برجام در حال تبدیل شدن به یک واقعیت غیرقابل انکار در امریکا است
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در گفتوگویی به تشریح پرونده هستهای ایران در طول یکسال گذشته در شورای امنیت سازمان ملل و امریکا میپردازد
«انعقاد برجام نشاندهنده یک تغییر بنیادین در بررسی این موضوع توسط شورای امنیت است. شورای امنیت تمایل خود نسبت به ایجاد یک رابطه جدید با ایران که با اجرای برجام تقویت خواهد شد و موجبات پایان رضایت بخش رسیدگی به این موضوع را فراهم خواهد کرد را ابراز میکند.» عبارتی متفاوت در نخستین بندهای متن قطعنامه 2231 مصوب شورای امنیت در نشست 7488 در تاریخ 20 جولای 2015؛ عبارتی که نشان از راه و رسمی متفاوت میان ایران و شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد. همان شورای امنیتی که از سال 2006 تنها در یک مسیر واحد حرکت میکرد: تصویب تحریم و سپس تشدید آن علیه ایران. یک سال از حصول توافق هستهای با نام رسمی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) میان ایران و 1+5 گذشته است. 5 عضو دایم شورای امنیت به اضافه آلمان سه سال مذاکرات متفاوت و فشرده را با ایران پیش بردند. ایران بند بند برجام را تنظیم کرد، تغییر داد و بالاتر از تمام این فراز و فرودها در مذاکره فنی - سیاسی با 1+5، سرانجام دور یک میز با اعضای دایم نشست و متن قطعنامه را زیر و رو کرد. عبارتهای حقوقی اینبار به دقت نگاشته شدند. نهایت امتیازی که ممکن بود گرفته شد، در بسیاری از بندها ادبیات نوشتاری به گونهای تنظیم شد که بار حقوقی آن دست طرف مقابل را برای تعبیرهای به ضرر ایران در عالم واقع و نه در صحنه تبلیغات ببندد. غلامعلی خوشرو از 28 بهمن 1393 سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد است. خوشرو که مبتکر تاسیس دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه در سال 1361 بود به مدت هشت سال ریاست این مرکز دیپلماسی را به عهده داشت. پس از آن دوره نیز وی هفت سال سفیر و معاون نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در نیویورک بوده است. خوشرو در دولت اول و دوم محمد خاتمی، معاون وزیر امور خارجه در امور آموزش و پژوهش و سفیر ایران در کشور استرالیا بود. در فاصله سالهای 1380 تا 1384 که مناقشه هستهای ایران نیز اوج گرفته بود، غلامعلی خوشرو معاونت حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه را برعهده داشت. خوشرو در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» به مناسبت سالروز توافق هستهای تاکید میکند که شورای امنیت با تمام نقدهایی که به عملکرد مستقل آن وجود دارد اما تنها نهاد در تاریخ حقوق بینالملل است که تصمیمهای آن مطابق منشور برای تمام کشورها الزامآور است. وی رابطه ایران با این شورا را به رابطه در حد صفر پیش از برجام و رابطه رو به رشد پس از برجام تقسیم میکند. مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
با گذشت یک سال از توافق هستهای میان ایران و 1+5، تا چه اندازه اجرای برجام رابطه ایران و سازمان ملل متحد را تغییر داده است؟
اگر رابطه ایران با سازمان ملل در کلیت آن مد نظر باشد، باید بگویم که رابطهای تعاملی طی چند دهه گذشته بین طرفین وجود داشته است؛ به عبارت دیگر، رابطه ایران و سازمان ملل بسیار فراتر از موضوعات مربوط به مسائل مرتبط با برنامه هستهای ایران و واکنش نادرست و ناموجه شورای امنیت در گذشته نسبت به آن است. این روابط همواره با دیگر ارکان سازمان ملل مانند دبیر خانه، مجمع عمومی، اکوسوک و مجموعه سازمانهای تخصصی که نقش بسیار مهم، هر چند کم سر و صدایی، در بسیاری از شوون جوامع بشری دارند، برقرار بوده است. ما همیشه حضوری فعال در کمیتههای شش گانه مجمع عمومی داشتهایم و توانستهایم به سهم خود نقش مهمی در تصمیمگیریها داشته باشیم.
شورای امنیت اگرچه یکی از ارکان مهم سازمان ملل است، اما تنها رکن آن نیست. خاصه آنکه این شورا به خاطر شکلگیری ترکیبش در یکی دو سال بعد از جنگ دوم با نوعی بحران مشروعیت مواجه است. طی 23 سال گذشته تلاشهای مستمری برای اصلاح ساختار آن در جریان بوده و یکی از دلایل کندی پیشرفت در این جهت موانعی است که توسط اعضای دایمی آن ایجاد شده است. تا آنجا که به شورای امنیت مربوط میشود با وجود مشکلات ساختاری آن، شک نیست که این رکن ملل متحد از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که تنها نهاد در تاریخ حقوق بینالملل است که تصمیمات آن مطابق منشور برای همه کشورها الزام آور است. روابط ما با شورای امنیت تا قبل از برجام و در شرایطی که قطعنامههای پیشین بر ضد ما تصویب شده بود در حد صفر بود چرا که ما آن قطعنامهها را غیرقانونی و غیر منصفانه میدانستیم و حاضر به کار با شورا در ارتباط با آن قطعنامهها نبودیم.
پیش از این ایران از سوی شورای امنیت عضوی ناسازگار بود که به ادعای قدرتهای دخیل در سیاستگذاریهای این نهاد به قطعنامههای شورا توجهی نداشت. تا چه اندازه اجرایی شدن قطعنامه 2231، جایگاه ایران در حوزه تاثیرگذاری و اعمال نفوذ مثبت بر این سازمان را ارتقا داد؟
همانطور که اشاره کردم، ما در ارتباط با قطعنامههای پیشین شورا اعلام کرده بودیم که این قطعنامهها را اجرا نمیکنیم چرا که معتقد بودیم که این قطعنامهها بر مبنای موازین قانونی و اصول و هنجارهای مندرج در منشور صادر نشده بودند. ما آن قطعنامهها را هم ناعادلانه و هم غیرقانونی میدانستیم. گرچه آثار تخریبی وتحریمی این قطعنامهها درشرایط اقتصادی جامعه آشکار بود. شک نیست که لغو آن قطعنامهها توسط قطعنامه 2231 تحول بسیار مهمی هم در تاریخ شورا است و هم میتواند در روابط ما با شورا یا حداقل با تعدادی از اعضای موثر شورا تغییر ایجاد کند.
در یک سال گذشته با توجه به آزمایشهای موشکی ایران که خلاف برجام نبود اما به زعم عدهای خلاف قطعنامه 2231 است، تلاشهایی برای طرح این مساله در شورای امنیت و محکوم کردن ایران انجام گرفت. با توجه به اینکه فعالیتهای موشکی ایران عضو لاینفک سیاست دفاعی این کشور است، چه برنامهای برای ممانعت از طرح دردسرساز این مساله در شورای امنیت دارید؟
همانطور که میدانید ذکری از برنامههای دفاعی ایران از جمله برنامه موشکی در برجام نرفته است. تنها در بند 3 ضمیمه B قطعنامه 2231 به این موضوع اشاره شده که تفاوت حقوقی فاحشی با محتوای بند 9 قطعنامه ملغی شده 1929 دارد. ضمیمه B اگر چه توسط کشورهای 1+5 تهیه شد و مورد تایید ایران نیست، اما هیات مذاکرهکننده ایرانی توانست با درایت و کاردانی نظر خود را در بسیاری از بخشهای این ضمیمه اعمال کند و بند 3 مورد اشاره یکی از این بخشها است. برخلاف بند 9 قطعنامه 1929 که با زبان حقوقی الزام آوری هر گونه فعالیت ایران در حوزه موشکی را ممنوع کرده بود، در بند 3 ضمیمه B زبانی توصیهای بهکار رفته و از ایران دعوت شده که از فعالیت برای «طراحی» موشکهایی که «بتوانند برای پرتاب سلاح هستهای» مورد استفاده قرار گیرند، خودداری کند. همه طرفهای البته به این زبان حقوقی خاص و تفاوت بسیار زیاد آن با زبان حقوقی قطعنامه قبلی در این مورد واقف هستند. به عنوان مثال سخنگویان امریکایی با وجود اصرار برخی خبرنگاران تندرو، هیچگاه حاضر نشدند آزمایشهای موشکی ایران را «نقض» قطعنامه 2231 بخوانند و تنها مدعی «ناسازگاری» آن با قطعنامه مذکور شدند که البته این نیز نادرست است و ما در نامه مورخ 23 مارس 2016 جواب همه این ادعا را یک به یک دادهایم. شورا به اصرار سه کشور غربی جلسهای نیز در ارتباط با همین موضوع داشت و نهایتا هیچ نتیجهای از آن گرفته نشد و در گزارش تسهیلکننده قطعنامه 2231 از این نشست نظرات ما نیز منعکس شد. خوشبختانه، همانطور که گفتم، مبنای حقوقی لازم برای خنثی کردن حرکتهای شورای امنیت در این رابطه در بند 3 ضمیمه مورد اشاره فراهم آمده است. البته همچنان امکان جوسازیهای سیاسی در سطح منطقه و در غرب وجود دارد که باید با هوشمندی و یارگیری در بین اعضا شورا و با پرهیز از حاشیهسازی در تقویت توان دفاعی خود کوشا باشیم.
ایران در شش ماه گذشته از اجرای رسمی برجام شکایتهایی در خصوص تعلل طرف امریکایی در اجرا به تعهداتش داشته است. آقای ظریف هم از کند بودن این اجرا سخن گفتهاند. شما به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل آیا میتوانید یا تلاشهایی برای تسریع این روند انجام دادهاید؟
تعللها و کندیهایی که در اجرای برجام وجود داشته و دارد عمدتا به اموری مانند رفع سریع و کامل موانع بر سر راه همکاریهای اقتصادی و مالی ایران در سطح بینالمللی بر میگردد. تشریح موانع و توجیه کشورها وظیفه ما است تا با روشنگری و فشار، نظام مالی بینالمللی را در مسیر همکاری بیشتر قرار بدهیم. ولی سازمان ملل کار ویژهای در این امور ندارد. با این حال ما میتوانیم موارد تخلف طرف مقابل را به دبیرخانه سازمان ملل منعکس و از این طریق نیز فشار لازم برای حرکت در جهت درست را اعمال کنیم.
شما در یک سال حیاتی رابطه ایران و امریکا در قالب برجام و رایزنیهای هستهای به نیویورک اعزام شدید. فضای سیاست داخلی امریکا در قبال برجام بسیار تند و غیرقابل پیش بینی است. شما به عنوان فردی که با رسانههای امریکایی و بعضا افکار عمومی در امریکا درگیر هستید نگاه به برجام در داخل امریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهطور خلاصه برداشت من این است که برجام به تدریج در حال تبدیل شدن به یک واقعیت غیر قابل انکار و غیر قابل رد در امریکا است و حتی در نظر آنها که با آن مخالف بودند، نیز به چنین واقعیتی تبدیل میشود. بدون تردید بعضی لابیهای نیرومند در امریکا طی یک سال گذشته از هیچ تلاشی برای به شکست کشاندن برجام فروگذار نکردند.با وجود ادامه مخالفت اکثریت اعضای کنگره با برجام، ساختارهای ذی ربط در داخل امریکا به تدریج خود را با شرایط بعد از برجام تطبیق میدهند. ادامه این روند طی دوره باقیمانده از دولت کنونی بیش از پیش به غیر قابل برگشت شدن برجام کمک خواهد کرد. متاسفانه افکار عمومی تا حد زیادی همچنان تحت تاثیر تبلیغات لابیها و نیز دولتهای پیشین و سوءاستفاده آنها از برخی وقایع در چند دهه گذشته چندان در رابطه با ایران مثبت نیست و این امر به نظر من مهمترین و بزرگترین مشکلی است که ما در امریکا با آن مواجه هستیم. اطلاع دارید مادام که افکار عمومی در چنین وضعیتی قرار دارد، اعضای کنگره و سیاستمداران نیز دست خود را برای هر نوع برخورد خصمانه باز تصور میکنند. با این حال چنانچه اشاره کردم رویکرد مناسب افکار عمومی به تدریج و با مشاهده قابل اجرا بودن و مفید بودن آن، تقویت میشود و شده است. طبعا اجرای تعهدات ما در برجام و تایید این امر توسط گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمک شایانی میتواند به تحکیم این روند بکند و تاکنون کرده است. ولی چالش عمده بخشی از ساختار قدرت در امریکا نه بر رفتار که بر اصل نظام جمهوری اسلامی استوار است بنابراین باید از هر ابتکاری بهره جست تا آنها را منزوی کرده و در مقابل جامعه جهانی قرار داد.
یکی از اصلیترین دغدغههای نه فقط ایران که چهار کشور دیگر حاضر در مذاکرات هم نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آتی امریکا و تاثیر آن بر برجام است. با توجه به ماهیت حقوقی برجام تا چه اندازه نتیجه این انتخابات میتواند حیات توافق هستهای را تهدید کند؟
هیلاری کلینتون قبلا حمایت خود را از برجام اعلام کرده و تاکید او مبنی بر اینکه برجام را با سختگیری بیشتری اجرا خواهد کرد، تنها یک شعار انتخاباتی معمول است. برجام سازوکار خود را دارد و مادام که آژانس، عمل ما به تعهداتمان را مورد تایید قرار میدهد، سختگیری بیشتر یا کمتر بیمعنا است. رقیب او نیز تاکنون چندین بار حرف خود را در مورد برجام تغییر داده، از پاره کردن آن تا بررسی آن و اصلاح آن و... به گمان من برخوردهای مسوولانه ما بیش از پیش دست مخالفان ایدئولوژیک برجام در امریکا و هر رییسجمهوری برای اقدام علیه برجام در آینده را خواهد بست. در صورت ادامه روند فعلی و وقوف بیش از پیش جامعه بینالمللی و از جمله کشورهای اروپایی نسبت به حقانیت ما و مزایای برجام و رشد بیش از پیش روابط ما با جامعه بینالمللی، هر رییسجمهوری در امریکا که بخواهد اقدامی علیه برجام انجام دهد تنها خود را از این نظر در جهان منزوی خواهد دید.
فکر میکنید توافق هستهای بر حجم تنش میان ایران و امریکا افزود یا میتوان آن را مقدمهای برای تنش زدایی از این رابطه دانست؟ آیا امریکاییها در یک سال گذشته توانستند بخشی از اعتماد از میان رفته ایرانیها را جبران کنند؟
توافق هستهای بر حجم تنش میان ایران و امریکا اضافه نکرده، بلکه به عکس نقش مهمی در کاهش تنشها بهطور کلی داشته است. اینکه این توافق میتواند منجر به تنش زدایی کامل بین دو کشور شود، بستگی به عوامل متعدد دیگری دارد. میدانید که توافق هستهای صرفا و منحصرا در مورد برنامه هستهای بود و لاغیر و اصولا مذکرات هیات مذاکرهکننده نیز تنها در این رابطه بود. همچنین میدانید که موضوعات مورد اختلاف زیادی بین ایران و امریکا وجود دارد. در ارتباط با این موضوعات، تحولات عمدهای که مستقیما برآمده از توافق هستهای باشد، حاصل نشده است. تنشزدایی بهطور کامل بستگی به پیشرفت در جهت رفع موضوعات مورد اختلاف دارد. اینکه امکانی برای تماس بین دو طرف در ارتباط با این مسائل وجود دارد یا خیر، بستگی به عملکرد امریکا و سیاستهای آن کشور و البته سیاستهایی که توسط مقامات عالی نظام ما در آینده اتخاذ خواهد شد، دارد. اما آنچه مسلم است این است که توافق هستهای شرط لازم برای هر گونه حرکت دیگری بوده، هر چند که شرط کافی نیست.
در اروپا هنوز هم بسیاری از نهادهای اقتصادی از حاکم بودن فضای روانی منفی علیه تجارت با ایران سخن میگویند. آیا شما با همتاهای خود در کشورهای اروپایی در این خصوص رایزنیهایی داشتهاید یا رفع این نگرانیها با اقدامهای سیاسی ایران ممکن است یا خیر؟
من با سفرای اروپایی در سازمان ملل در تماس هستم اما نه آنها درگیر جزییات امور اقتصادی و مالی جاری هستند و نه من. واقعیت این است که هنوز موانعی بر سر راه همکاری نهادهای مالی بینالمللی با ایران وجود دارد که یکی از آنها تحریمهای اولیه امریکا و تعلل و کم کاری امریکا برای رفع ابهامات و دادن اطمینانهای حقوقی روشن به نهادهای مالی اروپایی است. هر چند که مقامات سیاسی امریکا مانند وزیر خارجه آن کشور این نهادها را به کار با ایران تشویق کردهاند اما اطمینانهای حقوقی کافی و لازم هنوز از جانب امریکا داده نشده است. با این حال پیشرفتهایی در این حوزه خاص تاکنون حاصل شده که از آن جمله میتوان به شروع همکاری بانکهای کوچک و متوسط اروپایی با ایران و نیز تعلیق «تدابیر متقابل» علیه ایران توسط گروه ویژه اقدام مالی FATF اشاره کرد که تحول مهمی بود.
در چندماه گذشته مساله مصادره بخشی از اموال ایران که به دستبرد امریکا در ایران شهرت یافت به یکی از اصلیترین چالشهای پسابرجام تبدیل شد. آیا نمایندگی ما در سازمان ملل حرکتی برای توقف این اقدام امریکاییها یا طرح مساله با سایر اعضای سازمان انجام داده است یا خیر؟
تا آنجا که به شرح وظایف این نمایندگی در این زمینه مربوط میشود و علاوه بر تلاشهایی که برای روشنگری در سطح رسانهها در امریکا صورت گرفت، ما توانستیم یک بیانیه محکم و صریح مبنی بر محکومیت اقدام امریکا علیه بانک مرکزی و نقض مصونیت دولتها از تصویب جنبش عدم تعهد بگذرانیم. در جریان مذاکرات کارشناسی برای تهیه سند سران جنبش عدم تعهد که قرار است طی دو سه ماه آینده تشکیل شود، نیز توافق شده که همین موضوع به صورت صریح در سند نهایی آن نشست درج شود. با توجه به اینکه جنبش عدم تعهد دارای 120 عضو است، تصویب چنین سندی از سوی این جنبش که گویای اجماعی گسترده در سطحی وسیع راجع به اصل مصونیت دولتها است، میتواند کمک قابل توجهی به پیشبرد دعوای ایران علیه امریکا در دیوان بینالمللی دادگستری باشد.