رابطه ایران با کره شمالی یک رابطه سنتی است
مدیرکل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه تاکید کرد: ابطه ایران با کره شمالی یک رابطه سنتی است. کرهشمالی کشوری است که پس از پیروزی انقلاب دارای روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران بوده است و ما با سیر تحولاتی که در کل منطقه و جهان داشتهایم، رابطه با پیونگ یانگ را هم مورد پیگیری قرار دادهایم.
به گزارش ایلنا، محمود فرازنده، مدیرکل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفتوگو با روزنامه اعتماد به سوالاتی در خصوص روابط ایران با کشورهای شرق آسیا و اقیانوسیه پاسخ داده است که مشروح آن در پی می آید:
اخیرا شاهد سفر رییسجمهور کره جنوبی به ایران بودیم؛ سفری با قراردادهای اقتصادی بیشمار. ما فراموش نکردهایم که در جریان طرح مساله هستهای ایران در شورای حکام و انتقال آن به شورای امنیت، کره جنوبی یکی از کشورهایی بود که سختگیریهای جدی در خصوص برنامه هستهای ایران داشت. آیا ما در مراوده با سئول جدا از عقد قراردادهای تجاری اقدام به سرمایهگذاری سیاسی خاصی هم میکنیم که مانع از تکرار تجربههای تلخ گذشته شود؟
مجموعه روابط کشورها متاثر از عوامل متعدد و متنوعی است. اصولا روابط اقتصادی و تجاری همواره متاثر از روابط سیاسی و تا حد قابل ملاحظهای متاثر از فضای عمومی روابط بینالملل هم است. ایران از سال ١٣٤١ تا به امروز با کره جنوبی روابط دیپلماتیک داشته است و این نکته را هم نباید فراموش کنیم که ساختار نظام بینالملل و مجموعه قدرتهای بزرگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی کلا رویکرد دوستانه و واکنش مساعدی را نسبت به این حرکت بزرگ ملت ایران نشان نداده است و نشانههای آن را در طول جنگ تحمیلی و همکاریهای گسترده کشورهای مختلف با عراق شاهد بودیم و البته تاثیرات آن را در مجموعه اتفاقهایی که برای صدام حسین و حامیان او رخ داد، دیدیم.
روابط ما با کره جنوبی در دورههای مختلف دستخوش تغییرات و نوسانهایی به نسبت رشد این کشور بوده و با توجه به تعهداتی که این کشور نسبت به برخی قدرتهای بزرگ مشخصا دارد، سعی کردهایم روابط دوجانبه را معنادار کنیم. روابط معنادار هم به رابطه تجاری صرف با یک کشور خلاصه نمیشود چرا که روابط تجاری دیرپا و استوار نیستند و زودگذر هستند و در قالب خرید و فروش پیش میروند. تعریف رابطه تجاری عمدتا منافع کوتاهمدت را شامل میشود حتی اگر ما سالهای طولانی دارای روابط تجاری و حسن معاملات باشیم.
آنچه ما در این مقطع به دنبال آن هستیم معنادار کردن رابطه با سئول است و این ارادهای است که کرهجنوبی هم در ابعاد مختلف از خود نشان داده است. نخستین موضوع این است که برای همکاریهای آتی نیاز به انتقال سرمایه و تکنولوژی خارجی برای توسعه بخشهای صنعتی و امور زیربنایی وجود دارد و این گام موثری در راستای محقق ساختن اقتصاد مقاومتی خواهد بود به گونهای که هم بتوانیم در ساختار اقتصادی خود مقاوم عمل بکنیم و خودکفا باشیم و در ضمن از مولفههای بالندگی و رشد هم برخوردار باشیم. کره جنوبی با توجه به پیشرفتهایی که در عرصههای مختلف علمی و فناوری داشته و سرمایهای که گرد آورده میتواند جایگاه خود را در این فرآیند داشته باشد.
پیش از انجام این سفر گمانه زنیهای رسانهای انجام شد دال بر اینکه رابطه ایران با کره شمالی هم در زمره محورهای مورد بحث رییسجمهور کره جنوبی در ایران خواهد بود. آیا چنین خبری صحت داشت؟
رابطه ما با کره جنوبی مستقل از رابطه ایران با کرهشمالی پیگیری میشود. دو کشور دارای دو نظام متفاوت در عرصه بینالمللی هستند و روابط ما با کره جنوبی در چارچوب دیدگاههای متفاوت دیگر و منافع متقابل تعریف شده است. ما در این سفر بحثی در خصوص ورود سئول به رابطه ایران با دیگر کشورها از جمله کره شمالی را شاهد نبودیم.
رابطه تهران – پیونگیانگ در حال حاضر چه نوع رابطهای است؟
رابطه ایران با کره شمالی یک رابطه سنتی است. کرهشمالی کشوری است که پس از پیروزی انقلاب دارای روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران بوده است و ما با سیر تحولاتی که در کل منطقه و جهان داشتهایم، رابطه با پیونگ یانگ را هم مورد پیگیری قرار دادهایم. همانطور که رییسجمهور محترم فرمودهاند ما خواهان آرامش در سرتاسر جهان ازجمله خاورمیانه و شبه جزیره کره هستیم. روابط ما با هر دو کشور مجزا و در حقیقت متفاوت از یکدیگر هستند و ما به رابطه با این کشورها ادامه خواهیم داد.
آیا تهران و پیونگیانگ همکاری اقتصادی مشخصی با هم دارند؟
در مجموع همکاریهای اقتصادی با این کشور به دلیل اعمال تحریمها علیه دو کشور به سطح محدودی تنزل یافته است. البته در برخی موارد همکاریهایی را در سطح کمک رسانی به کره شمالی داشتهایم و همینطور با توجه به استعدادهای طبیعی دو کشور، فرآیند امکان همکاریهای بیشتر در حال بررسی است.
هر روز بر تعداد قطعنامههای تحریمی شورای امنیت در قبال کرهشمالی افزوده میشود. در چنین شرایطی رویکرد ایران در قبال رابطه با پیونگیانگ چگونه خواهد بود؟
اصولا ایران یکی از معدود کشورهای مستقل جهان است که بر اساس منافع ملی خود و به دور از تاثیرپذیری از فشارها تصمیمگیری میکند. این موضوع سیاست ثابت ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی بوده است. ایران در این سالها شاهد تنظیم قطعنامههای تحریمی بسیار هم نسبت به خود و هم سایر کشورها بوده است. اگر سرنوشت دهها قطعنامهای که تاکنون در خصوص اسراییل به تصویب رسیده است، مشخص شود هم مایه خوشحالی جامعه بینالمللی نیز خواهد بود. ایران با رویکردهای سیاسی، غیرفنی و دوگانه در سازمانهای بینالمللی مخالف است. اما همزمان مایل هستیم که سازمان ملل جایگاه واقعی خود را پیدا کند تا در اینصورت ایران نیز بتواند با همکاری بیشتر با این سازمان نقش خود را در حفظ و گسترش صلح و امنیت بینالمللی ایفا کند.
فرآیند تبدیل ایران از عضو ناظر به عضو اصلی در شانگهای در چه مرحلهای قرار دارد؟
ایران از کشورهای دارای استعداد پیوستن به این سازمان است و در جلسات مختلف این موضوع در حال پیگیری است. پذیرش عضو در شانگهای با اجماع اعضا صورت میگیرد و در خصوص پذیرش ایران نیز امیدوار هستیم که این اجماع بهزودی حاصل شود. دستگاه دیپلماسی ایران در حال برخورد فعال برای تحقق این موضوع در زمان مناسب خود است.
زمان مناسب به نظر شما آینده نزدیکی خواهد بود یا خیر؟
فرآیندهایی که برای پیوستن به مجموعه سازمانهای بینالمللی باید طی شود، بسیار زمانبر هستند. اولا در دستور کار قرار گرفتن برای عضویت در چنین سازمانهایی، دوم انجام فراآیند اداری و سوم هم ایجاد اجماع در میان همه اعضا از جمله مسائلی است که فرآیند الحاق یک کشور به معاهدهها و سازمانهای بینالمللی را زمانبر خواهد کرد.
بهطور مثال یک معاهده بسیار ساده به نام Treaty of Amity and Cooperation (معاهده مودت و همکاری) وجود دارد که کشورهایی که خواهان پیوستن به آ. سه. آن هستند باید آن را امضا کنند. کشورهای خواهان امضای این معاهده باید موافقت کلیه اعضای آ. سه. آن را به دست آورند. ایران از سال ٢٠١٢ و ٢٠١٣ با طرفهای آ. سه. آن برای جلب موافقت آنها برای امضای معاهده مودت و همکاری توسط ایران در تماس است و امسال (٢٠١٦) قرار است در نشست مقامهای ارشد و سپس هم اجلاس وزرا، ظرف این ماه و ماه آتی موضوع طرح و اعضا به اجماع در خصوص پیوستن ایران به این معاهده برسند.
ایران و چین سند جامع راهبردی امضا کردهاند. تعهدهای دو کشوری که این سند را با هم امضا میکنند شامل چه مواردی میشود. چین هرچند به نوعی شریک روزهای تحریم ایران به حساب میآید اما به قطعنامههای ما نیز رای مثبت داده بود. آیا امضای این سند تاثیری در رابطه سیاسی دوکشور با هم دارد؟
زمانی که با کشورها چارچوب مناسبات تعریف میکنید، با آنچه خارج از چارچوب عمل کردهاید قدری متفاوت است. چارچوبی که ما به عنوان سند جامع همکاریهای راهبردی برای ایران و چین تعریف کردیم در حقیقت بازتعریف رسمی مناسبات رسمی ما با چین است. چین در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و تحریمها همراهی خوبی چه در زمینه تامین نیازهای مختلف ما و چه در جهت خرید نفت در زمانی که بیشترین فشارهای بینالمللی بر صنعت نفت ما وارد شده بود، با ایران داشته است. در همین مقطع چین در پروژههای متعدد زیربنایی ما شرکت داشته و اصولا با ساختار جدید تعریف توسعهگرایی در سیاستهای خارجی چین و سیاستهای منطقهگرایی این کشور، فرصتهای متفاوت و جدیدی برای همکاریهای چین و ایران به وجود آمده است. این سند بازخوانی تمامی استعدادها و زمینههای همکاری میان دو کشور است که به عنوان یک سند راهبردی و قابلپیگیری تعریف میشود. حسب دستور رییسجمهور در حال تنظیم سندی برای همکاریهای ٢٥ ساله اقتصادی ایران و چین با ارقام و اعداد مشخص هستیم تا با در اختیار داشتن یک چک لیست و شاخصههای مشخص شاهد رشد کامل این همکاریها باشیم.
اخباری در خصوص گسترش همکاریهای نظامی ایران و چین هم به گوش میرسد. آیا بنایی برای گسترش همکاریهای نظامی با چین مانند رابطهای که با روسیه داریم. در دستور کار است؟
ما رابطه سنتی دیرینه و تاریخی خود با چین را داریم. در سطح رابطه جدید استراتژیک و راهبردی که با این کشور تعریف کردهایم تمرکز بر کار اقتصادی و توسعه امور زیربنایی، برقراری ارتباطات و اتصالات راه ابریشم و دکترین یک پهنه ـ یک راه و تعریف همگرایی منطقهای برای دستیابی به ارتباطات بیشتر و بهرهبرداری بهتر از فرصتهای اقتصادی منطقه است. بنابراین توسعه کلی را در روابط با تمرکز بر همکاریهای اقتصادی میتوانیم شاهد باشیم.
اواخر اسفندماه گذشته وزیر امور خارجه سفری به چند کشور آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه داشتند. در آن سفر هیات اقتصادی تیم ایران را همراهی نکرد اما رایزنیهای اقتصادی بسیاری صورت گرفت. با گذشت قریب به یک ماه و نیم از آن سفر آیا دستاوردهای اقتصادی سفر فوق ملموس شده و آیا برنامهای برای تبادل هیاتهای تجاری در دست است؟
در آن مقطع یک سفر دیپلماتیک انجام دادیم. با توجه به زمانبر بودن انجام هماهنگیهای لازم در بین بخشهای اقتصادی، کلیه موضوعاتی که آقای ظریف در این سفر دنبال کردند دستیابی به اهداف اقتصادی پسابرجامی جمهوری اسلامی ایران بود. سفر را از اندونزی شروع کردیم و با وجود آنکه برای شرکت در اجلاس فوقالعاده سازمان همکاریهای اسلامی به جاکارتا رفته بودیم اما با مقامهای اندونزی از جمله وزیر امور خارجه و سایر شخصیتها موضوعات روابط بانکی، روابط تجاری و سرمایهگذاری در زمینههای مختلف بین دو کشور را مورد بحث و رایزنی قرار دادیم. در همین رابطه در حال حاضر تشکیل دوازدهمین کمیسیون مشترک اقتصادی با اندونزی در دستور کار قرار گرفته است. مساله فروش نفت و مشارکت در پالایش در اندونزی نیز از اولویتهای همکاریهای اقتصادی دو کشور است. همکاری در زمینه تولید برق و سایر زمینهها نیز توسط وزیر امور خارجه ترسیم و به بحث گذاشته شد. در سنگاپور این فرصت را داشتیم که با توجه به اهمیت اقتصادی و تجاری سنگاپور، این زمینهها را مورد بررسی کامل قرار دهیم. بهزودی هیاتهایی از ایران عازم سنگاپور هستند. وزیر صنعت، معدن و تجارت سنگاپور هم از ایران دیدار کرده و هیاتهای متعددی هم پس از سفر آقای ظریف به سنگاپور به تهران آمدهاند. همچنین به زودی هیات بزرگی از طرف وزارت کار و امور اجتماعی با زیرمجموعه اقتصادی آنها به سنگاپور خواهند رفت که فدراسیون تجارت و صنعت سنگاپور برنامههای خاصی را برای آنها در نظر گرفته است. برای شرکتهای زیرمجموعه تامین اجتماعی، کشتیرانی و نهادها و ارگانهای اقتصادی دیگر هم برنامهریزی منسجمی در راستای همکاری با سنگاپور در دست بحث و بررسی است. در تایلند رایزنیهای مناسبی را در دیدار با نخستوزیر و دیگر وزرا برای بازخوانی فعالیتها و زمینههایی که نیاز به کمک دولتی و کمک دستگاه دیپلماسی کشور برای توسعه مناسبتها دارد، انجام دادیم.
در برونئی پس از سالها در سطح مناسبی با سلطان دیدار کردیم. پیام و فضای جدید ایران را آنها هم شنیده بودند و برای توسعه و مشارکت در طرحهای ما ابراز علاقهمندی کردند. با سفر به نیوزلند شروع جدیدی در رابطه با کشورهای این منطقه کلید خورد. فرصتهای مناسب نیوزلند در صنعت دامپروری ما با توجه به تجربیات آنها مطرح شد که به دنبال آن طرفین آمادگی خود را برای اعزام تیمهای مختلف اعلام کردند و ما به زودی شاهد بازگرداندن سفر آقای ظریف از سوی مقامهای بسیاری از کشورهایی که در آن تور به آنها سر زدیم خواهیم بود. در ماه آینده احتمالا ما شاهد سفر وزیر امور خارجه نیوزیلند به تهران خواهیم بود. در استرالیا فصل نوینی از مناسبتهای ایران و استرالیا رقم خورد. در همین راستا هیاتی از سازمان هواپیمایی کشوری به استرالیا سفر خواهد کرد و خطوط ارتباطی را باز خواهیم کرد. در حقیقت سفرهای دیپلماتیک جاده صاف کن فعالیتهای اقتصادی هستند و این همان نقشی است که وزارت امور خارجه در ارتباط با دیگر دستگاههای اجرایی ما ایفا میکند.
برنامهریزی برای همکاری اقتصادی با برونئی چه حوزههایی را شامل میشود؟
برونئی کشوری است که دارای درآمد نفتی خوبی است. برونئی اقدام به سرمایهگذاریهای خوبی در خارج از مرزهای خود کرده است. در زمینههای مختلف صنعت نفت و گاز میتوانیم با این کشور همکاریهای نزدیک داشته باشیم. ما علاوه بر منابع خود نیروی خدماتی و فنی ـ مهندسی ماهر و قابل توجهی را در دوره پس از انقلاب تربیت کردهایم که برای احیا و بقای این شرکتها به پروژههای متعدد برون مرزی نیاز داریم. در حال حاضر در عرصههای اقتصادی بیش از حد مورد نیاز ما توان فنی و مهندسی داریم که به ما این قدرت را میدهد تا منابع ارزآوری کشور را از طریق صدور این خدمات متنوع بکنیم. از طرف دیگر میتوانیم از برونئی دعوت کنیم با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران در صنایع ما سرمایهگذاری کند. برونئی کشور کوچکی است اما اهمیت اقتصادی خاص خود را درمعادلههای اقتصادی ما داراست. برونئی میتواند علاوه بر بازار بزرگ ایران، به بازار کشورهای همجوار ما نیز نظر داشته باشد.
برنامهای برای تاسیس سفارتخانه در سنگاپور داریم؟
در حال حاضر سفیر ترددی داریم و افتتاح سفارت هم در دستور کار قرار دارد. اما عجلهای برای این امر وجود ندارد.
مانع خاصی در این مسیر وجود دارد؟
خیر. اما باید شرح وظایف مشخصی برای حضور یک تیم دیپلماتیک فعال ایران در سنگاپور مشخص شود و این مساله هم در دستور کار قرار دارد و در زمان مقتضی با فرارسیدن شاخصها و معیارهای لازم انجام خواهد شد.
دولت سنگاپور از تاسیس سفارتخانه ما استقبال میکند؟
اگر سنگاپور هم با توجه به توسعه مناسبات اخیر منافع خود را در افتتاح این سفارتخانه ببیند، قطعا استقبال خواهد کرد. اگر هدف توسعه مناسبات و استفاده بهتراز امکانات و خدماتی که سنگاپور ایجاد کرده باشد، حتما سنگاپور حضور نماینده دایمی ما در این کشور را مورد استقبال قرار خواهد داد.
آیا در سفر آقای ظریف به استرالیا دو طرف توانستند در خصوص مساله پناهجویان ایرانی حاضر در این کشور به مقدمهای برای توافقی ملموس دست پیدا کنند؟ در چند روز اخیر شاهد خودسوزی یک ایرانی هم در استرالیا بودهایم.
مساله پناهجویان موضوع دردناکی است که دست بازیگران متعددی در آن فعال است. از قاچاق انسان تا وعدههای مختلفی که به این افراد داده شده است. در حال حاضر عدهای پناهجو از این طریق در کشور ثالثی اقامت پیدا کردهاند و طرف استرالیایی علاقهمند به بازگرداندن آنها به کشورهای مبدا است اما نخستین اصل شناسایی هویت این افراد و دومین اصل هم موضوع بازگشت داوطلبانه این افراد است که در حقیقت باید راههایی را برای احراز این دو بند داشته باشند. بخش کنسولی ما از مدتها پیش بهشدت درگیر این مساله بوده است و در حقیقت گفتوگوها نیز در این فرآیند ادامه دارد. امیدوار هستیم هر چه سریعتر شاهد پایانی بر رنجها و تالمات برخی هموطنان گرفتار در بند باشیم.
آیا در تور منطقهای فوق به جنوب شرقی آسیا برنامه اولیهای برای حضور آقای ظریف در مالزی هم وجود داشت؟
سطح رابطه ایران با مالزی با توجه به سابقهای که وجود داشته قابل ارتقا و رشد است اما در سفر فوق برنامهریزی برای سفر آقای ظریف به مالزی انجام نگرفته بود. بحث احتمال دیدار آقای ظریف با نخستوزیر مالزی در حاشیه اجلاس فوقالعاده سازمان همکاریهای اسلامی در جاکارتا مطرح بود که نخستوزیر مالزی شرکت نکرد و دیدار دو وزیر امور خارجه در حاشیه اجلاس صورت گرفت. وزیر امور خارجه مالزی در همان مقطع وعده داد که به ایران سفر خواهد کرد و ما هفته گذشته شاهد حضور ایشان در تهران بودیم. در سفر فوق ملاقاتهای سطح بالای بسیار خوبی انجام شد و امیدوار هستیم این سفر در راستای توسعه مناسبتهای دوجانبه، گام موثری به حساب آید.
ایران همواره رابطه حسنهای با کشورهای مسلمانی نظیر مالزی داشته است اما در اجلاسهای اخیر سازمان کنفرانس اسلامی شاهد هستیم که نماینده کشوری مانند مالزی کارتی علیه ایران را روی میز میگذارد. چرا با وجود حسن رابطهای که شما از آن سخن میگویید نوعی همراهی از سوی این کشورها با ایران در بزنگاههای مهم را شاهد نیستیم؟
آنچه در برخی جلسات سازمان کنفرانس همکاریهای اسلامی میگذرد معمولا نتیجه سیطره نفوذ برخی کشورهایی است که با استفاده از ابزارهای غیرمتعارف اعضا را ترغیب به همکاری و پیروی از خواستههای خود میکنند. دکتر ظریف در اجلاس استانبول به خوبی به این حقیقت اشاره کردند که ما سالهای سال در جریان جنگ ایران و عراق شاهد برگزاری نشستهایی از همین جنس و حمایت برخی دولتهای منطقه از صدام حسین و طارق عزیز بودهایم اما امروز ببینید که صدام و طارق کجا هستند؟ چنین سازمانهایی که با اهداف اسلامی شکل گرفته و دستور کار اصلی آن حمایت از مردم فلسطین بوده است امروز به سمت و سوی دیگری هدایت میشود. نکته حایز اهمیت دیگر این است که در آن زمان بازیگرانی مثل صدام و طارق عزیز و غیره حضور داشتند و کارگردانهایی پشت صحنه آنها را هدایت میکردند اما در حال حاضر آن کارگردانها، نمایشگر و بازیگران صحنه جدید هستند. این مساله هم در دراز مدت خبر خوبی برای ایشان و جهان اسلام نخواهد داشت.