و در نهایت ۱۱۸ فیلم مستند «دینی- آیینی» در میان مستندهای جشنواره دیده میشود. اینکه چه تعداد از این مستندها، به لحاظ فرم و محتوا و جذابیتهای بصری، قابلیت حضور در یک رخدادسینمایی را دارند، به تشخیص هیات انتخاب و سیاستگذاریهای جشنواره بستگی دارد.
اما نکته قابل توجه اینجاست که این هزار مستند بعد از تولید، در کدام شبکه، رسانه و پرده سینما به نمایش درمیآیند؟ مستندهایی که بخش قابل توجهی از بودجه فرهنگی کشور را به خود اختصاص میدهند و انگار جشنواره سینماحقیقت، تنها مجال نمایش آنها روی پرده است. با این همه جای خالی برخی مستندسازان، آنهایی که اصول کار حرفهای را بلدند، در میان متقاضیان حضور در تنها جشنواره تخصصی مستند، خالی است.
مستندسازانی که معمولا در دورههای مختلف جشنوارههای مهم دنیا، جوایز متعددی گرفتهاند. یکی از این مستندسازان، معین کریمالدینی است. او با ساخت «آتلان» تا مدتها در صدر اخبار سینمای مستند قرار داشت و تجربه داوری رقابتهای مستند را نیز در کارنامه خود دارد. کریم الدینی بعد از ساخت «آتلان» تا امروز، همچنان مستندی تهیه و تولید نکرده است.
او توانست یکی از موفقترین اکرانهای سینمای مستند را در گروه هنر و تجربه داشته باشد. اما اینکه نام این مستندساز، در میان هزار متقاضی حضور در سینماحقیقت نیست، پرسشی است که او اینطور به آن پاسخ میدهد: «همهچیز به خود مستندساز برمیگردد، اگر من کم کار شدهام، نباید دنبال مقصر دور و بر هنرمندان بگردیم. همه مستندسازان وضعیت این حوزه را میدانند. هر کسی که قرار است در این حوزه فیلم بسازد، مشکلات را میشناسد. به همین خاطر مسائل اقتصادی و ضعف سیستم اداری سازمانهای متولی سینمای مستند، دلیل چندم فیلم نساختن یک مستندساز است.»
اما سهم مستندهای اجتماعی در آثار ارایه شده به سینماحقیقت چقدر است؟ تاثیرگذاری مستندهای اجتماعی، مساله غیر قابل انکاری است. تجربه نشان داده این مستندها بیش از دیگر موضوعات، مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد، اما بهایی که نهادهای دولتی از جمله مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به این آثار میدهند، ناچیز است.
یکی از مهمترین دلایل این مساله، قدرت پاسخگویی در برابر انتقادهاست، اما کریم الدینی نظر دیگری دارد: «من نمیدانم شورای تصویب طرح در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، چه ساز و کاری برای تصویب آثارش در نظر میگیرد، اما فرض را بر این میگذارم که تولید مستندهای اجتماعی در کشور ما به نسبت دیگر موضوعات کمتر است. به نظرم عدم سرمایهگذاری مرکز گسترش روی این مستندها، از اولویتهای اصلی نیست. همهچیز به جامعه ما برمیگردد. فیلمساز اجتماعی میخواهد معضلی را در جامعه به نمایش بگذارد و بخشی را نقد کند. متاسفانه ما بارها دیدهایم که سینمای مستند اجتماعی را با سیاه نمایی مترادف میگیرند. این مساله حداقل در ادبیات ژورنالیستی زیاد استفاده میشود و متهم شدن فیلمساز به سیاه نمایی، میتواند او را بیانگیزه کند.»با این همه «فصل هرس» به کارگردانی لقمان خالدی و «رویاهای دم صبح» مهرداد اسکویی، با قرار گرفتن در دسته مستندهای اجتماعی، در نهمین دوره جشنواره سینماحقیقت مورد تشویق و قدردانی قرار گرفتند. «رویاهای دم صبح» به عنوان موفقترین مستند سینمای ایران در سالهای اخیر، تقریبا به تمام جشنوارههای معتبر دنیا، پا گذاشته و با استقبال مواجه شده است. این دو مستند با سرمایه شخصی ساخته شدهاند و هیچ نهاد و سازمانی در ساخت آنها نقش نداشته است.
اما مهدی باقری، مستندسازی که با «اهالی خیابان یکطرفه» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، تنها مرکز گسترش را به عنوان متولی سینمای مستند نمیداند. او معتقد است، معاونت سینمایی بودجه مصوب مرکز را برای ساخت آثار مستند نمیدهد، با این همه سازمانهای دیگری چون هلال احمر، شرکت نفت، حوزه هنری و... نیز بودجهای برای ساخت مستند در نظر میگیرند: «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تنها جایی است که معمولا مورد حمله مستندسازان قرار میگیرد. شما میدانید که سازمانهای دیگر هم بودجهای برای ساخت فیلمهای مستند در نظر دارند، اما بخش زیادی از این بودجه را نگه میدارند تا پایان سال تحت عنوان هزینههای فرهنگی به سفرهای زیارتی کارکنانشان اختصاص دهند؟»
باقری در ادامه صحبتهای خود به یکی از انتقادهایی که در سالهای اخیر به عملکرد مرکز گسترش میشود، اشاره میکند؛ ناتوانی این مجموعه سینمایی در حوزه درآمدزایی. باقری اما به این انتقاد این طور پاسخ میدهد: «وقتی ما انتقاد میکنیم، باید راهحلهای ممکن را هم بررسی کنیم. اگر مرکز گسترش نمیتواند درآمدزایی کند، به این خاطر است که سازمان سینمایی اجازه نمیدهد، حوزه پخش آثار مستند پا بگیرد. اگر دفاتر پخش برای عرضه فیلمهای مستند ایجاد شود، سازمان سینمایی مجبور است در قبال سینمای ملتهب مستند پاسخگو باشد.
این در حالی است که سازمان سینمایی صندلیهای خالی فیلمهای مستند روی پرده را میخرد اما حاضر نیست از پخش این آثار به شیوههای دیگر حمایت کند. از جمله راهحلهایی که باقری ارایه میدهد، پخش آثار مستند در شبکه نمایش خانگی و در دانشگاههای ایران و میان دانشجویان است.
این مستندساز با انتقاد از عملکرد دو انجمن مستندسازان و انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند، عنوان کرد: «این دو انجمن هیچ دیالوگ و گفتوگویی با مرکز گسترش ندارند و با ٣٠ سال سابقه و پشتوانه ٣٠٠ عضو، حتی نمیتوانند مشکلات حوزه مستند را مرتفع کنند.»باقری این روزها در مقام هیات انتخاب مستندهای کوتاه جشنواره سینماحقیقت، به تماشای ٥٠٠ مستند کوتاه نشسته است: «از میان این آثار تنها ١٠ درصد فیلمها با هزینه شخصی ساخته شده است اما کمتر از ١٠ فیلم را میتوان به عنوان آثار مناسب برای حضور در جشنواره انتخاب کرد. این یعنی چرخه تولید ما معیوب است. سینمای مستند یعنی سفارش. اگر به من فیلمساز سفارش ندهند، نمیتوانم فیلمی سر و شکلدار بسازم.»
او با اشاره به حجم مستندهای تولید شده بیکیفیت و کمکاری مستندسازان حرفهای، از رفتار همصنفان خود انتقاد کرد: «بخشی از این بیکاری به روحیات خود ما برمیگردد. ما میخواهیم با قلدری سفارش بگیریم و بعد هم دوست نداریم نقدها و نظرات مخالف را بشنویم. همین میشود که مستندسازان تازه کار بودجههای اندک را میگیرند و همیشه هم دستشان پر است. همین میشود شبکه افق و سازمان روایت فتح بودجه شان را به ١١٠ مستند با موضوع مدافعین حرم اختصاص میدهند که اثر قابل دفاعی هم از این میان بیرون نمیآید.»
در پایان این بحثها، چیزی که مورد توجه قرار میگیرد این است که به آمارهای کمی نمیشود افتخار کرد. آمارهایی که هر سال در تولید فیلمهای بلند، کوتاه و نیمهبلند مستند با آن مواجهیم اما در نهایت سینمایمان در این حوزه حرف چندانی برای گفتن ندارد.
جشنواره سینماحقیقت، در ٩ دوره برگزاری خود، توجه مستندسازان را به سینمای مستند بیش از پیش جلب کرده است. حالا دیگر کمتر مستندسازی به خاطر بیتوجهی به اثرش، وسوسه حضور در سینمای داستانی را دارد، اما این جشنواره همچنان نتوانسته تولید هدفمندی از آثار مستند ارایه دهد و گستره مخاطبانش را وسیعتر کند.